مصطفی خوشنویس در گفت و گو با ایسنا اظهار کرد: وقتی یک کشور در حال توسعه هستیم، خواه ناخواه نیازمندیهایی داریم که برای رفع آن منابع طبیعی مورد ستم قرار میگیرد. فرض کنید لازم است دکلهای فشار قوی ایجاد شود و برای عبور آن باید جاده کشی، تجهیزات منتقل و نصب شود. طبیعتاً همه این موارد تعرض به منابع طبیعی را در پی خواهد داشت.
وی افزود: وقتی جادهها جوابگوی تراکم خودرویی ما نیست؛ این طبیعت است که برای عریضتر شدن جادهها آسیب میبیند. البته این یک بخش از تغییراتی است که به دنبال آن، به ناچار طبیعت باید آسیب ببیند و دلیل هم این است که دنیا و به تبع آن جامعه در حال رشد و توسعه است. ولی از سوی دیگر حمایتی که برای حفظ طبیعت نیاز داریم، به قدر لازم و کافی انجام نمیشود.
خوشنویس ادامه داد: برای حفظ منابع طبیعی باید از چرای دام و افراط در آن جلوگیری کرده و در مناطقی که نیاز است این چرای بی رویه کنترل شود. از طرفی ما با تخریب منابع هم مواجه هستیم که باید بر روی آن مدیریت و کنترل داشته باشیم. در خیلی از موارد سهوا یا عمدا مراتع و منابع طبیعی مورد آتش سوزی قرار میگیرد که با توجه به سرایت و وسعتی که آتش در این مناطق خواهد داشت، باید امکانات لازم برای اطفاء آتش در سریعترین زمان ممکن فراهم باشد.
وی با اشاره به آتش سوزی در اراضی طبیعی بیان کرد: در آتش سوزیهای مربوط به اراضی و منابع طبیعی حداقل باید بالگرد داشته باشیم تا در زمان آتش سوزی آبرسانی کرده و آتش را با سرعت بیشتری خاموش کنند، چیزی که در تمام دنیا معمول بوده و لازمه هر کشوری است. اگر منابع طبیعی را دوست داریم و میخواهیم از آن حمایت کنیم باید ابزار کارش را هم داشته باشیم.
این پژوهشگر در ادامه در خصوص تولید و کاشت یک میلیارد نهال گفت: طی سالهای گذشته موضوع مفصلی مبنی بر تولید یک میلیارد نهال مطرح شد و خیلی سریع کلید خورد، به طوری که سریعا به دنبال اجرایی کردن آن بودند. ولی برنامههای زیر بنایی که میتوانست این طرح را به نتیجه مطلوب برساند، انجام نشده بود.
وی ادامه داد: وقتی قرار است شروع به تولید نهال کنیم، تابع دو موضوع الگوی مکانی و الگوی زمانی است. در الگوی مکانی باید تعیین کنیم کدام مناطق ما نیاز به احیاء و جنگل کاری دارد و الگوی زمانی به ما میگوید این مناطق در چه زمانهایی باید احیاء شوند. یعنی بر مبنای این الگوها باید ابتدا تعیین گونه کنیم و بعد بذر هر گونه تهیه و نهالش تولید شود و سپس برای احیاء اقدام کنیم.
خوشنویس اظهار کرد: اما زمانی که این طرح کلید خورد، بذر بسیاری از گونهها در سال ۱۴۰۱ ریخته شده بود و قابل جمع آوری نبود و به این علت بذر خیلی از گونهها وجود نداشت تا بتوانیم کار تولید نهال را انجام دهیم. الگوی مکانی برای است که ببینیم ما چقدر با طبیعت و احیاء آن همراه شدهایم. اما طرح کاشت یک میلیارد نهال بدون پیش بینیهای قبلی شروع شد.
وی عنوان کرد: همین طورکه در جنگل کاری اساس و بنیان کار الگوی زمانی و مکانی است، قدر مسلم وقتی میخواهیم یک منطقه را نهال کاری کنیم، باید از چند سال قبل نهال و گونه مورد نیاز منطقه تولید شده باشد تا وقتی شروع به نهال کاری میکنیم نهال آن موجود باشد.
وی یادآور شد: زمانی که برای طرح شروع به تولید نهال کردند؛ در سال ۱۴۰۱ گروهی از نهالها مثل انواع بادامها، نارون، ملک و... بذرهایشان ریخته بود و حتی در آن سال عملا در مورد تعداد زیادی از گونهها بذر برای کاشت و تولید نهال در اختیار نداشتیم. بنابراین در مورد برخی از گونهها در سال بذر آوریشان باید از آنها بذر کافی جمع آوری کرده و در مکان مناسب و مجهز نگهداری کنیم تا هر سال بر حسب نیاز از آن بذر برای تولید استفاده کنیم.
این پژوهشگر در ادامه بیان کرد: در حالی که در سال ۱۴۰۱ برخی گونهها مثل سماق، شیرخشت و اُرس سال بذر آوریشان نبود و حتی سال بعد هم بذر لازم را تولید نکردند. اما امسال شیرخشت و سماق بذر کافی تولید کرده ولی اُرس هنوز بذر کافی تولید نکرده و سال بعد میرسد.
وی افرود: بر این اساس در مورد طرح کاشت یک میلیارد نهال، پیشبینیهای لازم برای تولید این تعداد نهال از نظر تامین بذر و تعیین الگوی مکانی کاشت انجام نشده بود و این شد که کمی کار عجولانه انجام گرفت.
وی خاطر نشان کرد: استان البرز هم خارج از این موضوع نبود و این اقدامات به همین شکل ناقص انجام شد. وقتی در مورد اجرای کاشت نهال و طرح احیاء صحبت شد، ابتدای امر باید عوامل تخریب متوقف شود. وقتی عوامل تخریب وجود دارد هیچ احیایی به نتیجه نخواهد رسید.
انتهای پیام
نظرات