شبهای قدر قدمتی به پهنای تاریخ بشر دارد، تا عالم بود و هست؛ این شبهای با عظمت نیز بوده و خواهد ماند.
شبهایی بس شگفت که تمام ملائکه از پهنهی لاهوت در بستر ناسوت فرود میآیند، تا برکات عالم نور را برای اهل دنیا به ارمغان بیاورند تا کشکولهای تمنای زمینیان را از لطف و عنایت پروردگار پر کنند و به این واسطه انسان ضعیف و محتاج را قوت ببخشند و رشک همگان را در علو بنی آدم برانگیزند.
در این میان اما امت اسلام که بر دیگر امتها فضیلت پیدا کرد؛ در وسعت کرامت این شبهای نورانی لباس ماتم رکن هدایت، امیرالمونین علیه السلام را بر تن میکنند و با احرام عزای مولای متقیان «بک یا الله» سر میدهند تا در نمایشگاه عظیم غفران الهی زیباترین تابلوی مغفرت با نقش نام زیبای علی علیه السلام را از آن خود کنند.
مساجد، بقاع متبرکه و گلزارهای شهدای استان مازندران در این شبها میزبان پیر و جوان، خرد وکلان، زنان و مردانی هستند که زمزمه محبت، با محبوب حقیقی سر میدهند و عارفانه دست طلب به آسمان بلند میکنند.
قرآن کوچک زینب
زینب دختریست که با چادر مشکی عربی و رخساری گندمگون با اشتیاق دست در دست مادرش به سمت مسجد جامع شهر در حال حرکت است، ۸ سال دارد؛ بی صبرانه انتظار جشن تکلیف ۹ سالگی را میکشد.
میگوید؛ امسال را روزه گرفته تا سال آینده بتواند آمادهی اداء تکلیف شرعی باشد.
وقتی با سوال امشب چه خواهد کرد مواجه میشود؛ قرآن کوچکی که در کیفش قرار گرفته را بیرون میآورد و میگوید: میخواهم قرآن به سر بگیرم و با خدای مهربان صحبت کنم، از او بخواهم حاجات من، پدر و مادر، همچنین همه مردم را برآورده کند.
با شیرین زبانی دخترانهاش ادامه میدهد: در حال حفظ سورههای کوچک قرآن است و معنای آیات را نیز به نظم، نثر و زبان انگلیسی میآموزد و حفظ میکند.
مزار شهید مدافع حرم
محمد و مصطفی برادران شهید مدافع حرم مجتبی برسنجی از بعد از شهادت برادر با کمک دوستان شهید، گلزار شهدای روستای سرخکلا را به یک پاتوق فرهنگی بدل کرده و هر شب جمعه آنجا مراسم دعای کمیل و توسل به ساحت آل الله را برگزار میکنند.
یکی از ویژهترین برنامههای ایشان نیز برپایی مراسم شب قدر در کنار مزار شهید مدافع حرم است.
محمد برسنجی میگوید: شهید مجتبی همیشه دغدغه برگزاری مراسمات مذهبی و فرهنگی را داشت و ماهم به لطف خدا و نگاه برادر شهیدمان راهش را ادامه میدهیم.
ساعت از اوایل بامداد عبور کرده و نوای دعای جوشن کبیر در کنار مزار شهدا دل را به آسمان پیوند میزند، آنهایی که بنا دارند با شهید برسنجی شب قدرشان را تضمین کنند، یکی یکی ملحق میشوند، چرا که ایمان دارند شهید زنده است و نزد خداوند روزی دریافت میکند. امید دارند از برکت مجاورت مزار شهید ایشان هم بهرمند شوند.
حالا دیگر زمزمه «الهی العفو» بر فراز است و ناگاه با گذاردن قرآن بر سر «بک یا الله، بمحمد، بعلی، بفاطمة و... » با هق هق و باران چشمهای امیدوار دیدگان ملائکه را بر مزار شهید خیره میکند.
در میان همه تهاجمات فرهنگی و تلاش بی امان دشمنان دین و انقلاب حضور پر شور نوجوانان و جوانان در مراسم معنوی و آیینی شبهای قدر مرا به یاد آوری این آیه شریفه وا میدارد که فرمود: «یرِیدُونَ لِیطْفِؤُا نُورَالله بِأَفْواهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ»، آری خدا نورش را تمام خواهد کرد و آن بقیة الاعظم خواهد آمد؛ چون همه این دلهای پاک امشب با دستان برافراشته از خدا تمنا میکردند: «اللهم عجل لولیک الفرج.»
انتهای پیام
نظرات