• دوشنبه / ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ / ۱۳:۰۵
  • دسته‌بندی: خوزستان
  • کد خبر: 1403062616611
  • منبع : نمایندگی خوزستان

هفتاد شهریور گذشته است و هنوز نیامده‌ای؛

برای ۷۰ سالگی ‌پرویز حسینی

برای ۷۰ سالگی ‌پرویز حسینی

ایسنا/خوزستان پرویز حسینی زاده شهریور است؛ ثابت قدم، باگذشت، شوخ‌طبع و پاکدل. او چشمه فیض شعر است و اگرچه در سال ۱۳۹۳ به سرطان کلیه مبتلا شد ولی همچنان فعال است.

در یکی از برنامه‌های پیام‌رسان شعری از او می‌بینم که برای ۷۰ سال سالگی‌اش سروده است:

برای هفتاد سالگی‌ام

هفتاد شهریور گذشته است و هنوز نیامده‌ای/تا در ملتقای خورشید و خزان/کولبار هجرانت را برداری/از شانه‌های خمیده‌ام/رهایم کرده‌ای در بادها/آه... بادها... بادها/بادهای سوزانی که سر بازایستادن ندارند و دمادم/بر پیشانی‌ام شلاق می‌زنند!/بیا ببین چه خطی انداخته‌اند بر جبین‌ام!/هفتاد سال گذشته است و قلبم هنوز/چون گنجشکی هراس‌خورده می‌لرزد در سینه‌ام/خودت بگو چقدر می‌توانم دوری‌ات را تاب بیاورم!؟/چقدر چقدر چقدر؟/چرا دلت نمی‌سوزد دیگر!؟/تو که همیشه با انگشتان‌ات/موهایم را در بادها شانه می‌کردی/و می‌گفتی نگذار ژولیده بمانی!/هفتاد تازیانه از روزگار خورده‌ام و هنوز/کسی بوسه شفا به زخم‌هایم نمی‌زند!

او پرویز حسینی است. زاده شهریور؛ ثابت قدم، باگذشت، شوخ‌طبع و پاک‌دل. او عاشق‌ و پرشور، مهربان و نجیب و چشمه فیض شعر است.

دلم می‌شکند برای این غربت، این مظلومیت، این تنهایی. با خود می‌گویم شاید شایسته نیست که مردی از این دست (تو بخوان شیرآهنکوه‌مرد) چنین خلوت‌گزیده بیش از نیم قرن زندگی را مرور کند. گوشی را برمی‌دارم و به او زنگ می‌زنم. صدایش لرزان است اما مهربان. می‌گوید حالش بد نیست، ولی خوب هم نیست و این شاید درد مشترک همه کسانی است که زبان در گروی زلف معنا دارند. به مدد انواع دارو روزگار می‌گذراند، ولی همچنان شعله پرشراره عشق به ادبیات در او زبانه می‌کشد. از سخن‌اش شعر می‌تراود.

اولین بار زمستان ۱۳۷۶ او را در میدان شهدای اهواز کنار بساط دستفروش‌های کتاب دیدم؛ کنار بساط مجید زمانی‌اصل شاعر. آشنایی‌مان بی‌مقدمه بود و ناگهان بیست‌واندی سال گذشت. انگار کن داستانی از چخوف خوانده باشم و بی‌مقدمه رسیده باشم به بزنگاه داستان. پیشتر فقط او را به نام می‌شناختم. شعرها، نقدها و ترجمه‌هایش را در نشریه‌های ادبی همچون ادبستان، ادبیات داستانی، فصلنامه شعر و... خوانده بودم و رد قلمش را پی می‌گرفتم.

پرویز حسینی همانی است که از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۷۰ با نام مستعار «هجوم» در مطبوعات شعر و نقد ادبی و ترجمه شعر در مضامین گوناگون منتشر می‌کرد ولی هیچ‌گاه نخواست کتابی با این نام از او منتشر شود. می‌گوید ۵۰ عنوان کتاب در حوزه شعر، داستان، ترجمه و نقد ادبی منتشر کرده است.

از سال ۱۳۹۳ به سرطان کلیه مبتلا شده و همچنان روند درمان او ادامه دارد ولی مرد و مردانه تنگ زندگی را خُرد کرده و با معجزه معنا در ساحت کلام و کلمه پابرجاست. همواره همراه ما در ایسنا بوده است و هر بار که سراغی در باب موضوعی از او گرفته‌ایم با دست و رویی گشاده ما را پای خوان کلامش نشانده است.

