به گزارش ایسنا، رشته ریاضی که روزگاری یکی از گزینههای محبوب دانشآموزان ایرانی بود، اکنون با کاهش شدید تعداد متقاضیان مواجه شده است. از اوایل دهه ۱۳۹۰، شمار دانشآموزانی که رشته ریاضی-فیزیک را برای دوره متوسطه انتخاب میکنند، بهطور چشمگیری کاهش یافته و این روند تا امروز ادامه دارد. این کاهش بر دانشگاهها نیز تأثیر گذاشته است و بسیاری از رشتههای مرتبط با ریاضی دیگر ظرفیتهای خود را پر نمیکنند. این موضوع مختص ایران نیست، اما شرایط کشور ما با سایر کشورها تفاوتهایی دارد. در حالی که در برخی کشورهای توسعهیافته، تلاشهایی برای جذب دانشآموزان به ریاضی و علوم صورت گرفته، ایران با انباشت تعداد بالای فارغالتحصیلان این رشتهها در دهههای گذشته و سپس افت کمّی و کیفی در دهه اخیر روبهرو شده است. بحران یادشده در حالی رخ میدهد که ریاضی زیربنای فناوریهای پیشرفته است و نقش مهمی در توسعه و پیشرفت جامعه دارد.
در سطح بینالمللی، سیاستگذاران آموزشی تلاش کردهاند از طریق معرفی روشهای نوین، توجه دانشآموزان و دانشجویان را به حوزههای ریاضی، علوم، مهندسی و فناوری جلب کنند. یکی از موفقترین این رویکردها، آموزشSTEM است که با ترکیب این چهار حوزه بهصورت یکپارچه، مفاهیم علمی را در دنیای واقعی به دانشآموزان و دانشجویان آموزش میدهد. این روش نه تنها به بهبود کیفیت آموزش کمک میکند، بلکه دانشآموزان را برای بازار کار آمادهتر میسازد. بحران کاهش علاقه به ریاضی در ایران نیازمند راهحلی مشابه است که بتواند با استفاده از تجربههای موفق جهانی، به توسعه رشتههای ریاضی کمک کند.
در همین راستا، گروهی از پژوهشگران ایرانی به سرپرستی زهرا گویا، استاد دانشگاه شهیدبهشتی، با همراهی پژوهشگران دیگر این دانشگاه و پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، تحقیقی را انجام دادهاند. این پژوهش به بررسی راهکارهایی برای مقابله با بحران رشتههای ریاضی پرداخته و با مطالعه الگوهای موفق جهانی، چارچوبی برای ایران طراحی کرده است.
این پژوهش با بررسی تاریخچه آموزش STEM در کشورهای پیشرو مانند ایالات متحده آغاز شد. سپس، محققان اسناد و ابتکارهای پنج کشور پیشرو در این حوزه را بهصورت نظاممند تحلیل کردند. هدف از این بررسی، شناسایی روشهای موفق و تطبیق آنها با شرایط خاص آموزش عالی ایران بود.
STEM سرواژهای است که به چهار حوزه علمی شامل علوم (Science)، فناوری (Technology)، مهندسی (Engineering) و ریاضیات (Mathematics) اشاره دارد. این رویکرد آموزشی بر یادگیری تلفیقی و مسئلهمحور تأکید دارد؛ به این معنا که به جای آموزش جداگانه هر یک از این حوزهها، مفاهیم مرتبط با آنها بهصورت یکپارچه و در قالب پروژههای عملی و حل مسائل واقعی به دانشآموزان و دانشجویان ارائه میشود.
هدف اصلی آموزش STEM، تقویت مهارتهای تفکر انتقادی، خلاقیت، حل مسئله، و آمادهسازی یادگیرندگان برای مواجهه با چالشهای پیچیده دنیای امروز است. این مدل آموزشی با تکیه بر فناوریهای نوین و دانش علمی، تلاش میکند شکاف میان آموزش آکادمیک و نیازهای بازار کار را کاهش دهد و افراد را برای مشاغل آینده آمادهتر کند.
یافتههای این پژوهش نشان میدهند که رویکرد STEM نیازمند همکاری نزدیک بین گروههای مختلف دانشگاهی و مراکز پژوهشی است. این رویکرد تنها زمانی میتواند موفق باشد که برنامههای درسی از حالت سنتی و تجویزی خارج شوند و به برنامههای آموزشی تلفیقی و مسئلهمحور تبدیل شوند. همچنین، تأکید بر نقش کلیدی ریاضی در پیشرفت فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، میتواند جایگاه این رشته را احیا کند. به بیان دیگر، برای مقابله با چالش کاهش علاقه به ریاضی، باید به تقویت مهارتهای کاربردی و جذابیتهای عملی این رشته پرداخته شود.
نتایج این پژوهش همچنین نشان از آن دارند که حمایت سیاستگذاران از طرحهای نوین آموزشی، توسعه حرفهای معلمان و تقویت ارتباط میان دانشگاهها و مدارس، نقش مهمی در موفقیت این برنامهها دارد. در کشورهای موفق، شبکهای از مدارس، دانشگاهها و مراکز صنعتی در کنار یکدیگر کار میکنند تا آموزش را با نیازهای بازار کار هماهنگ سازند.
یکی از نکات جالب این پژوهش، تأکید بر ظرفیتهای موجود در ایران برای اجرای برنامههای مشابه است. به عنوان مثال، دانشگاهها میتوانند با تشکیل اتاقهای فکر میانرشتهای، همکاری خود را با صنعت و مدارس تقویت کنند. همچنین بازنگری در برنامههای درسی، توسعه حرفهای اساتید و استفاده از فناوریهای دیجیتال در آموزش، از دیگر راهکارهای مطرحشده است.
قابل ذکر است، مقاله علمی پژوهشی برگرفته از این تحقیق در دوفصلنامه «مطالعات برنامه درسی در آموزش عالی» وابسته به انجمن مطالعات برنامه درسی ایران، منتشر شده است. یافتههای این پژوهش میتوانند گامی مؤثر در جهت حل بحران رشتههای ریاضی و احیای نقش دانشگاهها در توسعه علمی کشور باشند.
انتهای پیام
نظرات