اكبر اعلمي، نماينده‌ي مردم تبريز در مجلس شوراي اسلامي در نطق قبل از دستور امروز (سه‌شنبه، بيست ويكم تيرماه) گفت: چرا ضارب محمدجواد فرهنگي دستگير و به مردم معرفي نمي‌شود؟ وي با اشاره به تحولات سياسي و اجتماعي چند ساله‌ي اخير در كشور، افزود:در اين مجال اندك، مي‌خواهم به نمايندگي از سوي مردم قهرماني سخن بگويم كه سلسله جنبان بسياري از تحولات سياسي، اجتماعي در ايران بوده، سهم روشنگرانه‌اي آنان در نهضتهايي چون مشروطه بر كسي پوشيده نيست، از جانب دلاورمردان و شيرزناني سخن مي‌گويم كه ضمن خلق حماسه‌ي بهمن 56 در تداوم راه مجاهداني نظير شيخ محمدخياباني، ستارخان و باقرخان، كارواني از جانبازان وشهيدان را نيز براي حفظ كيان اسلامي تقديم كردند به نيابت از مردم دياري سخن مي‌گويم كه به دليل پايندي عميقشان به مذهب تشيع، هميشه نسبت به فرهنگ و تمدن ايران تعلق خاطر بيشتري داشته وخواهند داشت. سخن پيرامون خطه فرهنگ دوستي است كه فرهنگيان و فرهيختگانش از هر حيث شايستگي خود را براي درآغوش گرفتن دومين دانشگاه كشور يعني دانشگاه تبريز به اثبات رسانده‌اند. دانشگاهي كه با كمترين دخالت ونفوذ قدرت عمومي، به صورت كاملا خودجوش مدل تلفيق شده‌اي از عمل‌معنويت، ديانت، سياست، دينداري و مردمسالاري را عملا به اجرا درآورده است تا از اين رهگذر ، خصلت جامعه‌پذيري و توان كارسازي براي نظام جمهوري اسلامي ايران به نمايش بگذارد. دانشگاهي كه همواره به دليل حضور موثرش در جنبشهاي دانشجويي و تحولات سياسي ، اجتماعي به عنوان گل سرسبد دانشگاههاي كشور، زبانزد خاص وخام بوده است. اما متاسفانه آن مردم واين دانشگاه اكنون دلريشند و سردرگيريبان تفكر فرو برده، از خودمي‌پرسند فضاي سياسي منطقه باري اجراي كامل عدالت چه موقع مساعد خواهد شد وچه موقع اين فرموده سالار شهيدان تحقق خواهد يافت كه «كونواو.للظالم خصما و للمظلوم عونا» آيا براي منطقه‌اي با آن مختصات و دانشگاهي با اين ويژگيها شايسته است گروهي قداره بند خاطرات حمله مغولها به مراغه را دوباره در اذهان احيا نمايند؟ گيريم يك يا چند نفر در دانشگاه تحريكات و اقداماتي مغاير با شان دانشحجو ودانشگاهي انجام داده باشند، آيا عمل اين عده معدود مي‌تواند مجوزي باشد براي اين كه گروهي مسلح گريزان از ميدانهاي واقعي دفاع از انقلاب و نظام به حريم امن علم ودانش تجاوز نموده و دانشجوياني را كه تنها جرمشان حمايت منطقي از مظلومان وآسيب‌ديدگان بيگناه كوي دانشگاه تهران بوده بشرحي كه گفته مي‌شود، قلع وقمع نمايند، در بيست تير سال گذشته عده‌اي احتمالا به حكم ظاهرا مشهور و ممهور به مهر فريب بطور برق آسايي به دانشگاه تبريز هجوم آورده و با فجيع‌ترين وضعي به ضرب وشتم دانشجويان مي‌پردازند، اين فاتحان سنگرهاي بي‌دفاع پس از آنكه با غيرانساني‌ترين روشها دانشجويان را هتك حرمت كرده و مجروح مي ‌نمايند، رئيس دانشگاه را نيز مورد ضرب وشتم قرار داده وانواع جسارتها را عليه او روا مي‌دارند، سپس به خوابگاه دانشجويان دختر يورش برده و مدنيت خود را بدينوسيله تكميل مي‌كنند يكي از مسوولاني كه در حال حاضر نيز در مسووليت خود باقي است خوش خدمتي كرده وچماق‌هاي پرداخته شده را براي سركوب اميدهاي آينده‌ي اين كشور بين مهاجمان توزيع مي‌كند تا چماقداران با فرود آوردن چماق‌هاي خود بر فرق دانشجويان طعم تلخ دخالت در سياست را به آنان بچشانند، اين سنگدلان بي‌هنر به اين هم بسنده نكرده و وارد بيمارستاني مي‌شوند كه دانشجويان مجروح در آن بستري بوده و آنها را با همان وضع به بازداشتگاهي منتقل مي‌كنند تا در آنجا پذيرايي از آنان را تكميل نمايند. در طول يك سال گذشته با وجود اين كه دو گزارش توسط نمايندگان اعزامي از سوي شوراي عالي امينت ملي و كميته تحقيق و تفحص مجلس پنجم تهيه شده،اما بنا به دلايل نامعلوم تاكنون مفاد آن منتشر نشده است، برخي مهاجماني كه به اسم و رسم شناخته شده هستند،‌تحت حمايت دستهاي پيدا وپنهان مصاحبه‌هاي مطبوعاتي تشكيل مي‌دهند، فحاشي و تهديد مي‌كند، رجزخواني كرده وهل من مبارز مي‌طلبند، سوال بنده به نيابت از نمايندگان محترم حوزه‌ي انتخابيه تبريز واسكو و آذرشهر اين است، چرا به شكايات دانشجويان و رئيس محترم دانشگاه تبريز رسيدگي نمي‌شود؟ مطمئن باشيد دانشگاهيان آگاه، متعهد و انقلابي دانشگاه تبريز به تاسي از دانشجويان مظلوم وآسيب‌ديده كوي دانشگاه تهران همچنان استخوان در گلو با خويشتن داراي كامل و در كمال بردباري و متنانت چشم به اجراي عدالت خواهند دوخت. اما فراموش نكينم.«الملك يبقي مع الكفر و لا يبقي مع الظالم» واسلام. انتهاي پيام