امیررضا خرمروز، در گفتوگو با ایسنا درخصوص طلاق و تنشهای ازدواج مجدد، عنوان کرد: طلاق به عنوان بحرانی در زندگی افراد درنظر گرفته میشود و فرد باید معقولانه از این بحران عبور کند.
وی افزود: فرد برای عبور از این مرحله باید علت طلاق خود را بررسی و سپس بعد از ازدواج مجدد هدفگذاری کند، یعنی انگیزه از ازدواج مجدد خود را شناسایی کند که چرا من میخواهم ازدواج کنم؟ چه چیزی برای ازدواج نیاز دارم؟ چه اهدافی را برای خود میخواهم؟
این مشاور و روانشناس خانواده با اشاره به چالشهای انتخاب در ازدواج مجدد، خاطرنشان کرد: در بعضی از طلاقها افراد در ازدواج دوم خود ممکن است در دام بیفتند؛ مواردی از مقایسه کردن دائم فردی که به عنوان همسر انتخاب شده، با همسر قبلی خود، شک و تردید در انتخاب خود که مدام با خود بگوید آیا این انتخاب من درست است یا خیر؟ همچنین، کاهش اعتماد به نفس در فرد میتواند ازدواج مجدد را تهدید کند.
خرمروز دررابطه با ازدواج مجدد برای افرادی که فرزند دارند، ادامه داد: زمانی که در ازدواج پای فرزند در میان باشد، این چالش و مشکلات منعطف به آیندهنگری آن فرزند خواهد شد، که فرد با خود میگوید آیا آن کسی که من انتخاب کردم میتواند والد یا والده مناسبی برای فرزند من باشد؟
وی ادامه داد: نباید فقط به دلایلی اعم از تأمین والد ممتاز برای فرزند خود، کورکورانه فردی را انتخاب کرد، بلکه باید در کنار اینها، همسر خوبی برای فرد هم باشد، بنابراین نقش والد در آن شرایط به تنهایی لازم نیست.
این روانشناس درخصوص علت ترس افراد برای ازدواج مجدد و حل این معضل، اظهار کرد: ترس در مقابل شکست، بازخورد طبیعیای به شمار میرود و این هیجان و ترس باعث میشود فرد با تطبیق عقل و احساس خود سراغ فرد دیگری رود و تا زمانی که فرد شکست گذشته خود را نپذیرد و دست از سرزنش خود برندارد آمادگی ازدواج مجدد را نخواهد داشت.
خرمروز اضافه کرد: ترس بعد ازدواج دوم الی سوم میتواند پیامدهای خوبی ازجمله احساسی عمل نکردن فرد داشته باشد، یعنی عقل و احساس را درکنارهم داشته و تصمیم آگاهانهتری بگیرد.
وی ادامه داد: انسان برای برآورده کردن نیازهای خود سراغ روابط با افراد میرود، که ترس درراستای برآورده نشدنها، به وجود میآید لذا زمانی که فرد نیازهایش برآورده نمیشود، آن ترس به وجود خواهد آمد؛ باتوجه به اینکه این مسئله امری طبیعی است اما در بعضی مواقع پرخطر نیز خواهد بود.
ترس بیش از حد، جلوی انتخاب صحیح را خواهد گرفت
خرمروز در ادامه در رابطه با ترس بیش از حد در ازدواجهای مجدد، افزود: فردی که ترس بیش از حد از ازدواج مجدد داشته باشد، به هیچ عنوان قادر به انتخاب درست نمیشود واین ترس باعث عدم اعتماد در فرد خواهد شد؛ لذا اگر ترس نامعقولانه پیش رود جلوی انتخاب صحیح را نیز خواهد گرفت.
این مشاور دررابطه با علت آسیبپذیریهای ازدواج مجدد، مطرح کرد: کسانی که در زندگی مشترک خود شکست خوردند و طعم شکست را چشیدهاند این شکست، منجر به ایجاد رابطه زودهنگام بعد از طلاق نیز خواهند شد، لذا افراد در شکستهای عاطفی یا طلاق، به محض اینکه این شکست را تجربه میکنند، ممکن است برای فراموش کردن فرد گذشته، وارد رابطهای با فرد دیگر شوند؛ این موضوع پاشنهآشیل افراد است و آسیبپذیری را افزایش میدهد.
فاصله زمانی مناسب برای ازدواج مجدد بعد از طلاق، ۶ ماه الی یک سال است
وی با بیان اینکه باید بین روابط فرد، فاصله زمانی باشد، اضافه کرد: فاصله زمانی که بین روابط وجود دارد بین ۶ ماه الی یک سال است و دلیل این مدت زمانی این است که از مقایسهکردن خصوصیات فرد جدید، با خصوصیاتی که در فرد قبلی وجود داشته، جلوگیری شود؛ مثلا زمانی که علت جدایی فرد صفت خسیس بودن فرد بوده اگر بلافاصله وارد رابطه جدیدی شود، وابسته و جذب فردی خواهد شد، که خساست نداشته باشد و این ویژگی باعث نادیده گرفتن مابقی خصوصیات بدی که ممکن است در فرد وجود داشته باشد، خواهد شد. بنابراین، باید فاصله زمانی بین ۶ ماه الی یک سال باشد تا فرد شرایط و شکست خود را بپذیرد.
