به گزارش ایسنا، روزنامه فراز نوشت: «درازآویز زینتی» و «کشلقمه» از آن دست کلماتی اند که سالهاست به اسم واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ذهن عموم مردم جا افتادهاند. البته فرهنگستان هرگز این کلمات را تصویب نکرده است. آنچه واقعا از دل تلاشهای اعضای فرهنگستان درآمده، کلماتی چون «فرودگاه» و «کارخانه» است که امروز بخشی از زبان روزمره مردم است.
تاریخ تلاش برای جایگزینی واژگان بیگانه در زبان فارسی، به دوران قاجار بازمیگردد. در زمان ناصرالدینشاه با ورود علوم جدید به ایران، اصطلاحات بیگانه نیز وارد زبان فارسی شد. در همان زمان، روشنفکرانی چون میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکمخان به ضرورت ایجاد معادلهای فارسی برای این واژگان اشاره کردند.
پس از ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه در سال ۱۲۸۱ دستور تأسیس اولین انجمن ایرانی را صادر کرد. کلماتی که این انجمن ابداع کرده بود، مانند راهآهن در روزنامه سلطانی چاپ شد. اما انجمن در نهایت به دلیل بیتوجهی بسته شد. در سال ۱۲۸۹ یک انجمن علمی تأسیس شد که حاصل آن فرهنگ لغت واژههای انجمن علمی (لغت انجمن علمی) بود که در آینده تکمیل شد و به فرهنگ کاتوزیان تغییر نام داد.
در دوره پهلوی اول، با تاسیس فرهنگستان ایران در سال ۱۳۱۴، این تلاشها شکلی رسمیتر به خود گرفت. اولین جلسه رسمی «فرهنگستانِ اول» ۱۲ خرداد ۱۳۱۴، در دوره نخستوزیری محمدعلی فروغی تشکیل شد. رئیس فرهنگستان اول فروغی بود و چهرههای برجستهای چون ملکالشعرای بهار و علیاکبر دهخدا از اعضای این دوره به حساب میآمدند. فرهنگستان زبان و ادب فارسی در همان دوران توانست واژههایی مانند «دانشگاه»، «کارخانه»، «فرودگاه»، «دادگستری» و «شهرداری» را جایگزین اصطلاحات بیگانه کند. با گذشت زمان و ورود واژههای جدیدتر از زبانهای اروپایی، بهویژه انگلیسی، نیاز به معادلسازی روزآمدتر و دقیقتر احساس شد.
تلاش فرهنگستان در تمایز فارسی از زبانهای بیگانه
فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دهههای اخیر تلاش کرده است معادلهای مناسبی برای واژههای وارداتی ارائه کند. واژههایی مثل «هواپیما» (ایرپلین) و «پیامک» (اساماس) از نمونههای موفق تلاش این نهاد هستند که توانستهاند جای خود را در زبان روزمره مردم باز کنند. بسیاری از در مقابل، برخی واژهها مانند «دورنگار» (فکس) و «چرخبال» (هلیکوپتر) کمتر مورد استقبال قرار گرفتند یا بهکلی از زبان حذف شدند.
در مقایسه، زبان فارسی در افغانستان و تاجیکستان، که ریشهای مشترک با فارسی ایران دارند، مسیر متفاوتی را طی کرده است. در افغانستان، بسیاری از واژگان وارداتی مانند «کامپیوتر» یا «تلویزیون» بدون معادلسازی وارد زبان شدهاند. در زبان روزمره مردم افغانستان، کلماتی مثل «کامره» که در فارسی با «دوربین» جایگزین شدهاند، مورد استفاده قرار میگیرد. از همین تفاوتهاست که میتوان به اهمیت فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حفظ هویت زبانی و جلوگیری از نفوذ بیرویه واژگان بیگانه پی برد. با این همه در سالهای اخیر، هربار معادل تازهای برای کلمات بیگانه تعیین میشود، برخی از مردم اساس کار معادلسازی فرهنگستان را زیر سوال میبرند و میپرسند این همه بودجه برای همین کار؟!
