بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، افسردگی، رتبه اول را در بین بیماریها به خود اختصاص داده و شیوع آن در بین زنان به خصوص در سنین باروری حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد و حتی بیشتر گزارش شده است.
فشارهای روانی ایجاد شده بر اثر تغییرات فیزیولوژیک و اجتماعی ممکن است مادر باردار را به سوی اختلالهای روانی مانند افسردگی، اضطراب و استرس هدایت کند.
اختلالهای روانی مادر مانند اضطراب و افسردگی در طول بارداری ازجمله عوامل خطر برای کاهش وزن هنگام تولد نوزاد شناخته شدهاست. مادرانی که در طول بارداری افسردگی را تجربه میکنند، بیشتر احتمال دارد نوزاد با وزن کم به دنیا بیاورند. در سراسر دنیا حدود ۱۰ درصد از زنان باردار یک اختلال روانی را تجربه میکنند که این اختلال روانی بهطور عمده افسردگی است.
در تحقیق انجام شده در ایران ۲۵ درصد مادران باردار علائم افسردگی را گزارش کردند و حدود نیمی از آنان مبتلا به اضطراب هنگام بارداری بودند.
رنج ناشی از اینگونه اختلالها ممکن است چنان شدید باشد که موجب نقص در کارکرد طبیعی مادران شده و در نتیجه بر رشد و نمو جنین اثر منفی بگذارد.
سلامت روان مادر باردار تحت تأثیر عوامل متعددی مانند سطح تحصیلات، سابقه سقط، درآمد خانواده، سن مادر در زمان بارداری، شاخص توده بدنی، حاملگی ناخواسته و خشونت خانگی قرار دارد.
در تحقیق اخیر، ارتباط بین افسردگی دوران بارداری مادر و استرس و متیلاسیون(به معنای افزایش یا جانشینی یک گروه متیل به یک مولکول است) دیانای نوزاد بررسی شد.
افسردگی و استرس در دوران بارداری بر بخش قابلتوجهی از نوزادان تأثیر میگذارد. بارداری و سالهای اولیه زندگی دورههای حساس و حیاتی برای رشد کودک هستند و استرس میتواند مسیر رشد کودک را تحت تاثیر قرار دهد. افسردگی و استرس مادر در بارداری با پیامدهای نامطلوب ازجمله زایمان زودرس و وزن کم هنگام تولد مرتبط است.
تعاملات مادر و نوزاد در سال اول زندگی به رشد شناختی و رفتاری کودک کمک میکند. استرس یا افسردگی پس از زایمان با تاخیر در رشد شناختی و اختلال عملکرد رفتاری مرتبط است. با این حال، مسیرهای بیولوژیکی مرتبط با استرس یا افسردگی مادر با پیامدهای سلامت ضعیف کودک هنوز تا حد زیادی ناشناخته است.
چندین ژن مرتبط با متیلاسیون دیانای افتراقی در نوزادان، با اختلالات رشد عصبی و شرایطی مانند صرع و بیشفعالی مرتبط هستند.
در تحقیق حاضر، محققان بررسی کردند که آیا افسردگی و استرس مادر با تفاوت در متیلاسیون دیانای نوزاد مرتبط است یا خیر. مادران در سه ماهه دوم بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ ثبت نام شدند. جفت مادر و کودک از بدو تولد تا پنج سال پیگیری شدند. هدف اصلی شناسایی عوامل محیطی و ژنتیکی بیماری حساسیت بود. به این ترتیب، نمونههای متیلاسیون دیانای بر اساس وضعیت حساسیت کودک انتخاب شدند.
افسردگی و استرس بهترتیب با استفاده از پرسشنامه افسردگی مرکز مطالعات اپیدمیولوژیک و مقیاس استرس درک شده اندازهگیری شد. اقدامات قبل از تولد در هفتههای ۱۸ و ۳۶ در دوران بارداری انجام شد، در حالی که اقدامات پس از زایمان در ۶ و ۱۲ ماه پس از زایمان انجام شد. دو نقطه زمانی در یک اندازهگیری ترکیبی واحد برای هر دوره جمع شدند.
چندین مسیر بیولوژیکی بررسی شد؛ فرضیه بر این اساس بود که استرس و افسردگی مادر ممکن است بر دیانای نوزاد از طریق مکانیسمهایی مانند محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال، انتقال کورتیزول از طریق شیر مادر و تغییرات اپیژنتیکی تأثیر بگذارد.
بهطور کلی، این تحقیق شامل ۱۳۱ نوزاد با دادههای متیلاسیون دیانای در بدو تولد و ۱۲ ماهگی بود. گروه بیشتر شامل کودکانی از پیشینههای اجتماعی-اقتصادی بالاتر بود. میانگین نمرات افسردگی و استرس بهطور کلی در مقاطع زمانی قبل از زایمان و پس از زایمان پایین بود. میانگین نمره افسردگی پس از زایمان کم بود، در حالی که میانگین نمره استرس افزایش یافت.
یافتهها ارتباط معناداری بین افسردگی و استرس مادر را با متیلاسیون دیانای افتراقی در سال اول زندگی نشان میدهد. این تحقیق بهترتیب هشت و ۲ محل توالی دیانای مرتبط با استرس و افسردگی دوران بارداری را شناسایی کرد. علاوه بر این، هشت و ۱۱ ناحیه در توالی دیانای بهترتیب با استرس پس از زایمان و افسردگی مرتبط بودند.
بهطور کلی، نتایج نشان میدهد که افسردگی و استرس مادر با تغییرات اپیژنومیک در کودک در سال اول زندگی مرتبط است. این تغییرات اپیژنتیکی میتواند منجر به تغییراتی در بیان ژن شود که بهطور بالقوه بر مسیرهای بیولوژیکی پایین دستی تأثیر میگذارد که نتایج رشد و سلامت را تحت تأثیر قرار میدهد. تحقیقات بیشتر برای تایید این یافتهها و روشن شدن مکانیسمهای اساسی ضروری است.
محدودیتهای متعددی برای این تحقیق وجود دارد؛ از جمله اندازه نمونه به نسبت کوچک، عدم تکرار در تحقیقات دیگر و این واقعیت که تغییرات متیلاسیون دیانای در سلولهای خونی مشاهده شد که ممکن است بهطور کامل اثرات خاص بافت مانند آنچه در مغز اتفاق میافتد را نشان ندهد. علیرغم این محدودیتها، این تحقیق بینشهای ارزشمندی را در مورد نقش سلامت روان مادر در شکلدهی اپیژنوم کودک در دورههای بحرانی اولیه رشد ارائه میکند.
با توجه به یافتهها پیشنهاد میشود اقدامهایی مانند خدمات غربـالگری بهداشـت روان هنگـام بارداری و طراحـی و اجـرای برنامههای آموزشی و مشاورها برای مادران باردار و خانواده آنان بهخصوص همسران طی بارداری انجام شود.
لازم به ذکر است که اپیژنتیک، مطالعه عوامل خارجی یا محیطی است که باعث روشن یا خاموش شدن ژنها میشود و بر چگونگی خوانده شدن ژنها اثر میگذارد.
منابع
برگرفته از مقاله تأثیر استرس، افسردگی و اضطراب در دوران بارداری بر وزن کم هنگام تولد در جمعیتهای حاشیه نشین: مطالعه کوهورت آینده نگر، کورش هلاکوئی نائینی، محمدعلی منصورنیا، شادی نادریان، رضا بیرانوند، محمد بیدخوری، خدیجه ماجانی، شهرزاد نعمتاللهی
اخبار شبکه پزشکی
انتهای پیام
نظرات