خرمروز در رابطه با تاثیراتی که ازدواج مجدد میتواند بر فرد بگذارد، خاطرنشان کرد: بزرگترین تاثیر و تنشی که ازدواج مجدد برای فرد ایجاد میکند، پایین آمدن امید به زندگی و پوچی است، لذا فرد برای ازدواج دوم به بعد، اعتماد به نفس و امید به زندگی خود را از دست میدهد، همچنین، این شکستها اگر ادامه پیدا کند، امید به زندگی با سرعت در زندگی از بین میرود و هدفی باقی نمیماند.
وی ادامه داد: اعتماد به نفس در گرو این است که فرد تصمیم عاقلانهای بگیرد، لذا فردی که رابطهای را به اتمام میرساند و به دنبال شکلگیری رابطه جدیدی پیش میرود، تا زمانی که رابطه قبلی خود را حل نکند، نباید پا به رابطه بعدی بگذارد. مثلا فردی ممکن است در مراحل شکست عاطفی خود و در مرحله انکار یا افسردگی باشد که قطعا در روابط بعد خود منجر به شکست خواهد شد.
خودشناسی، از بهترین راهحلها برای کاهش شکست در ازدواج دوم است.
این روانشناس با بیان اینکه چگونه احتمال شکست در ازدواج دوم کاهش یابد، گفت: یکی از بهترین راهحلها برای کاهش شکست در ازدواج دوم، خودشناسی است. زمانی که فرد نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کند، در دام وابستگی نخواهد افتاد. بنابراین، اگر همه افراد به این نقطه خودشناسی برسند، وابستگی و عشقهای زودگذر را تجربه نخواهند کرد.
خرمروز در پاسخ به این سوال که چالشهای بعد از طلاق یا ازدواج مجدد بیشتر برای مردان است یا زنان، اظهار کرد: براساس تیپ شخصیتی و ویژگیهایی که در فرد وجود دارد، این مسئله در بین افراد(مرد-زن) متفاوت خواهد بود؛ لذا هر کسی تیپ شخصیتی مختلفی اعم از درونگرا و برونگرا دارد. بنابراین، این مسئله وابسته به خود فرد خواهد بود که کدام فرد بیشتر مستعد تاثیرات، چه در زمینههای خانوادگی وچه مشکلات عمیقتر است.
در روابط زناشویی پر تنش، جدایی، تنش کمتری در فرزند ایجاد میکند.
وی درراستا تاثیراتی که با ازدواج مجدد بر فرزند گذاشته میشود، ادامه داد: گاهی اوقات والدین بر این باورند که برای تضمین آینده فرزند خود، باید تنشهای زناشویی را تحمل کنند و طلاق را نسبت به فرزند خود به عنوان فاجعه در نظر بگیرند.
خرمروزگفت: برخلاف تصورات عموم جامعه این دوراهی بین طلاق یا ادامه زندگی، برای زوجهایی که اختلاف شدیدی دارند و هیچ راه دیگری جز جدایی ندارند، جدایی، تنش کمتری در فرزند ایجاد میکند.
وی افزود:مسئلهای که در جامعه تابو شده، این است که فرزند طلاق ضربه میبیند، اما حداقل مسئله این است که با طلاق والدین، فرزند ضربه کمتری نسبت به فضای پرتنش خانواده متحمل خواهد شد.
زمان مشخصی برای ازدواج مجدد وجود ندارد.
این رواشناس خانواده درخصوص بهترین زمان برای ازدواج مجدد، درادامه بیان کرد: زمان مشخصی برای ازدواج مجدد وجود ندارد، چون این مدت زمان، در هر فردی با توجه به آن شخصیتی که دارد متغیر است اما درهرصورت فرد باید از آن مراحل شکست عاطفی عبور کند.
وی ادامه داد: در شکست عاطفی چندین مرحله اعم از انکار، چانهزنی، پرخاشگری، افسردگی و پذیرش وجود دارد که ممکن است، فردی در انکار یا افسردگی یک الی چندسال بماند، یا ممکن است فردی این مراحل را طی نکند و مستقیم به سمت پذیرش برود.
خرمروز افزود: بنابراین، با توجه به خصوصیات شخصیتی فرد، آمادگی ذهنی و سلامتروانی که دارد، میتواند از این مراحل عبور کند؛ و هرچه زودتر از این مراحل عبور کند، خیلی سریعتر میتواند وارد رابطه جدید شود.
خرمروز با اشاره به پیامدهای شکست در ازدواجهای مداوم بر فرد، مطرح کرد: شکستهای مداوم در روابط، جدای از تجربیاتی که به شخص کمک میکند، در کمترین حالت ممکن باعث خواهد شد فرد دچار افزایش اضطراب و شک و تردید در زندگی خود شود، یعنی اختلال پارانویا در فرد به وجود میآید که مدام فکر میکند شاید این فرد هم مشکل دارد و قطعا کسی که این تیپ شخصیتی شکاکی را بگیرد، نمیتواند نه برای خود و نه برای طرف مقابل زندگی سالمی را ایجاد کند.
این مشاور خانواده اظهار کرد: در ازدواجهای مجددی که بعد از طلاق صورت میگیرد، افراد نباید زودهنگام و احساسی تصمیم بگیرند و پا به رابطه بعدی بگذارند، باید حدونصابی نسبت به ویژگیهای خود تعیین کنند. زمانی که فرد به خودشناسی برسد، خیلی راحت تر میتواند یکسری ملاکها و معیارهایی که در ازدواج وجود دارد را مدیریت کند.
وی افزود: درست است که یک زندگی مشترک نباید به طلاق ختم شود، اما بعضی اوقات ختمشدن به جدایی، صحیحترین راهحل است.
انتهای پیام
نظرات