به گزارش ایسنا، از زمان رضا اردکانیان به عنوان وزیر نیرو در دولت دوازدهم تا دوره علیاکبر محرابیان، صنعت برق ایران با چالشهای متعددی روبرو شد که به وضعیت کنونی منجر شده است. اردکانیان زمانی که وزیر نیرو بود، به شدت از سیاستهای موجود در صنعت برق انتقاد کرد و از "مافیای نیروگاهسازی" سخن گفت که به زعم او، به جای توسعه پایدار صنعت برق، به دنبال منافع خود بودند.
او معتقد بود که بسیاری از پروژههای نیروگاهی بدون توجه به نیازهای واقعی کشور و به دلیل فشارهای لابیهای قدرتمند به تصویب رسیدهاند. اما علیرغم تلاشهای اردکانیان برای مبارزه با این مافیا و ایجاد شفافیت در صنعت برق، مشکلات ساختاری این صنعت همچنان پابرجا ماند. از جمله این مشکلات میتوان به عدم سرمایهگذاری کافی در زیرساختهای شبکه برق، فرسودگی تجهیزات و افزایش تقاضای برق اشاره کرد. به دلیل این مشکلات، عرضه برق نتوانست با تقاضای روزافزون همگام شود.
با روی کار آمدن علیاکبر محرابیان به عنوان وزیر نیرو، او رویکرد دیگری را اتخاذ کرد؛ در زمان او، کمبود برق به اوج خود رسید و برای مدیریت این بحران، سیاستهای سختگیرانهتری اعمال شد. یکی از این سیاستها تحمیل خاموشی به صنایع بود تا بدینوسیله از افزایش مصرف برق جلوگیری شود و برق بیشتری برای مصارف خانگی و ضروری اختصاص یابد. این سیاست هرچند که باعث کاهش موقتی مصرف برق شد، اما تبعات منفی خود را نیز داشت، از جمله کاهش تولید در صنایع مختلف و افزایش هزینههای تولید که به اقتصاد کشور ضربه زد.
به طور کلی، روند تحولات در صنعت برق ایران از زمان اردکانیان تا محرابیان نشاندهنده یک تغییر رویکرد از تلاش برای اصلاحات ساختاری به سمت مدیریت بحران با استفاده از روشهای فوری و اضطراری است. این تغییر رویکرد به جای حل ریشهای مشکلات، بیشتر به دنبال مدیریت موقتی بحرانها بوده است که در بلندمدت نتوانسته مشکلات اساسی صنعت برق را برطرف کند.
در شرایط فعلی که صنعت برق ایران با مشکلات عمدهای مانند کمبود تولید، فرسودگی زیرساختها و افزایش تقاضا روبروست، مجموعهای از راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت برای بهبود وضعیت ضروری بوده، افزایش سرمایهگذاری در زیرساختها سرمایهگذاری در نوسازی شبکه توزیع و انتقال برق برای کاهش تلفات و افزایش بهرهوری ضروری است. این اقدام میتواند به کاهش خاموشیها و افزایش پایداری شبکه کمک کند.
از سوی دیگر، ساخت نیروگاههای جدید با فناوریهای پیشرفته و بهرهوری بالا هم باید در اولویت قرار گیرد. همچنین، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی میتواند به تنوع منابع تولید و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی کمک کند. آموزش عمومی و ترویج فرهنگ بهینهسازی مصرف برق در بین مردم و صنایع باید تقویت شود. برنامههایی مانند تشویق به استفاده از لوازم برقی با بهرهوری بالا و اجرای طرحهای هوشمندانه مدیریت مصرف میتواند تأثیر مثبتی داشته باشد.
اما اعمال تعرفههای تشویقی و تنبیهی بر اساس میزان مصرف هم میتواند باعث کاهش مصرف غیرضروری برق شود. این سیاستها باید به گونهای طراحی شوند که مصرفکنندگان بزرگ (مانند صنایع) به صرفهجویی در مصرف برق تشویق شوند. ادامه مبارزه با فساد و لابیهای غیرشفاف در صنعت برق بسیار حیاتی است. شفافیت در تصمیمگیریها و قراردادها میتواند به افزایش اعتماد عمومی و جذب سرمایهگذاریهای بیشتر کمک کند.
همکاری نزدیکتر بین وزارت نیرو، سازمانهای زیربنایی و صنایع برای تدوین و اجرای برنامههای جامع مدیریت انرژی بسیار مهم است. این همکاریها میتوانند به بهینهسازی برنامههای تولید و توزیع برق کمک کنند. همچنین پیادهسازی فناوریهای شبکههای هوشمند (Smart Grids) و اینترنت اشیا (IoT) میتواند به مدیریت بهتر شبکه برق و کاهش تلفات کمک کند. علاوهبر این با استفاده از فناوریهای پیشرفته، بهرهوری نیروگاههای موجود باید بهبود یابد. این شامل استفاده از تجهیزات بهینهتر و روشهای جدید تولید برق است.
به اعتقاد کارشناسان، افزایش سرمایهگذاری در پروژههای انرژی خورشیدی، بادی و سایر انرژیهای تجدیدپذیر میتواند به کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و تنوع بخشی به منابع انرژی کشور کمک کند. همچنین افزایش سرمایهگذاری در تحقیقات برای یافتن راهحلهای نوآورانه و بهبود بهرهوری انرژی میتواند به ارتقای سطح دانش و فناوری در صنعت برق کمک کند. اما باید توجه داشت که این اقدامات نیازمند برنامهریزی دقیق، هماهنگی بیندستگاهی، و همچنین حمایتهای مالی و سیاسی پایدار است. هرچند اجرای این راهکارها زمانبر است، اما میتواند به تدریج مشکلات اساسی صنعت برق را حل کرده و پایداری و قابلیت اطمینان آن را افزایش دهد.
انتهای پیام
نظرات