به گزارش ایسنا، ساختار مدیریتی نظام آموزش عالی کشور، بهویژه در شرایط کنونی، با مشکلاتی مواجه است که گاه بهجای تسهیل پیشرفت، موانعی برای توسعه ایجاد میکنند. این مشکلات اغلب به مسائل پیچیدهای برمیگردند که با وجود تلاشهای فراوان، بهسختی قابل حل هستند. برخی از مدیران و سیاستمداران در حوزه آموزش عالی با چالشهایی روبرو هستند که علیرغم تلاش برای تصمیمگیریهای مؤثر، همچنان ناکارآمد باقی میمانند. از آنجایی که این مسائل بهدرستی تعریف نشدهاند و بهطور مداوم تغییر میکنند، راهکارهای ارائهشده نیز پاسخگو نیستند و لذا مقاومتهای زیادی در برابر تغییرات ایجاد میشود.
یکی از این مسائل، کمبود اختیارات و منابع کافی برای مدیران است که مانع از پیشبرد اهداف کلان آموزشی میشود. از سوی دیگر، چالشهایی مانند تمرکزگرایی و نبود شفافیت در فرآیندهای اجرایی، به عنوان عوامل مؤثر در کاهش کیفیت آموزشی و نارضایتی عمومی از نظام آموزش عالی شناخته شدهاند. این مسائل بهطور مستقیم بر کیفیت خدمات آموزشی تأثیر گذاشته و امکان بهرهبرداری بهینه از منابع موجود را از بین میبرد. در چنین شرایطی، ضرورت تحقیق و یافتن راهکارهایی که بتوانند این چالشها را بهدرستی شناسایی و مدیریت کنند، بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود.
گروهی از محققان به سرپرستی دکتر هادی خان محمدی، دانشیار گروه مدیریت دولتی دانشگاه علامه طباطبائی، با همراهی چندین پژوهشگر هم دانشگاهی، تحقیقی را در این زمینه انجام دادهاند. این پژوهش با تمرکز بر مسائل بغرنج و پیچیده مدیریت آموزش عالی، به بررسی عوامل مختلفی پرداخته که منجر به این مشکلات میشوند. محققان تلاش کردهاند تا از طریق یک رویکرد تحلیلی و سیستماتیک، موانع موجود در نظام مدیریت آموزش عالی را شناسایی کنند و راهحلهایی برای بهبود این وضعیت ارائه دهند.
برای انجام این پژوهش، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است که یک رویکرد کیفی به شمار میآید. پژوهشگران با استفاده از این روش، دادههای حاصل از مصاحبههای نیمهساختاریافته با خبرگان و مدیران اجرایی حوزه آموزش عالی را جمعآوری کردند. در مجموع، ۱۵ مصاحبه انجام شد و دادهها با استفاده از نرمافزار، تحلیل شدند.
نتایج این پژوهش نشان دادند که مسائل بغرنجی همچون بحران هویت، کمیتزدگی، تمرکزگرایی و پیچیدگی فرآیندهای اجرایی از جمله چالشهای اصلی در مدیریت آموزش عالی ایران هستند.
در این زمینه، بحران هویت به عنوان یکی از عوامل کلیدی معرفی شد که باعث شده است نظام آموزش عالی نتواند بهدرستی رسالت و نقش خود را ایفا کند. همچنین، کمیتگرایی در دانشگاهها، بهجای تمرکز بر کیفیت، سبب کاهش ارزش پژوهشها و تحصیلات عالی شده است.
در بخش دیگری از نتایج این تحقیق، محققان به این نتیجه رسیدند که تمرکزگرایی بیش از حد و نبود اعتماد کافی بین بازیگران مختلف در نظام آموزش عالی، از عوامل مهم دیگری است که باعث ناکارآمدی در مدیریت دانشگاهها و مراکز آموزشی میشود. از سوی دیگر، تنوع مراجع تصمیمگیری و حکمرانی نیز به پیچیدگیها و ناهماهنگیهای موجود در این نظام افزوده است.
یافتههای این پژوهش اهمیت زیادی در شناخت بهتر مسائل مدیریتی آموزش عالی دارند. با درک عمیقتر این مشکلات، میتوان انتظار داشت که مدیران و سیاستگذاران با تدوین چارچوبهای حکمرانی مناسب و اتخاذ رویکردهای جامعنگر، به بهبود این نظام و افزایش کیفیت خدمات آموزشی کمک کنند.
این تحقیق نشان میدهد که توجه به مسائل بغرنج و پیچیده، از یکسو میتواند به توسعه پایدار کشور کمک کند و از سوی دیگر، موجب ارتقای کیفیت آموزش و پژوهش و کاهش هزینههای اجرایی در این بخش شود.
گفتنی است مقاله فنی و علمی پژوهشی حاصل از این یافتهها، در فصلنامه «پژوهش در نظامهای آموزشی» منتشر شده است که وابسته به انجمن پژوهشهای آموزشی ایران است. این نشریه با انتشار تحقیقات علمی و کاربردی، بستری برای انتشار یافتههای محققان در حوزههای مختلف آموزش و پژوهش فراهم میکند.
انتهای پیام
نظرات