نتایج تحقیق جدید روشنترین شواهدی را ارائه کرده است که نشان میدهد موسیقی درمانی میتواند بهطور قابلتوجهی بیقراری، اضطراب و پریشانی را که اغلب در افراد مبتلا به زوال عقل پیشرفته دیده میشود، کاهش دهد. این تحقیق همچنین به تفصیل توضیح میدهد که چرا موسیقی چنین تأثیر مثبتی دارد و چگونه میتوان آن را بهطور سیستماتیک در مراقبت روزانه جای داد. این نتایج میتواند به بهبود کیفیت زندگی افرادی که با بزرگترین چالشهای زوال عقل مواجه هستند کمک کند.
جمعیت زیادی با زوال عقل زندگی میکنند که بیش از نیمی از آنان در مراحل پیشرفته هستند. پیشرفت زوال عقل، میتواند منجر به رفتارهای دشواری مانند پرخاشگری، بیقراری، سرگردانی و مقاومت در برابر مراقبت شود، عواملی که زندگی را برای بیماران، عزیزان و مراقبان حرفهای سختتر میکند. اکنون، شواهد نشان میدهد که موسیقیدرمانی میتواند راهی برای آرامش بیشتر، خلقوخوی بهتر و ارتباطات معنادارتر، حتی در مراحل بعدی بیماری، ارائه دهد.
با افزایش جمعیت و افزایش تعداد افراد مبتلا به زوال عقل، موسیقی روشی نسبتاً ساده و مقرونبهصرفه برای بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلاست. وقتی موسیقیدرمانی به دقت با تاریخچه شخصی، سلیقه و نیازهای فرد تنظیم شود از طریق گوش دادن به نواهای آشنا، نواختن سازها، یا آواز خواندن میتواند بهبودهای فوری و کوتاهمدت در توجه، خلقوخوی، هوشیاری و درگیری داشته باشد.
این جلسات موسیقی میتواند اضطراب و بیقراری را کاهش دهد و به افراد کمک کند احساس امنیت بیشتری داشته باشند. موسیقی به هر دو طرف مغز ضربه میزند و شبکههای شناختی و حسی را تحریک میکند، حتی زمانی که زوال عقل دیگر تواناییها را فرسایش میدهد.
موسیقی میتواند به افراد اجازه دهد به خاطرات و احساسات حفظ شده دسترسی داشته باشند و پاسخهای استرس بدن خود را تنظیم کنند و منجر به کاهش پریشانی شود. به عبارت دیگر، موسیقی میتواند به آرامی بخشهایی از ذهن را بیدار کند که در غیر این صورت دسترسی به آنها دشوار است.
این تحقیق نه فقط نشان میدهد که چرا موسیقی درمانی موفقیتآمیز است بلکه راه را برای استفاده گستردهتر از آن در زوال عقل هموار میکند. یکی از دلایل کلیدی که موسیقی درمانی بسیار خوب عمل میکند، توانایی آن در ایجاد خاطرات است. آهنگهای مربوط به سالهای جوانی افراد، معمولاً بین سنین ۱۰ تا ۳۰، در ایجاد خاطرات مثبت و شخصی مؤثرتر به نظر میرسند.
این خاطرات مبتنی بر موسیقی میتوانند به بازگرداندن حس هویت کمک کنند و آشفتگی عاطفی را که اغلب همراه با زوال عقل پیشرفته است، تسکین دهند. موسیقیدرمانگران میتوانند به مراقبان و خانوادهها کمک کنند تا آهنگهایی را که با داستان زندگی فرد همخوانی دارد، شناسایی کنند.
موسیقی ضبط شده که به راحتی در دسترس و مقرونبهصرفه است، میتواند در برنامه روزانه افراد ادغام و در مواقعی که به احتمال زیاد دچار آشفتگی میشوند، یا برای ایجاد لحظات آرامش و خاطرهگویی استفاده شود.
همانطور که یک پزشک داروهایی را با دوز و فرکانس خاص تجویز میکند، یک موسیقیدرمانگر میتواند برنامه فردی را ترسیم کند و نحوه استفاده از موسیقی را در طول روز برای کاهش پریشانی و بهبود سلامتی افراد مشخص کند.