برای ۷۰ سالگی ‌پرویز حسینی

به گزارش ایسنا، دخترش دکتر هنگامه حسینی درباره او می‌گوید:

پدر در آستانه ۷۰ سالگی هستند و هنوز سودای شاعری و نویسندگی جزیی جدانشدنی از ایشان است و عاشقی کردن با واژه‌ها و کلمات همراه هر لحظه زندگی‌شان بوده و هست! در نوجوانی عطش و شور شاعری به سراغش آمد و در ۱۶سالگی اولین کتاب شعرش با نام «آوازهای خسته» را به چاپ رساند و ثمره این ذوق و عشق تا به امروز تالیف ۵۰ اثر ماندگار از شعر، داستان، رمان، ترجمه و نقد شده است. پدرم زاده جنوب است و این دلدادگی‌اش به این خطه را در بسیاری از شعرها و داستان‌هایش می توان حس کرد. از شعرهایش بوی شرجی و باران می‌آید و از داستان‌هایش نخل و قایق و دریا... . یادش بخیر وقتی کودک بودم پدرم را همیشه پشت میز تحریر اتاقش با نور چراغ مطالعه‌ای به یاد دارم که از سر ذوقِ به هم دوختنِ واژه‌ها تا نیمه‌های شب بیدار می‌ماند و سحرگاه راهی کلاس درس و مدرسه می‌شد و سال‌ها کنار دانش آموزانش درس زندگی داد. در خاتمه صحبت‌هایم شعری می‌خوانم از پدرم با نام «بارانی‌ها» از کتاب «به ماه برکه چنگ می‌زند پلنگ!»

(۱)

دلم گرفته از

سکوت برهوت

کی می‌بارد باران؟

(۲)

بارن نباریده!

پس شبنم چشم‌هایت را

از کجا آورده‌ای؟

(۳)

ابر انبوه دل من

جنگل چشم تو را

نشانه گرفته است!

***

برای ۷۰ سالگی ‌پرویز حسینی

پرویز حسینی زاده شهریور ۱۳۳۴ در بندر ماهشهر است. سال ۱۳۴۱ تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان عنصری بندر ماهشهر و سپس دبستان ششم بهمن جزیره خارک گذراند.

سال ۱۳۴۹ وارد دبیرستان سعدی اهواز شد. یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۵۰ به دبیرستان محمدرضا پهلوی اراک منتقل شد و همان سال یا به عبارتی در ۱۶ سالگی نخستین کتاب خود را که گزیده‌ای از شعر شاعران معاصر است با نام «آوازهای خسته» به چاپ رساند.

حسینی فعالیت در حوزه ادبیات را در سال ۱۳۵۱ با انتشار شعر به صورت پراکنده در مجلاتی مانند فردوسی، رودکی، بنیاد و... ادامه داد.

در ۱۳۵۳ دیپلم ادبی خود را از دبیرستان محمدرضا پهلوی اراک گرفت و سال ۱۳۵۳ عازم انگلستان شد تا به تحصیل در مقطع کارشناسی رشته جامعه‌شناسی و تاریخ در کالج Fareham بپردازد اما در سال ۱۳۵۸ تحصیلاتش را ناتمام رها کرد و در پی پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت.

سال ۱۳۵۹ مشغول تدریس در مقطع دبیرستان شد و در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد. ورودش به دانشگاه شهید چمران اهواز برای تحصیل در مقطع کارشناسی رشته زبان انگلیسی در سال ۱۳۶۲ اتفاق افتاد و سال ۱۳۶۶ فارغ‌التحصیل شد.

سال ۱۳۷۴: انتشار مجموعه نقد «هنگام رفتن و معرکه ماندن» و ترجمه داستان «معجزه کوچک» اثر پل گالیکو.

سال ۱۳۷۵: انتشار مجموعه شعر «شعله گیاه».

سال ۱۳۷۶: انتشار مجموعه داستان «عطر نجیب یال» و انتشار مجموعه شعر «آواز قو».

برای ۷۰ سالگی ‌پرویز حسینی

سال ۱۳۷۷: انتشار کتاب «تک‌نوازی باران» ترجمه شعر شاعران انگلیسی و آمریکایی.

سال ۱۳۷۸: انتشار مجموعه شعر «اندوه منتشر».

در سال ۱۳۷۹ پرویز حسینی برای ادامه تحصیل راهی انگلستان می‌شود.

سال ۱۳۸۰: انتشار ترجمه داستان «بچه‌های راه‌آهن» اثر ادیت نسبیت.

در ۱۳۸۲ در دوره دکتری آغاز به تحصیل می‌کند و سال ۱۳۸۳ به ایران بازمی‌گردد.

سال ۱۳۸۵: انتشار مجموعه شعر «با صدای باران مرا به یاد بیاور» و انتشار ترجمه نقد با نام «جشن‌ها و یورش‌ها».

سال ۱۳۸۷: انتشار ترجمه شعر یان استرگرن شاعر سوئدی با نام «باران‌ساز».

در ۱۳۸۸ حسینی بار دیگر مشغول به کار در آموزش و پرورش می‌شود.

سال ۱۳۸۹: انتشار ترجمه مجموعه داستان «تهدید و داستان‌های دیگر».

