به گزارش ایسنا، در یادداشتی با اشاره به لفاظیهای دیکتاتورهای بزرگ تاریخ اروپا عنوان شده که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور پیشین آمریکا و نامزد حزب جمهوریخواه، آگاهانه از الفاظ نژادپرستانه و غیرانسانی علیه مخالفان سیاسی خود استفاده میکند که در ریاستجمهوری آمریکا بیسابقه بوده و یادآور رفتار هیتلر، موسولینی و استالین است.
در یادداشتی که در مجله آتلانتیک منتشر شده، آمده است: لفاظی پیشینه تاریخی دارد. واژگانی مانند دموکراسی و استبداد در یونان باستان نیز مورد بحث قرار گرفتهاند؛ عبارت تفکیک قوا در قرن ۱۷ و ۱۸ اهمیت پیدا کرد. پیشینه واژه آفت به عنوان لفظی سیاسی از دهه ۳۰ و ۴۰ نشات میگیرد که هم فاشیستها و هم کمونبیستها علاقه داشتند دشمنان سیاسی خود را آفت، انگل، بیماری خونی، حشرات موذی، علفهای هرز، نجاست و حیوان بخوانند. این عبارت در یک کارزار انتخاباتی ریاستجمهوری آمریکا، پس از آن که دونالد ترامپ مخالفان خود را «اوباش چپ افراطی» نامید که «زندگی آفتگونه دارند»، دوباره جان گرفت و مطرح شد.
ترامپ از الفاظ غیرانسانی هیتلر و استالین استفاده میکند
این طرز صحبت نه فقط زشت یا مشمئزکننده، بلکه مربوط به عقیده و سنتی به خصوص است. «آدولف هیتلر» رهبر نازیهای آلمان، اغلب، از چنین الفاظی استفاده میکرد. او در سال ۱۹۳۸، هممیهنان خود را که به «پاکسازی آلمان از تمامی انگلهایی» کمک کرده بودند که «از چشمه سرزمین پدری و ملت مینوشیدند»، تمجید کرد. پوستری در سال ۱۹۴۱ در ورشو نقاشی یک شپش را با کاریکاتوری از چهرهای یهودی نشان میداد و شعار«یهودیها شپش هستند و تیفوس ایجاد میکنند» روی آن نوشته شده بود. اما برعکس، آلمانیها تمیز، پاک، سالم و بدون آفت بودند. هیتلر یک بار پرچم نازیها را «نشان پیروزمندانه آزادی و پاکی خونمان» توصیف کرده بود.
استالین نیز تقریبا در همان موقع از الفاظ مشابه استفاده کرده بود. او مخالفان را «دشمنان مردم» نامیده و منظورش این بود که آنها شهروندان اتحادیه جماهیر شوروی نبوده و از هیچ حقی برخوردار نیستند. او آنها را آفت، آلودگی و نجاستی نامیده بود که باید «مدام پاکسازی میشدند» و کمونیستهای هممسلک خود را نیز تحت تاثیر قرار داد که از الفاظ مشابهی استفاده کنند.
در ادامه این مطلب آمده است: این طرز صحبت محدود به اروپا نبود. «مائو زدونگ» نیز مخالفان سیاسی خود را «علفهای هرز سمی» نامیده بود. «پُل پوت» نیز از «پاکسازی» صدها هزار نفر از هممیهنانش برای «تطهیر» کامبوج حرف به میان آورده بود.
در هر یک از این جوامع متفاوت، هدف استفاده از این گونه لفاظیها مشابه بود و اگر مخالفان خود را به بیماریهای واگیردار، امراض و خون فاسد ربط دهید، اگر شان انسانی آنها را تا حد حشرات و حیوانات تنزل دهید، اگر از در هم کوبیدن یا پاکسازی یا له کردن آنها حرفی بزنید، طوری که انگار آفت یا باکتری هستند، بازداشت آنها، محروم کردنشان از حقوقشان و حذفشان یا حتی کشتنشان آسانتر خواهد بود. اگر انگل باشند، دیگر انسان نیستند. اگر آفت باشند، از حق آزادی بیان و هیچ گونه آزادی دیگری برخوردار نمیشوند. با له کردنشان نیز پاسخگوی چیزی نخواهید شد!
استفاده از الفاظ فاشیستها و دیکتاتورها در سیاستهای نوین آمریکا امری عادی نبود
آتلانتیک نوشت: تا همین اواخر، استفاده از این گونه الفاظ در سیاستهای ریاستجمهوری آمریکا امری عادی نبود. حتی در سخنرانی «جورج والاس» نژاد پرست معروف در سال ۱۹۶۳ نیز به عنوان فرماندار آلاباما و مقدمه اولین کارزار انتخاباتی او، از چنین الفاظی پرهیز شده بود. والاس خواستار «جداسازی امروز، جداسازی فردا، جداسازی تا ابد» شده بود. اما او مخالفان سیاسی خود را «آفت» نخوانده و یا عامل مسموم کردن خون ملت نخوانده بود. در فرمان اجرایی ۹۰۶۶ «فرانکلین دی روزولت» پس از وقوع جنگ جهانی دوم که دستور حصر آمریکاییهای ژاپنی داده شده بود، به «دشمنان بیگانه» اشاره کرده بود، نه انگل.
