اینها را علی جمشیدیان، محیطبان پارک ملی و پناهگاه حیاتوحش موته به ایسنا میگوید؛ محیطبانی که بیستم مهرماه، در مأموریت شبانهاش از طرف یگان حفاظت محیطزیست استان اصفهان، مورد اصابت شکارچیان قرار گرفت و یک چشم او بهشدت آسیب دید. با این حال، همچنان در خدمت محیطزیست استان و دلبستۀ این عرصۀ هزارتو و پرماجرا است.
جمشیدیان که ۳۴ سال دارد، دربارۀ وضعیت سلامت این روزهایش اینطور به خبرنگار ایسنا میگوید: اصفهان هستم، اما هفتهای یک بار به تهران و نزد پزشک معالجم میروم. داخل چشم چپم، یعنی چشم مصدومم، خون بسیاری جمع شده است. این وضعیت خونآلودگی هر هفته بررسی میشود. اگر پزشک تشخیص داد، عمل بعدی را شروع میکنم. آخرین عمل چشمم اوایل آبان بود و دیگر جراحی نشدم، چون تاکنون شرایطش مهیا نبوده است.
او دربارۀ شبکیۀ چشم مصدومش نیز توضیح میدهد: سه ساچمه به چشمم وارد شده بود که اصلاً امکان خارجکردن یکی از آنها وجود ندارد. این ساچشمهها باعث پارگی و آسیب به شبکیۀ چشمم شد. بهگفتۀ پزشکم به زمان نیاز است تا وضعیت خون جمعشده در چشمم تغییر پیدا کند و شبکیۀ آن بهطور کامل ترمیم شود.
این محیطبان که در حال حاضر چشم چپش بینایی ندارد، ادامه میدهد: آخرین بار که با پزشک معالجم صحبت کردم، گفت هیچچیز، قابلپیشبینی نیست. ما نمیتوانیم بگوییم که بینایی چشم چپ شما برمیگردد یا خیر. یا اگر بینایی برگردد، نمیتوانیم دقیق بگوییم که به چه میزان خواهد بود. همۀ اینها به گذر زمان و نتیجۀ عملهای بعد از این بستگی دارد. هیچ صحبت صددرصدی نمیتوان دربارۀ وضعیت بینایی چشم آسیبدیدهام کرد.
بعد جمشیدیان به حدود ۹ سال پیش بازمیگردد؛ زمانی که در اداره کل محیطزیست استان اصفهان مشغول به کار میشود و اینطور تعریف میکند: در این مدت، بخشهای مختلفی خدمت کردهام، اما بیشترین فعالیتم در یگان حفاظت محیطزیست استان اصفهان بوده است. هنوز هم گاهی به اداره میروم. برای رفتن به اداره یا جای دیگر با یک نفر میروم، دیگر خودم نمیتوانم رانندگی کنم.
او که پدرش نیز بیش از ۴۰ سال در اداره کل محیطزیست استان اصفهان خدمت کرده است، به سالهای قبل از اشتغال خود در این اداره نگاه میکند و میگوید: از بچگی در کنار پدرم دلبستۀ محیطزیست و حیات وحش شدم و همچنان به آن علاقهمندم. حیات وحش را دوست دارم و برایش ارزش بسیاری قائلم. میتوانم بگویم که من با محیطزیست و حیات وحش بزرگ شدم! امروز هم با شغلم مأنوس هستم و اخت شدهام.
پروندۀ شکارچی ضارب همچنان باز است
این عضو یگان حفاظت محیطزیست استان اصفهان ادامه میدهد: روز و روشنایی برایم بسیار آزاردهنده است. روزها اگر از خانه بیرون بیایم، چشمم بهشدت آبریزش پیدا میکند و اذیت میشوم. نور خیلی آزارم میدهد. بهخاطر بخیههای متعددی که داخل چشمم دارم، نمیتوانم مستقیم به جلو نگاه کنم. بیرون رفتن برایم سخت است. مجبورم که بیشتر وقتم را در خانه باشم. زندگی من از شب واقعه دیگر به روال عادی و روزهای پیش از آن بازنگشت.
جمشیدیان که حالا حدود پنج ساچمه در بدنش دارد، میگوید: تا وضعیت چشم من مشخص نشود، روی دیگر اعضای تنم و برای دیگر ساچمههای درون بدنم اقدام پزشکی صورت نمیگیرد. طبق نظر پزشکان در مراحل درمان چشمم و تا زمانی که تکلیف آن مشخص نشده است، نباید برای ساچمههای دیگر کاری کرد؛ چون یک اقدام پزشکی تازه، فشار مضاعفی را به چشم آسیبدیدهام وارد میکند. ساچمههای داخل بدنم فعلاً قابلتخیه نیستند. چشم مصدومم واقعاً دردناک است. میدانید، بهقدری این چشم برایم دردناک و رنجش کلافهکننده است که دیگر حرفی برای گفتن از سایر اعضای بدنم و ساچمههای درونشان ندارم.
او که دانشجوی دکترای محیطزیست در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) است، دربارۀ شکارچیان متخلف نیز اینطور بیان میکند: دو نفر در رابطه با اتفاقاتی که برایم افتاد بازداشت شدند. کسی که پشت فرمان بود، الان با قرار وثیقه آزاد است. مجازات شکارچی کنار راننده که به من تیراندازی کرد، دقیق معلوم نیست. درواقع، فعلاً وضعیت چشم مصدوم من و دیگر ساچمههای داخل بدنم بهطور دقیق مشخص نیست. دادگاه تصمیم نهایی خود را نگرفته است. چارهای نیست، جز اینکه منتظر ماند و دید که قوۀ قضائیه چه تصمیمی میگیرد.
انتهای پیام
نظرات