به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند در گزارشی به بررسی پاسخ این پرسش پرداخته و نوشته است:
چند وقتی میشود که فصل دوم سریال «بازی مرکب» نیز مانند فصل آغازیناش تبدیل به یک پدیده خبری شده است. یک سریال دیستوپیایی تلخ و تاریک با داستانی درباره بازی بقا و ناامیدی اقتصادی که بعد از عرضه از طریق نتفلیکس از سوی مخاطبین بیشماری مورد استقبال قرار گرفته است. این سریال که طبق برنامهریزیهای صورتگرفته فصل سوم و نهاییاش نیز در اواخر سال ۲۰۲۵ منتشر خواهد شد؛ نه تنها در هر دو فصلی که منتشر شده مورد تحسین منتقدان و توجه بینالمللی قرار گرفته؛ بلکه با جوایز متعددی که دریافت کرده- که از آن جمله میتوان به ٦ جایزه امی و یک گلدنگلوب اشاره کرد، به عنوان نخستین درام کرهای که در سطح جهانی در صدر جدول مجموعههای پربیننده هفتگی نتفلیکس قرار گرفته، در زمینه سریالسازی نام کره جنوبی را نیز وارد رادار کرده و در ۹۰ کشور از جمله ایالات متحده و بریتانیا در جدول پربینندهترین سریالهای هفتگی در صدر قرار گرفته است. همین هم باعث شده بعد از فصل اول این سریال خیلیها با علاقه منتظر سریالهای جدیدی باشند که استودیوهای سئول ممکن است روانه پخش کنند.
این علاقه و استقبال اولیه را در فصل دوم «بازی مرکب» نیز شاهد بودیم. با این حال آیا این سریال توقعات موجود را برآورده کرده است؟ این مطلب برای پاسخ به این پرسش تنظیم شده است...
اگر یادتان نرفته باشد فصل اول «بازی مرکب» داستان ٤٥٦ فرد شکستخورده و سرخوردهای را روایت میکرد که به بازی مرموزی دعوت میشدند که باید تا پای جان برای یک جایزه ۳۸ میلیون دلاری رقابت میکردند- و در نهایت هم با پیروزی بازیکن ۴۵۶ تمام میشد که با اینکه از تمام مراحل و بازیها جان سالم به در میبرد و جایزه نقدی عظیمی به دست میآورد، اما در ازای آن انسانیتش را از دست میداد.
حالا در فصل دوم «بازی مرکب» این بازیکن با مأموریتی جدید بازگشته است. در واقع سئونگ گیهان که قسم خورده انتقام بگیرد؛ یک سال پس از پیروزی در «بازی مرکب» با هدف انتقام از گرداننده اصلی رقابت دوباره وارد بازی میشود و میخواهد رو در روی کسانی که این بازی را خلق کردهاند، قرار بگیرد. در این مسیر یک افسر پلیس نیز با او همراه میشود و گروهی تشکیل میدهند تا جلوی کشته شدن بازیکنان بیشتری را بگیرند. این چهرهها و این موقعیت جدید، پیچیدهتر شدن داستان و تعاملات متقابل شخصیتها را موجب شده و داستان را با پیچشهای غیرمنتظره و در نتیجه با هیجانات بیشتری مواجه کرده است.
علیه سرمایهداری بیرحم
یکی از دلایلی که «بازی مرکب» را تبدیل به پدیدهای جهانی کرده؛ ملموس بودن دنیا و فضای آن- با توجه به این واقعیت است که خالق سریال ایده اصلی آن را بر پایه چالشهای اقتصادی و نابرابری طبقاتی دنیای سرمایهداری خلق کرده است. سریال در بطن خود درباره مبارزه با یک سیستم قهار شوم نیز هست که توسط شخصیتهایی اسرارآمیز کنترل همهچیز را در دست دارد. به خاطر همین چیزها هم هست که پیام فصل اول آن در این زمینه- که «یک بازی هیچوقت فقط یک بازی نیست»- در ذهن و قلب مخاطبانش ریشه دوانده و این نیز به محبوبیت و تاثیرگذاری هر چه بیشتر سریال منجر شده است. به خصوص که طرح آشکار این پرسش در سریال- که «آیا سیستمی با منابع نامحدود و بیپایان قابل سرنگونی است یا نه»- آن را وصف حال میلیونها آزادیخواهی کرده که در دنیای امروز علیه ظلم و تبعیض و توتالیتاریسم میجنگند...
پیروزی یا شکست؟!
فصل دوم «بازی مرکب» برخلاف فصل اول که با نقدهای عموماً مثبتی همراه بود، نقدهای متفاوتی را از سوی منتقدان دریافت کرده- که البته با توجه به فضا و حال و هوای انتقادی سریال طبیعی است. به هر حال «بازی مرکب» انتقادی کاملاً آشکار از جامعه سرمایهداری است. دنیایی مالامال از رقابتهای کوچک و بزرگ که فقرا لحظه بهلحظهاش را در بازی مرگ و زندگی گرفتارند و باید به معنای واقعی کلمه برای زنده ماندن جان بکنند. در این میان نکته طعنهآمیز ماجرا هم اینجاست که ثروتمندان با تماشای این رقابتها سرگرم میشوند- که در واقع به این معناست که سرمایهداری مبارزات مردم برای عدالت اجتماعی را نیز به فروش میرساند. با چنین داستانی طبیعی است که سریال، موافقان و مخالفان پروپاقرصی داشته باشد و بهخصوص دلبستگان دنیای سرمایهداری و حافظان وضع موجود- حالا که از تاثیر نشئهآور و گیجکننده هیجانات پنهان در فصل اول خارج شدهاند- با خودآگاهی و وضوح بیشتری مواضع خود را در قبال سریال علنی کنند. به همین دلیل هم هست که در نقطه مقابل رسانهای مانند تایمز که فصل دوم «بازی مرکب» را «داستانی چندلایه و ظریف درباره انتقام و رستگاری» توصیف کرده، نشریهای مانند هالیوودریپورتر هم این سریال را «بهطور کلی ناامیدکننده و شکستخورده» ارزیابی کرده است.