اما در کارزار انتخاباتی سال ۲۰۲۴، از این خطر قرمز عبور شد. ترامپ تمایز چندانی میان مهاجران غیرقانونی و مهاجران قانونی قائل نمیشود که شامل همسرش، همسر پیشین درگذشتهاش، بستگان کاندیدای معاون اول او و بسیاری دیگر میشود. او درباره مهاجران گفته است که «آنها خون کشور ما را مسموم میکنند» و «خون کشور ما را فاسد میکنند». او مدعی شده که بسیاری از افراد «ژن بد» دارند. او همچنین واضحتر منظورش را منتقل کرده و گفته است که «آنها انسان نیستند؛ حیوانند. آنها قاتلانی سنگدلند». او به طور کلیتر نیز مخالفانش را، شهروندان آمریکایی را که مقامات رسمی کشوری نیز هستند، «دشمن داخلی، افراد مریض، اوباش چپ افراطی» مینامد. در نظر او، آنها نهتنها از حقوقی برخوردار نیستند، بلکه باید به گفته او «در صورت نیاز، گارد ملی یا در مواقع ضروریتر، ارتش با آنها برخورد کند.»
استفاده ترامپ از لفاظیهای دیکتاتورهای تاریخ آگاهانه است
در این مطلب آمده است: ترامپ با استفاده از این الفاظ، به دقت میداند که چه میکند. او واقف است که این بیان یادآور کدام دوره و کدام سیاستها است. رئیسجمهور پیشین آمریکا در یکی از تجمعات هوادارانش، بیدلیل، اعلام میکند که «نبرد من» را نخوانده است. این یعنی او به خوبی میداند که مانیفست هیتلر در بردارنده چه چیزهایی است، چه آن را واقعا خوانده و چه نخوانده باشد. او به یک مصاحبهکننده گفته «اگر برخی لفاظیها را نکنید، اگر از برخی واژگان استفاده نکنید، حتی اگر چندان واژگان خوب و خوشایندی نباشند، هیچ اتفاقی نمیافتد.»
صحبت او درباره استرداد مهاجران نیز حسابشده است. وقتی او میگوید اقداماتش در این زمینه هم مهاجران قانونی و هم غیرقانونی را شامل خواهد شد یا از ارتش علیه شهروندان آمریکایی استفاده خواهد کرد، این کار را با علم بر این انجام میدهد که دیکتاتوریها در گذشته، از تظاهر علنی به خشونت برای شکلگیری حمایت همگانی استفاده کردهاند. او با درخواست خشونتورزی گسترده، به احساس تحسین خود نسبت به این دیکتاتوریها اشاره دارد اما همچنین تحقیر حاکمیت قانون و بیاعتنایی به آن را به نمایش گذاشته و طرفداران خود را آماده پذیرش این ایده میسازد که رژیم او، مانند دیکتاتوریها گذشته، با مصونیت قانونشکنی خواهد کرد.
هدف کارزار ترامپ از این لفاظیهای نژادپرستانه و غیرانسانی
آتلانتیک نوشت: اینها شوخی نیستند و ترامپ و اطرافیانش نمیخندند. هیاتهایی در گردهمایی کنوانسیون ملی جمهوریخواهان دستنوشتههایی را بالا گرفته بودند که رویش نوشته شده بود، «بازگرداندن گسترده، همین حالا». در هفته جاری، در یکی از تجمعات هواداران ترامپ شعار بزرگ «ترامپ همه چیز را درست میگفت»، نوشته شده بود. این عبارات، مستقیما از «بنیتو موسولینی» فاشیست ایتالیایی وام گرفته شده بود. «روث بن قیات» مورخ و منتقد فرهنگی آمریکایی پس از این تجمع عکسی را از ایتالیای دوران موسولینی منتشر کرده بود که روی ساختمانی نوشته شده بود: «همیشه حق با موسولینی است.»
این عبارات به طور اتفاقی از پوسترها و پرچمها در هفتههای آخر فصل انتخابات آمریکا سر در نیاوردهاند. در این چند هفته باقی مانده، بیشتر نامزدها برای نگه داشتن حد وسط در تکاپو هستند، یعنی رایدهندگان ایالات چرخشی. چرا ترامپ دقیقا، برعکس این کار را انجام میدهد؟ تنها یک جواب میتوان به آن داد؛ دلیلش این است که او و تیم کارزار انتخاباتیاش بر این باورند که با استفاده از تاکتیکهای دهه ۳۰ میلادی، یعنی تنزل دادن شان انسانی گروههای مختلف جامعه، اشاره به پلیس، به خشونت، به «حمام خونی» که در صورت پیروز نشدن ترامپ به راه خواهد افتاد، به نفرتپراکنی نهتنها علیه مهاجران، بلکه علیه مخالفان سیاسی، میتوانند پیروز شوند. اما هیچ یک از اینها سابقه استفاده موفقیتآمیزی در سیاستهای نوین آمریکا نداشتهاند.
انتهای پیام
نظرات