به گزارش ایسنا، پیشتر، مشکل عمده صنعت برق ایران به ناترازی میان عرضه و تقاضا در فصل تابستان بازمیگشت، زمانی که افزایش مصرف برق، بهویژه در روزهای گرم سال، فشار قابل توجهی بر شبکه برق وارد میکرد. اما در سالهای اخیر، صنعت برق کشور با وضعیت پیچیدهتری مواجه شده که نشان میدهد مشکل کمبود برق دیگرمختص تابستان نیست و تبدیل به مسالهای ساختاری در اقتصاد کلان کشور شده است.
مسالهای که با کمبود گاز در روزهای سرد سال نمود پیدا میکند و علاوهبر تاثیرات جدی بر تامین پایدار برق کشور، منجر به پیامدهایی همچون افزایش هزینههای تولید برق، آلودگی محیط زیست، کاهش بهرهوری نیروگاهها و حتی کاهش درآمدهای صادراتی کشور میشود.
بر اساس گزارش وزارت نیرو از آمار صنعت برق، تا پایان آبان ۱۴۰۳ ظرفیت اسمی نیروگاههای تولید برق در ایران به ۹۴ هزار و ۳۶۳ مگاوات رسیده است. حدود ۹۰ درصد از این ظرفیت تولید مربوط به نیروگاههایی است که از سوختهای فسیلی استفاده میکنند و همین امر نشاندهنده تنوع بسیار کم در سبد تولید برق است و میتواند کشور را از نظر امنیت در تامین انرژی آسیبپذیر کند.
این وابستگی شدید به سوختهای فسیلی، بهویژه گاز طبیعی، باعث شده که هرگونه اختلال در تولید یا تامین این سوخت، بهویژه در فصلهای سرد سال، باعث چالش در تامین سوخت شود و نیروگاهها ناچار شوند از سوخت مایع (گازوییل و مازوت) به عنوان سوخت جایگزین استفاده کنند.
بررسی تغییرات در سوخت مصرفی نیروگاههای کشور طی سه سال اخیر (۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲) نشان میدهد که گاز طبیعی همچنان در مرکز سبد انرژی نیروگاهها سهم قابل توجهی دارد؛ بهطوری که حجم گاز مصرفی تخصیص دادهشده به نیروگاهها حدود ۶۰۰۰ میلیون متر مکعب افزایش داشته است. همچنین حجم مصرفی سوختهای مایع طی این سالها مقدار نسبتا ثابتی داشته است. با این حال نمیتوان از عواقب ناشی از مصرف سوخت مایع چشمپوشی کرد.
از سوی دیگر مصرف گازوییل به عنوان سوختی ارزشمند در تولید گاز که میتوان آن را به قیمتی به مراتب بیشتر از گاز صادر کرد، باعث افزایش بهای تمامشده برق تولیدی میشود. از دیگر پیامدهای مصرف گازوییل، مازوت و نفت کوره در تولید برق، میتوان به آثار زیستمحیطی مخرب و افزایش هزینههای تعمیر و نگهداری تجهیزات نیروگاهی اشاره کرد.
مقایسه مصرف گاز در بخهای مختلف گازرسانی از ابتدای سال تا پایان آبان ماه سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نیز نشان میدهدکه بخش نیروگاهها بیشترین رشد مصرف را تجربه کرده است، بهطوری که مصرف گاز در این بخش از ۵۶.۶۱ میلیارد مترمکعب در سال ۱۴۰۱ به ۶۴.۳۲ میلیارد مترمکعب در سال ۱۴۰۲ افزایش یافته است. این افزایش نشاندهنده فشار بیشتر بر تامین گاز طبیعی برای تولید برق در کشور است.
همچنین بررسی سوخت ذخیره نیروگاهها در طی زمان نشان میدهد که حجم ذخایر نیروگاهها کاهش قابل توجهی داشته و این امر نشانگر آن است که نقش نیروگاههای حرارتی برق به عنوان یک منبع پایدار و قابل اتکا برای تامین برق کشور را در معرض خطر قرار میدهد و نیاز است که بازنگری جدی در سیاستهای وزارتخانههای ذیربط انجام شود.
////
با توجه به وابستگی شدید صنایع کشور به برق، بحران محدودیت منابع سوختی پیامدهای غیر مستقیم گستردهای در صنعت واقتصاد کشور دارد و میتواند عملکرد بسیاری از بخشهای اقتصادی را مختل کند. این مساله اهمیت مدیریت مصرف، سرمایهگذاری هدفمند و توسعه انرژیهای جایگزین در صنعت برق را برجسته میکند. از همین رو توقف سرمایهگذاری در نیروگاههای حرارتی صنعت برق راهکاری منطقی به نظر نمیرسد و لازم است با رویکردی هدفمند و برنامهریزیشده در جهت ارتقای بهرهوری و حفظ زیرساختهای حیاتی کشور گام برداشت. لذا، صنعت برق نیازمند سرمایهگذاری گسترده و هدفمند است تا مشکلات موجود حل شوند.
نکته مهم این است که نوع سرمایهگذاری اهمیت زیادی دارد. بهعنوان مثال، در سطح جهانی، اگرچه سرمایهگذاری در نیروگاههای فسیلی کاهش چشمگیری داشته، اما هنوز رقم قابل توجهی از سرمایهها به این بخش اختصاص داده میشود. در بسیاری از کشورها علیرغم تاکید بر انرژیهای تجدیدپذیر، سرمایهگذاری در نیروگاههای فسیلی به صفر نرسیده است و در سطح جهان بالغ بر ۱۴۰۰ میلیارد دلار در این حوزه سرمایهگذاری شده است.
در راستای مقابله با ابربحران انرژی توصیه میشود سرمایهگذاری در نیروگاههای حرارتی با تمرکز بر بهینهسازی و ارتقای بهرهوری نیروگاههای موجود انجام شود. اقداماتی نظیر افزایش راندمان نیروگاههای موجود، نصب و بهرهبرداری از واحدهای بخار در نیروگاههای سیکل ترکیبی و استفاده از فناوریهای نوین میتواند علاوه بر بهینهسازی مصرف سوخت، باعث افزایش تولید برق بدون نیاز به افزایش مصرف سوخت و کاهش فشار بر منابع گاز طبیعی کشور شود و نهایتا زمینه رابرای پایداری بیشتر در تامین انرژی کشور فراهم کند.
انتهای پیام
نظرات