سال ۱۳۹۱: انتشار گزینه اشعار با نام «زخم عتیق مه».

سال ۱۳۹۲: انتشار مجموعه شعر «من فقط گریه‌ها یادم مانده است».

برای ۷۰ سالگی ‌پرویز حسینی

پرویز حسینی در سال ۱۳۹۳ به سرطان کلیه مبتلا شده روند درمان او آغاز می‌شود ولی همچنان فعال است و بدون اینکه روحیه خود را از دست بدهد کتاب نقد و بررسی شعر زنان خوزستان با نام «آواز بانوی شط و شرجی» و کتاب ترجمه هساشعر گیلان به انگلیسی با نام «رؤیای جهان» را روانه بازار نشر می‌کند.

۱۳۹۴: انتشار کتاب نقد و بررسی شعر زنان گیلان با نام «صدای دختران درخت و رؤیا». انتشار مجموعه داستان «در باران». انتشار رمان «جنون زیبا» انتشار کتاب نقد شعر با نام «از پشت کلمات مه‌آلود». انتشار ترجمه شعر پابلو نرودا با نام «بلندی‌های ماچوپیچو». ترجمه اساشعر مازندران به زبان انگلیسی با نام «ماه و توکا».

وی در سال ۱۳۹۵ از آموزش و پرورش بازنشسته می‌شود و همان سال مجموعه شعر «کلمه، تنها کلمه است که می‌ماند» و چاپ دوم « بلندی‌های ماچوپیچو» را انتشار می‌دهد.

سال ۱۳۹۶: انتشار مجموعه شعر «دنیا را از من بگیر، رؤیایت را نه». انتشار ترجمه صد شعر از صد شاعر زن معاصر به زبان انگلیسی با نام «زیر درخت سیب». انتشار شعر تی‌. اس. الیوت با نام «سونات‌های چهارگانه». انتشار کتاب نقد و بررسی شعر زنان مازندران با نام «خنیای دختران خزر».

سال ۱۳۹۷: انتشار کتاب نقد شعر با نام «بادها به فرمان من نیستند».

سال ۱۳۹۸: انتشار مجموعه شعرهای «تیارا»، «نشان به نشان تپش‌های دلت»، «انگشتانم گُر می‌گیرد از لمس پیراهنت» و «شعله به ملافه رؤیا». همچنین انتشار کتاب نقد شعر با نام «معمای عشق و حیات»، انتشار کتاب «پیراهنم به سردسیر، دلم به گرمسیر» شامل گزینش شعرهای سریا داوودی‌حموله. انتشار مجموعه نقد و گزینه شعر نرگس دوست با نام «ای درخت تو شاهد باد باش».

برای ۷۰ سالگی ‌پرویز حسینی

سال ۱۳۹۹: انتشار چاپ دوم «سونات‌های چهارگانه» تی‌. اس. الیوت. انتشار منظومه «از زبان پرنده» (شعر نوجوان). انتشار چاپ دوم ترجمه رمان کوتاه پل گالیکو با نام «معجزه کوچک». انتشار دوباره رمان «جنون زیبا» با شکل پاورقی در ماهنامه سخن.

سال ۱۴۰۱: انتشار مجموعه «در باران شامگاه» ترجمه یک‌صد هایکو از شاعران کشورهای مختلف. نقد و بررسی شعر مینا دستغیب با نام «مرا پیدا خواهی کرد». انتشار کتاب نقد و بررسی اشعار پرویز حسینی به کوشش دکتر سهیلا صادقی با نام «عشق، مادر همه اضطراب‌هاست». انتشار ترجمه منظومه اسکار وایلد با نام «شروه‌های زندان ریدینگ».

سال ۱۴۰۲: انتشار کتاب «سیب‌ها را دوباره بچین» مجموعه فارسی و انگلیسی چهل شاعر زن معاصر ایران. انتشار کتاب نقد و بررسی اشعار بیست شاعر زن معاصر ایران با نام «باران همین اطراف».

سال ۱۴۰۳: انتشار کتاب «به ماه برکه چنگ می‌زند پلنگ!». انتشار کتاب «مزامیر تیارا» مجموعه شعر فارسی و ترکی.

***

آیین چراغ خاموشی نیست. همچنانی که در مرام بشر فراموشی نیست. به قول زنده‌یاد حسین پناهی: «همه‌چی از یاد آدم می‌ره مگه یادش که همیشه یادشه.» در گوشه‌ای از این دنیای دوار کسی چون پرویز حسینی بی‌هیچ ادعا و افاده‌ای زندگی را به‌مدد شعر و شعور به چشم ما زیبا می‌کند چراکه او شاعر است و شاعر جهان را دم‌به‌دم تازه و باطراوت می‌بیند. پرویز حسینی یادِ دنیاست و دنیا هیچ‌گاه از یاد او نمی‌کاهد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha