مصطفی آذرخشی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به سیره حکومتی امام علی(ع) نسبت به مخالفان سیاسی و عقیدتی خود، اظهار کرد: در منابع شیعه و اهل سنت، شواهد بسیار روشنی داریم که نشاندهنده نحوه تعامل حضرت امیرالمومنین(ع) با مخالفان سیاسی و عقیدتی خود است. به عنوان مثال در کتاب شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید که یک عالم سنی معتزله است (معتزله جریان عقلگرای اهل سنت است که در پذیرش اخبار و روایات بسیار سختگیر هستند) آمده که علی ابن ابیطالب(ع) نسبت به مخالفان خود به گونهای رفتار میکرد که سنت رسول اکرم(ص) را در روز فتح مکه احیا کند. یعنی همانطور که پیامبر(ص) سرسختترین مخالفان خود مانند ابوسفیان را در روز فتح مکه مورد بخشش قرار دادند، امیرالمومنین هم در قبال مخالفان خود به این شکل رفتار میکردند.
وی افزود: در قسمت دیگری از این کتاب نوشته شده که بعد از جنگ جمل همه دیدند که افرادی چون عبدالله ابن زبیر و سعید ابن عاص و مروان ابن حکم که جزو اصلیترین محورهای این جنگ بودند، دستگیر و اسیر شدند، اما امیرالمؤمنین آنان را مورد بخشش قرار دادند، در حالیکه عبدالله ابن زبیر شدیدترین دشمنی را نسبت به امیرالمومنین داشت و با وجود اینکه حضرت میتوانستند آنان را اعدام و مجازات سخت کنند، اما بخشیدند.
این پژوهشگر قرآن و حدیث با اشاره به جملهای از امیرالمومنین در نهجالبلاغه که میفرمایند «وقتی که خداوند به تو پیروزی عطا کرد، بخشش دشمنانت را شکرانه پیروزی خودت قرار بده»، بیان کرد: ما میبینیم که حضرت در برخورد با این مخالفان سرسخت خود قاعده بخشش دشمنان را در نهایت مهربانی مورد توجه قرار میدادند.
آذرخشی با بیان اینکه بخش مهمی از عبارات نهجالبلاغه نامههایی است که از امیرالمومنین به یادگار مانده، عنوان کرد: در این بین چند نامه مربوط به پاسخهایی است که امیرالمومنین به صحبتهای معاویه داشتند؛ آنجایی که معاویه با زبان تهدید صحبت میکرد، حضرت به همان سبک پاسخ او را میدادند و آنجایی که خود را طرفدار صلح و دوستی معرفی میکرد، حضرت باز برای او پیشنهاداتی مطرح میکردند که میتوانیم جنگ را بدون درگیری و کشته شدن سربازان تمام کنیم.
وی با اشاره به اینکه معاویه خود را خونخواه عثمان میدانست، ادامه داد: حضرت به معاویه میفرمودند «تو میدانی که در ماجرای عثمان من بیگناه هستم و نه قصدم این بود که از او طرفداری کنم و نه رغبتی به کشته شدن او داشتم و در این ماجرا آن کسانی که متهم هستند، افرادی هستند که تو از آنان طرفداری میکنی».
این استاد دانشگاه با اشاره به تاخیر انداختن جنگ صفین توسط حضرت علی(ع)، اضافه کرد: بعضی از افراد شایعه کردند که ظاهراً علی ابن ابیطالب(ع) از مرگ میترسد و حضرت خطبه خیلی مهمی را بیان کردند و فرمودند «شما میدانید که من از وقتی که خودم را شناختم، شمشیر زدم و آنجایی که پای سلحشوران عرب میلرزید، من ثابتقدم بودم. در نبردها از کسی نترسیدم و به مرگ مشتاقتر هستم از طفل شیرخوار به سینه مادرش. من یک روز این جنگ را به تاخیر نینداختم مگر برای اینکه یک نفر کمتر کشته و هدایت شود.» به فرماندهان خود نامه نوشته بودند که «شما حق ندارید جنگ را شروع کنید تا اینکه دشمن آغازگر جنگ باشد؛ اینکه شما آغازگر جنگ نباشید حجتی است در پیشگاه خداوند».
آذرخشی با بیان اینکه گفتوگو و مدارای حضرت یک استراتژی سیاسی نبود و از باورهای قلبی ایشان ناشی میشد، افزود: قبل از اینکه امیرالمومنین به خلافت برسند، در جایی که با شمشیرزن قهار عرب مواجه شدند، سه پیشنهاد برای او مطرح کردند و گفتند که «پیشنهاد اول من این است که اسلام بیاوری، پیشنهاد دومم این است که از همین جایی که آمدی، برگردی و پیشنهاد سوم این است که اگر اصرار بر جنگ داری، من بدون اسب و پیاده هستم و تو هم از اسبت پیاده شو».
وی ادامه داد: این پیشنهادات یک حقیقت مهم را آشکار میکند؛ پیشنهاد اول حضرت بیانگر این است که کار ارزشمند برای ما هدایتگری است و شکست دادن دشمن، اصل نیست. پیشنهاد دوم حضرت نشان میدهد که امیرالمومنین(ع) هیچگاه آغازگر جنگ نبودند و پیشنهاد سوم نشاندهنده این است که جنگ باید در حالت برابر باشد.
این پژوهشگر قرآن و حدیث با بیان اینکه حضرت علی(ع) مسئله اقبال مردم نسبت به حکومت را شرط مهم و اساسی میدانستند، گفت: حضرت علی(ع) در اولین سخنرانی خود بعد از کشته شدن خلیفه سوم و زمانی که مردم برای بیعت خدمت ایشان آمدند، خطاب به مردم فرمودند: "حکومت حق شماست و هیچ کس حق حکومت بر شما را ندارد مگر آن کسی که شما انتخاب کنید». حضرت در نهج البلاغه نیز در مورد حکومت فرمودهاند "ما را حقی است اگر داده شود و اگر این حق را به ما ندهند، ما ترک شترها مینشینیم". هرچند اگر در زمان حیات امام معصوم حکومت در دست افرادی دیگر قرار گیرد، جامعه به سمت تاریکی میرود، اما حتی در چنین شرایطی هم معصوم حکومت خود را بر مردم تحمیل نمیکند.
توجه حضرت به حق اعتراض مردم
آذرخشی با بیان اینکه اقبال مردم نسبت به حکومت، الفبای مردمسالاری است که قرنها قبل امیرالمؤمنین(ع) آن را مورد توجه قرار دادند، اظهار کرد: اگر ما این مسئله را به عنوان یک توافق اجتماعی و یک میثاق ملی معتبر بدانیم، بسیاری از اختلافات حل میشود. مسئله را به خواست اکثریت جامعه بسپاریم، حضرت در نامه معروف خود به مالک اشتر هم میفرمایند "ملاک عمل تو در مسائل حاکمیتی باید رضایت اکثریت مردم باشد".
وی بیان کرد: حضرت برای مخالفین خود این حق را قائل بودند که آنان نباید از امتیازاتی که سایر مردم برخوردار هستند، محروم شوند. در کتابهای معتبر تاریخ شیعه و اهل سنت ذکر شده که امیرالمومنین خطاب به خوارج که یک نیروی بسیار سرسخت و مخالف بودند و حتی دست به اقدامات نظامی زدند، فرمودند "من برای شما سه حق قائلم؛ اول اینکه شما را از ورود به مساجد منع نمیکنم، دوم اینکه حقوق شما را از بیتالمال قطع نمیکنم و سوم اینکه شما در امنیت و پناه من هستید". لذا اینکه ما برخی مخالفان خود را از ادارات و سازمانهای مختلف اخراج میکنیم، منطبق با سیره علوی نیست.
این پژوهشگر قرآن و حدیث با اشاره به نامه ۵۳ نهجالبلاغه، عنوان کرد: حضرت خطاب به مالک اشتر میفرمایند "وقتی مردم برای شکایت و اعتراض به نزد تو میآیند، نظامیانت را مرخص کن که چشم مردم به نظامیان نیفتد تا با نگریستن به آنان دچار لکنت زبان شوند". این عبارت بسیار عجیبی است که نشان میدهد در حکومت حضرت، حق اعتراض جایگاه بسیار مهمی داشته و حضرت موانع اعتراض صحیح را برطرف میکردند.
آذرخشی ادامه داد: حضرت خطاب به مالک اشتر میفرمایند "من بارها از پیغمبر شنیدم که جامعه، پاکیزه و درست نمیشود تا زمانی که وقتی یک فرد ضعیف میخواهد حق خود را از قوی مطالبه کند، به لکنت زبان بیفتد". زمانی انسان به لکنت میافتد که از بازداشت، زندانی شدن، محرومیت و اخراج بترسد.
وی با تاکید بر اینکه ایجاد فضای امن برای بیان اعتراضات مردم، شرط طهارت یک جامعه است، تصریح کرد: در جامعه امروز اگر این قاعده را پیاده کنیم و مردم بتوانند بدون ترس اعتراضات خود را مطرح کنند، آنگاه یکی از مهمترین شروط جامعه علوی محقق شده است. در همین نامه ۵۳، امیرالمومنین بیان میکنند "آنچه که باید ملاک عمل تو قرار گیرد، رضایت اکثریت مردم است". اگر ما دیدیم اکثریت مردم نسبت به یک مسئله معترض هستند و میخواهند این اعتراض را از یک مجرای قانونی و صحیح اظهار کنند، باید شرایط اعتراض را فراهم کنیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به روحیه بخشندگی امام علی(ع)، اظهار کرد: در جنگ صفین وقتی که معاویه زودتر به محل نهر فرات رسید و آب فرات را مصادره کرد، چند روزی امیرالمومنین و سپاهیانش تحمل کردند و به معاویه پیغام دادند که هنوز جنگی در نگرفته است و شاید ما با صحبت و مذاکره بتوانیم اختلافات را حل کنیم. اما معاویه زیر بار نرفت و حاضر نشد آب را باز کند. سپس حضرت حمله و سپاهیان معاویه را در بیابان پراکنده کردند و آب را گرفتند. اینجا بعضی از اصحاب به امیرالمومنین گفتند حالا شما هم تلافی کنید و اینها را به شمشیر تشنگی بکشید، اما حضرت قبول نکردند.
آذرخشی اضافه کرد: قطعا اگر ما به این قواعد حقوقی و اجتماعی که امیرالمومنین و پیامبر برای اهل اسلام ترسیم کردهاند، پایبند باشیم، مشکلات ما در برخورد با مسائل حاکمیتی حل میشود.
انتهای پیام
نظرات