این فیلم به کارگردانی فرشاد گلسفیدی و نویسندگی احمد رفیعزاده با مدتزمان ۹۰ دقیقه به تازگی در گروه سینمایی «هنر و تجربه» شهرهای مختلف ازجمله اصفهان اکران شده است. فیلم محصول ۱۴۰۱ است که در چهلویکمین جشنواره بینالمللی فجر به نمایش عموم درآمده.
«هفت بهارنارنج» که هنرپیشه اصلی آن، یعنی علی نصیریان، سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرده است، روایتی از زندگی آقای شمس و عشق بینهایتش به طلعت، یعنی همسرش است. شمس پا به سن گذاشته است و حالا کنار دردهای تن که دوران پیری به سراغش آمده، درد جان و درد عشقی را که نمیخواهد از یاد برود، به دوش میکشد.
آقای شمس استاد بازنشسته ادبیات است که به آلزایمر مبتلا است و در خانهای که همسرش به یک دستگاه وصل است و در کما به سر میبرد، زندگی میکند. پیرمرد یک پرستار هم دارد که از او و همسر در کما رفتهاش مراقبت میکند.
شمس آنقدر نگران همسرش و دلبسته او است که زندگی خودش به حاشیه رفته تا جایی که داروهایش را به ندرت میخورد. شمس هر لحظه در خیالات عاشقانهاش به سر میبرد و با جوانیِ همسرش گفتوگو میکند؛ گفتوگوهایی که با حسرت از دست دادن سرشته است.
درام «هفت بهارنارنج» همچنان که صحنههایی از روزگار پیری به تصویر میکشد و عاشقانه محزون و لطیفی را روایت میکند، نشان میدهد که تنهایی چقدر سخت است. تنهایی در پیری چقدر بیشتر حس میشود و اگر اطرافیان سالمند هوای او نداشته باشد، اگر دستهای یکدیگر محکم نگیریم، تنهایی تا کجا به جنون میرسد.
فیلم همزمان که زندگی شمس و طلعت را روایت میکند، به موازات آن داستان سارا، پرستار پیرمرد و پیرزن را کم و بیش روی صحنه میآورد و نشان میدهد عشق پیر و جوان نمیشناسد. همزمان که مخاطب سرانجام عاشقانه سارا را میبیند، هر لحظه منتظر است تا ببیند آقای شمس راضی میشود که دستگاه از روی همسرش برداشته شود یا خیر.
«هفت بهارنارنج» تلنگری برای هر مخاطبی است که در بین اطرافیانش یک آقا شمس زندگی میکند. فیلم همزمان با نمایش عاشقانه آرام و پرکشش خود، تصویر دلربایی از طبیعت شمال نشان میدهد که برای هر مخاطبی میتواند پرجاذبه باشد. «هفت بهارنارنج» برای بینندهای است که عاشقانههایی سینمایی را دوست دارد؛ عاشقانهای که با غصه سرشته، اما همیشه زنده است.
انتهای پیام
نظرات