به گزارش ایسنا، رضا رئیسی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت:
هنوز هوا گرگومیش بود و آسمان به تمامی تن به سیاهی نسپرده بود که شرارههای آتش سراسر سرزمینهای اشغالی را در برگرفت و شبی عجیب و متفاوت برای مردمان خاورمیانه رقم خورد؛ گویی که شرارههای خورشید از شرق دوباره وعده طلوع میدهند و قرار نیست دل به تاریکی بسپارند.
یکبار دیگر آرامش شب بر مردمان غرب آسیا، حرام شد؛ اما اینبار نه برای مردمان مظلوم غزه و بیروت و دمشق که در طلیعه سال تازه عبری، مردانی از سرزمین پارس برای حکمرانان افسارگسیخته و متوهم صهیونیست، شگفتانهای داشتند از جنس صاعقه با پسزمینهای از انگارههای اساطیری؛ اما این بار از جنس فناوری روز و تکنولوژی که مدعای حکمرانی بیچونوچرا در آن دارند و بدین واسطه، دهههاست هرآنچه که خواستهاند بر مردمان بیدفاع منطقه رواداشتهاند و پاسخگوی هیچ جنایت و اقدام سبوعانه خود نیز نبودهاند. اما اینبار قصه جور دیگری رقم خورد.
این بار آنی که میخورد، نه پسرک بیدفاع غزه بود نه دخترک هاجوواجمانده لبنانی. همان مردمانی که این بار لنز دوربینها و قاب رسانهها به جای اشک و آه و خون، حرکات موزون و هلهله سرور آنان را روایت کردند. عملیات موشکی شامگاه سهشنبه را عملیات «وعده صادق۲» نامیدند؛ اما بهرغم برخی مشابهت و مانندگی و همپوشانیها، این عملیات شاخصههای منحصربهفردی داشت که میتوان گفت منجر به خلق پارادایم تازه در معادلات منطقهای و موازنههای بین قوای درگیر در منازعات شد.
بعد از عملیات وعده صادق که خود بدعت تازه در روند تحولات بود، رژیم اسرائیل با ترور اسماعیل هنیه در تهران، مهمترین دستاورد حمله را مخدوش ساخت و بهزعم خود آن تکانه مهم را جذب و هضم کرد و به طرف ایرانی پیغام نانوشته داد که اگر شما قصد ترسیم خطوط تازه در منازعات فیمابین را دارید، ما با چنین ترور جسورانه و اقدام پیشدستانهای کف موازنه را به سمت و سوی خود ثقیل و سنگین میکنیم و قصد خویشتنداری و عدول از رویکرد تهاجمی چنددهساله را نداریم.
با خویشتنداری ایران در پسا این حادثه تروریستی، اسرائیل نهتنها فروگذاری در این رویکرد از خود نشان نداد که دمادم بر حجم اقدامات تخریبی و ضدامنیتی خود افزود و دامن آن را به حملات زیرساختی به مهمترین متحد استراتژیک منطقهای ایران نیز گستراند و بالاخره با ترور شهیدسیدحسن نصرالله، نشان داد که این خوی اهریمنی و تنازعطلبی هیچ حد یقف و ایستایی ندارد.
آنان نیک میدانستند که چنین جسارتی از سوی ایران بیپاسخ نمیماند؛ اما گمان داشتند که با توجه به انتخابات آمریکا، تغییر دولت تازه در تهران و عدم تمایل ایران به غلتیدن در جنگ تمامعیار، پاسخ ایران توأمان با خویشتنداری بوده و شاید در نهایت همانند عملیات وعده صادق، ایران به بکارگیری توانمندیهای روزآمد و ادعاهایش در دستیابی به تکنولوژی نسل سوم و استفاده عملیاتی در حد وسیع آن را نداشته باشد و از اصل غافلگیری همانند حمله به عینالاسد و عملیات وعده صادق بهره نگیرد.
نکته آنکه آنان دچار یک اشتباه محاسباتی بزرگ دیگر نیز شده بودند و خیال میکردند که این اعلامهای قبلی در راستای رویکرد نمادین و تبلیغاتی است و عدم تلفات انسانی را هم دال بر همان ایده میگرفتند و گمان داشتند که برای پرهیز از ورود به جنگ تمامعیار است، که عملیاتها با اعلام قبلی و بدون تلفات انسانی انجام میگیرد و در شرایط خاص منطقهای و جهانی، اکنون به توان مضاعف چنین موضوعی صدق میکند و ایران دست به ریسک بزرگ نخواهد زد؛ بهخصوص که نتانیاهو نیز در گزافهگویی خود از امکان دستیابی به هر نقطه در ایران گفته و این ریسک را دوچندان خاطرنشان کرده بود.
جمهوری اسلامی ایران، البته در این عملیات با هنرمندی و ظرافت خاصی هم آن مقصود عدم تمایل به جنگافروزی را گوشزد کرد هم با استفاده از اصل غافلگیری عملیات بیسابقه خود را به اجرا درآورد و هم بازدارندگی را دوباره و با ضریب بسیار فزونتری روی میز معادلات منطقهای گذاشت و نشان داد که طرف اسرائیلی هم در خصوص عزم و اراده طرف ایرانی، هم در تحلیل توانمندی اطلاعاتی و امنیتی و تکنولوژی تسلیحاتی آن دچار اشتباه محاسباتی بزرگ شده است. این بار فاصله اخطاردهی حامی آمریکایی به طرف اسرائیلی تا رسیدن موشکهای ایرانی نهتنها به یکساعت نرسید که تنها چند دقیقه و لحظه بعد از به صدا درآمدن آژیر خطر، شاهد اصابت موشکهای نقطهزن و بالستیک ایرانی به اهداف تعیینشده نظامی رژیم بودیم.
طرفه آنکه درحالیکه پنتاگون به اسرائیل پیغام داده بود که آماده حملات ایران طی ۱۲ تا ۲۴ ساعت آینده باشد و رسانههای عربی به شکل زنده مشغول پخش عملیات استشهادی در تلآویو بودند و از طرف دیگر، تلویزیونهای منطقه از حمله موشکی حزبالله به تلآویو گفته و مشغول پخش تصاویر آسمان تلآویو بودند؛ به یکباره انفجارهای مهیب و متواتر و پیدرپی در عمق سرزمینی رژیم روی صفحه تلویزیونها به نمایش درآمد و تا پیش از اعلام خبر صدور بیانیه سپاه هنوز کسی نمیدانست که منبع این انفجارها از کجاست!
ایران با بهکارگیری سه مدل از موشکهای بالستیک و هایپرسونیک خود که برای رسیدن به تلآویو با سرعت ۹ ماخ ۱۲دقیقه بیشتر زمان نمیخواستند، هم اصل غافلگیری را به انجام رساند و هم نشان داد که افسانه گنبد آهنین در برابر نسل تازه موشکهای ایرانی شوخیای بیش نیست و هم با هدفگیری دقیق اهداف نظامی و نه زیرساختی منجر به تلفات انسانی، پیام داد که تمایلی به افزایش تنش و جنگ ندارد و درعینحال، توانایی بسط و توسعه آن را دارد و این چیزی نیست جز نقد شدن کارت اصل بازدارندگی در جیب ایران.
انتهای پیام
نظرات