میراث «بازی مرکب»
به نظر میرسد «بازی مرکب» بهواسطه تاثیرگذاری عجیبی که روی مخاطبین خود به خصوص در رسانههای اجتماعی داشته؛ به زودی شاهد دوبارهسازیها و بازسازیها و الهام گرفتنهای پرشماری در چهار گوشه دنیا خواهد بود. در این میان یکی از مهمترین وامگیریها از «بازی مرکب» را در سالهای آتی در آمریکا شاهد خواهیم بود. این خبر را که رسانهها به نقل از وبسایت خبری ددلاین منتشر کردهاند، حکایت از این دارد که دیوید فینچر کارگردان برجسته فیلمهایی مانند «هفت»، «بازی»، «زودیاک» و «باشگاه مشتزنی» این روزها دارد روی نسخهای انگلیسی از سریال «بازی مرکب» برای نتفلیکس کار میکند و آن را در سال ٢٠٢٥ کلید خواهد زد.
این اما تنها میراث این بازی نیست و پیش از این یک رئالیتیشو نیز با عنوان «بازی مرکب: چالش» عرضه شده- که این روزها فصل دوم آن در حال تولید است. تاکنون یک سری بازی ویدئویی نیز بر اساس «بازی مرکب» عرضه شده است.
منتقدین چه میگویند؟
فصل اول «بازی مرکب» رکوردهای بسیاری را شکست و ثابت کرد که سریالهای غیرهالیوودی نیز میتوانند به اندازه یا حتی بیشتر از تولیدات هالیوودی تأثیرگذار باشند. این موفقیت فصل دوم را به شدت زیر ذرهبین قرار داده بود- که آیا این فصل قادر به تکرار موفقیت فصل اول خواهد بود یا نه؟
در پاسخ به این پرسش؛ روزنامه تایمز فصل دوم «بازی مرکب» را «داستانی چندلایه و ظریف درباره انتقام و رستگاری» توصیف کرده است. تیم گلنفیلد در تایمز نوشته «بازی مرکب» بهعنوان تفسیری ضدآرمانشهری از مشکلات سرمایهداری به بزرگترین افتتاحیه سریالی نتفلیکس تبدیل شد و در ۲۸ روز اول ۱۱۱ میلیون کاربر آن را تماشا کردند.
نکته اما اینجاست که فصل دوم سریال هم به همان نسبت موفق است. یک سریال چهارستاره- که کلید موفقیتش هم ریتم دقیق و متفکرانهای است که با نشانههایی از روشنایی در دل سایههای تاریک همراه شده و زندگی بازیکنهای تحت کنترل و شکنجه را بهطور متقاعدکنندهای به نمایش گذاشته است. نتیجه: داستانی درباره انتقام و رستگاری که پیچیدهتر، ظریفتر و چندلایهتر از سریال اصلی است».
آنابل نوگنت نیز در روزنامه ایندیپندنت نوشته: «فصل دوم «بازی مرکب» اگرچه بهاندازه فصل اول شوکهکننده نیست، اما مگر نه اینکه تکرار شوک فصل اول غیرممکن است و نویسنده خود نیز بهخوبی میدانسته که نباید در این مسیر تلاش کند؟ با این حال سریال با اضافه کردن یک سری شخصیتهای جذاب این کمبود را جبران کرده است. همچنین برخلاف فصل اول که برای ایجاد شوک از مرگ بهره میبرد، فصل دوم وحشت را از آنچه مخاطبان بازگشته میدانند، استخراج میکند و شخصیت اصلی یا همان گیهون را دوباره وارد بازی میکند و او هم با این که میداند که بعداً چه اتفاقی خواهد افتاد، ولی حتی با این دانش نیز نمیتواند جلوی اتفاق را بگیرد. در این زمینه باید به این موضوع اشاره کرد که با این که حذف شوک و رمز و رازهای فصل اول ریسکآمیز بوده، اما همین ریسک به کارگردان اجازه داده پیام ضدسرمایهداری خود را قدرتمندتر نشان دهد».
اد پاور نویسنده روزنامه تلگراف نیز به فصل دوم این سریال تنها سه ستاره داده و آن را به آلبوم دوم دشوار یک ستاره موسیقی پاپ تشبیه کرده که یکشبه به شهرت رسیده است: «این فصل شامل بسیاری از مواردی است که در فصل اول بازی مرکب دوست داشتید، اما علاقه کمی به فراتر رفتن یا حتی برهم زدن قواعد قبلی دارد».
از نگاه دنیل فینبرگ منتقد هالیوودریپورتر نیز فصل دوم «بازی مرکب» بهطور کلی ناامیدکننده است: «این فصل دارای مشکل بنیادی نیست که آن را شکستخورده بدانیم؛ اما میتوان گفت فصل دوم جواب نداده است»...
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام
نظرات