بودجه فرهنگستان چه قدر است؟
در بودجه سال ۱۴۰۳، مبلغ ۱۰۳ میلیارد و ۵۴۰ میلیون تومان برای فرهنگستان در نظر گرفته شد. این بودجه در سال ۱۴۰۲ حدود ۶۵ میلیارد و پیش از آن ۵۰ میلیارد تومان بود. هرچند فرهنگستان در مقایسه با نهادهای فرهنگی دیگر مثل فرهنگستان هنر بودجه بیشتری دارد، بودجه سازمانهای دیگر به مراتب از آن بیشتر است. در سال ۱۴۰۳ حدود ۲۵۶ میلیارد تومان بودجه برای ستاد امر به معروف و نهی از منکر اختصاص یافت؛ چیزی حدود دوبرابر آنچه برای فرهنگستان در نظر گرفته شده بود. در همین سال، بودجه دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم حدود ۸۳۱ میلیارد و بودجه موسسه نشر آثار حضرت امام خمینی نیز حدود ۱۶۰ میلیارد تومان بوده است. از همین مقایسه ساده مشخص است که فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مقایسه با دیگر نهادهای فرهنگی مذهبی کشور بودجه بالایی دریافت نمیکند.
مدیران فرهنگستان گاهی نسبت به این میزان بودجه شکایت داشتهاند و تاکید میکنند حتی برای پرداخت حقوق به استادان نیز مشکل دارند. برخلاف باور رایج در فرایند انتخاب معادل برای یک واژه بیگانه، تنها چند متخصص با یکدیگر همفکری نمیکنند. گویا فرهنگستان ۷۰ گروه تخصصی دارد که هر گروه بین شش تا هشت نفر عضو دارد و به نتیجه رسیدن یک واژه فرایندی طولانی را طی میکند. البته میزان موفقیت این فرایند و پذیرش معادلها از سوی مردم، خودش محل بحث است. چرا مردم نسبت به واژهگزینی فرهنگستان بیاعتنا هستند؟
جامعه همراه نیست
فرهنگستان زبان و ادب فارسی اخیرا اعلام کرد که معادل «بازفرست» را برای واژه انگلیسی «فوروارد» در نظر گرفته است. پس از این خبر بود که عده زیادی از کاربران شبکههای اجتماعی با خنده و شوخی به این معادل واکنش نشان دادند. سالهاست که مردم نسبت به واژهسازی فرهنگستان بیاعتنایی نشان میدهند یا با اشاره به معادلهایی چون «درازآویز زینتی» و «کشلقمه» تلاشهای فرهنگستان را مسخره میکنند. هرچند معلوم نیست اولین بار چه کسی این واژگان ساختگی را به فرهنگستان زبان و ادب فارسی نسبت داد، ضعفهایی در کار فرهنگستان وجود دارد که برخی واژگان مصوب آن مورد پذیرش عمومی قرار نمیگیرد.
در دنیای امروز که فناوری با سرعتی بیسابقه در حال پیشرفت است، واژههای انگلیسی مرتبط با تکنولوژی، پیش از آنکه فرهنگستان معادلی برای آنها ارائه کند، وارد زبان مردم میشوند. اپلیکیشنهای انگلیسیزبان، شبکههای اجتماعی، و گسترش اینترنت باعث شده مردم به استفاده از معادلهای انگلیسی عادت کنند و کمتر به دنبال جایگزین فارسی آن بگردند. این مسئله بهویژه در میان نسل جوان که بیشتر در معرض فناوری قرار دارند، مشهودتر است. برای مثال، واژه «پست» (در شبکههای اجتماعی) هنوز معادل مناسبی در زبان فارسی نیافته است و کاربران ترجیح میدهند از همین واژه انگلیسی استفاده کنند.
در چنین وضعیتی، لازم است فرهنگستان نیز با توجه به نیاز شدید جامعه در بحث معادلسازی فعالیتی جدیتر داشته باشد تا پیش از جا افتادن کلمات انگلیسی، معادل آنها را در زبان روزمره نهادینه کند. افزون بر این، فرهنگستانی که اولین بار برای کاستن از کلمات عربی موجود در زبان فارسی ایجاد شده بود، حالا راحت ترین روش را در استفاه از انواع کلمات عربی می بیند تا این بار به مدد این زبان، از زبان فارسی در مقابل زبانهای غربی محافظت کند. به طور مثال، اخیرا کلمه «تصدانه» به عنوان جایگزین «پیکسل» معرفی شده است. جدای از این که کلمه پیکسل سالهاست در زبان روزمره جا افتاده است، منتقدان بر این باورند که این معادل از واژه عربی تصویر ساخته شده و تفاوتی با کلمه انگلیسی از جهت وارداتی بودن، ندارد.
علاوه بر این، آموزش و ترویج واژگان مصوب باید در مدارس، دانشگاهها، و رسانههای عمومی تقویت شود. تنها با همکاری مردم، رسانهها، و نهادهای آموزشی است که میتوان زبان فارسی را در برابر ورود واژههای بیگانه مقاوم کرد.
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام
نظرات