موسیقی برای لذت بردن یا درک به کلمات یا عملکرد شناختی قوی نیازی ندارد. افراد مبتلا به زوال عقل شدید که با زبان دستوپنجه نرم میکنند هنوز میتوانند به ملودیها و ریتمها پاسخ دهند. این امر راههای جدیدی را برای ارتباط بین فرد، مراقبان، اعضای خانواده و حتی سایر ساکنان یک خانه مراقبت باز میکند. چنین برخوردهایی از طریق موسیقی میتواند پویایی مراقبت را تغییر دهد. مراقبان میتوانند به جای تمرکز صرفاً بر روی مدیریت رفتارهای دشوار، تجربیات مثبتی را به اشتراک بگذارند که انسانیت فرد را تأیید میکند.
این لحظات نشاطآور میتواند استرس مراقبان را کاهش دهد و به آنها کمک کند احساس همدلی بیشتری داشته باشند و پیوند بین آنها و افرادی را که از آنان حمایت میکنند تقویت کند.
برای اطمینان از اینکه موسیقیدرمانی بهطور گسترده پذیرفته شده است، این مطالعه آموزش استفاده موثر از موسیقی را برای همه کارکنان مراقبت توصیه میکند. افراد متخصص در موسیقیدرمانی میتوانند راهنماییهایی در مورد نحوه انتخاب آهنگها، ساختار جلسات و ادغام این جلسات در زندگی روزمره ارائه دهند.
همچنین باید خانوادهها تشویق شوند تا دانش خود را در مورد ترجیحات موسیقی یکی از عزیزان خود به اشتراک بگذارند و به شکلدهی فهرستهای پخش شخصیسازی شده کمک کنند که تأثیر درمان را به حداکثر برساند. اگرچه هدف اولیه بهبود زندگی برای افراد مبتلا به زوال عقل پیشرفته است، اما مزایای آن به خانوادهها و مراقبان نیز تعمیم مییابد. درگیر شدن با موسیقی میتواند استرس آنان را کاهش دهد و لحظاتی از لذت مشترک را ایجاد کند که منجر به رضایت شغلی بهتر، کاهش فرسودگی پرستار و محیطی مثبتتر در اطراف میشود.
همانطور که تعداد افراد مبتلا به زوال عقل در حال افزایش است، مداخلات مقرونبهصرفه و در دسترس مانند موسیقیدرمانی ارزش فزایندهای پیدا میکنند. این نتایج نه فقط پتانسیل موسیقی را تأیید میکند، بلکه برنامه واقعی برای تبدیل آن به بخشی استاندارد از مراقبت از زوال عقل ارائه میدهد.
موسیقی فقط راهی برای تسکین افراد نیست، بلکه راهی برای اتصال، به خاطر سپردن و زندگی بهتر در لحظه است. موسیقیدرمانی فقط یک گزینه نیست، بلکه جزء ضروری مراقبت از زوال عقل است. با تعبیه موسیقی در قلب مراقبت از زوال عقل، میتوانیم به افراد مبتلا به زوال عقل پیشرفته کمک کنیم که ناراحتی کمتری را تجربه کنند، بخشهایی از خود را که توسط این بیماری پنهان شده است، دوباره کشف و با اطرافیان خود ارتباط برقرار کنند و لحظات آرامش، درک و ارتباط انسانی را ایجاد کنیم.
بر اساس نتایج مقاله «تاثیر موسیقی درمانی بر آلزایمر»، بیماری آلزایمر نوعی اختلال عملکرد مغزی است که به تدریج تواناییهای ذهنی بیمار تحلیل میرود. بارزترین نوع از انواع مختلف زوال عقل اختلال حافظه است. از دیگر مشکلات آنها اضطراب و افسردگی است. نتایج تحقیقات نشان میدهد موسیقی درمانی میتواند بر درمان علائم آلزایمر موثر باشد. موسیقی درمانی تاثیر مفیدی بر کاهش مشکلات روانشناختی(اضطراب و افسردگی) و افزایش کیفیت زندگی در افراد مبتلا به آلزایمر دارد.
انتهای پیام
نظرات