به گزارش ایسنا، «کامالا هریس» و «دونالد ترامپ» نامزدهای دموکرات و جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده، بیانیههایی رسمی منتشر کردهاند که در آنها به توضیح سیاستهای خود برای دوره ریاستجمهوری چهار ساله پرداختهاند، اما «استیون والت» کارشناس علوم سیاسی و استاد روابط بینالملل در دانشگاه هاروارد معتقد است، این بیانیهها نمایانگر سیاستهای واقعی نامزدها نبوده و کمکی به تصمیمگیری رأیدهندگان نمیکنند.
استیون والت مقالهای در رسانه آمریکایی «فارن پالسی» با اشاره به اینکه برخی فکر میکنند میتوان با مطالعه این بیانیهها به مواضع واقعی سیاستمداران پی برد، نوشته است: «من که هر ۲ بیانیه را خواندهام، به شما میگویم زحمت خواندن آنها را به خود ندهید. دستکم در حوزه سیاست خارجی، این اسناد اطلاعات چندانی در مورد چشمانداز وقایع در سال ۲۰۲۵ و پس از آن ارائه نمیکنند.»
این تحلیلگر میگوید بیانیه دونالد ترامپ هیچ نشانی از یک سند چشمانداز سیاسی نداشته و بیشتر شبیه به پیامهایی است که او با لحن عصبانی در فضای مجازی منتشر میکند. به گفته این تحلیلگر، بیانیه ترامپ آنقدر مبهم است که کاملا بیفایده بوده و توضیحی درباره روابط دولت آمریکا با کشورهای جهان ارائه نمیکند.
از سوی دیگر، این تحلیلگر میگوید بیانیه نامزد دموکراتها هم طولانی، جدی و تاحدی خستهکننده بوده و وعدههای فراوانی میدهد که هیچ رئیسجمهوری قادر به تحقق همه آنها نخواهد بود. در این سند به تمجید از سیاستهای دولت «جو بایدن» در بحرانهایی مانند جنگ غزه و اوکراین پرداخته شده و اطلاعات فراوانی در آن یافت میشود، اما به اینکه سیاست خارجه کامالا هریس در صورت پیروزی در انتخابات چه خواهد بود، هیچ اشارهای نشده است.
به گفته والت، برای درک چگونگی تفسیر این بیانیهها، باید بدانیم این اسناد بیشتر نشاندهنده این هستند که چه کسی در درون هر حزب قدرت سیاسی کافی دارد تا دیدگاههای خود را مکتوب کرده و در قالب این اسناد منتشر کند. این تحلیلگر میگوید سند منتشرشده توسط حزب جمهوریخواه نشان میدهد این حزب که زمانی یک سازمان سیاسی «پرافتخار و اصولی» بود، اکنون تحت کنترل کامل دونالد ترامپ درآمده است.
در مقابل اما سند دموکراتها نشان میدهد سیاست خارجی نامزد این حزب حامی منافع گروههای ذینفع و سهامداران کلیدی حزب دموکرات است. به همین دلیل است که این سند از کارنامه ناهمگون عملکرد بایدن تمجید کرده و در عین حال، از سیاستهای تجاری که طبقه متوسط را ضعیف میکند، انتقاد میکند.
به گفته والت، سند دموکراتها نمایانگر منافع گروههای مختلفی است که حامی این حزب هستند و به همین دلیل است که گرچه این سند جنگهای بیپایان را رد میکند، اما همچنان دنیایی را به تصویر میکشد که در آن ایالات متحده «باید در صحنه جهانی نقش رهبری را حفظ کند.»
چرا نباید این بیانیهها را جدی بگیرید؟
تحلیلگر آمریکایی میگوید رؤسای جمهور آمریکا در زمینه سیاست خارجی آزادی عمل زیادی دارند و به اسناد انتخاباتی که برای جلب نظر رأیدهندگان تدوین شده، مقید نخواهند بود.
گرچه رؤسای جمهور نمیتوانند آنچه حامیان مالی بزرگ یا گروههای ذینفع از آنها میخواهند را نادیده بگیرند، اما به خواسته آنها مقید نخواهند بود، مخصوصا در ماههای نخست آغاز به کار که هنوز به حمایت دوباره آنها برای پیروزی در انتخابات بعدی نیازی ندارند.
از سوی دیگر، در این گزارش با بیان اینکه کمیتههای کنگره و چهرههای برجسته احزاب حاکم در سیاستهای دفاعی و خارجی دولت مستقر در کاخ سفید نقش تاثیرگذاری ندارند، آمده است: «رؤسای جمهور برای تصویب بودجه و تأیید سیاستهای داخلی خود به حمایت کنگره نیاز دارند، اما آنچه یک رئیسجمهور در زمینه سیاست خارجی و دفاعی انجام میدهد، بیشتر به خود او بستگی دارد.»
در گزارش فارن پالسی به حمایت چشمگیر سناتور «برنی سندرز» از نامزدی بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ اشاره شده، اما رسانه آمریکایی یادآور شده است که پس از پیروزی بایدن، هیچ یک از نزدیکان سندرز در دولت او به مشاغل مهم دست نیافتند و دیدگاههای این سناتور آمریکایی در حوزه سیاست خارجی همواره نادیده گرفته میشود.
علاوهبراین، استدلالها و مواضعی که در پیش از چشماندازهای سیاسی جذاب به نظر میرسند و در انتخابات جلب توجه میکنند، اغلب بعد از انتخابات و با روی کار آمدن دولت جدید، از زاویه متفاوتی بررسی میشوند.
به عنوان مثال، در جریان انتخابات ۱۹۹۲، «بیل کلینتون» نامزد حزب دموکرات بارها از «جورج اچ. دابلیو. بوش» رئیسجمهور وقت به دلیل چشمپوشی وی از آنچه کلینتون آن را «نقض حقوق بشر در چین» مینامید، انتقاد کرد، اما وقتی خود به قدرت رسید، دریافت که قدرت چندانی در برابر پکن ندارد و بهتر است این مسئله را کماهمیت جلوه دهد.
تحلیلگر آمریکایی همچنین به این نکته اشاره کرد که بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ به شدت از اتکای ترامپ به تعرفههای گمرکی و خروج او از توافق هستهای با ایران انتقاد کرد، اما وقتی به قدرت رسید، بسیاری از محدودیتهای اقتصادی دوران ترامپ را حفظ کرد و هرگز به وعده انتخاباتی خود برای احیای برجام عمل نکرد.
در این گزارش آمده است: «بیانیههای سیاسی احزاب هم گمراهکننده هستند، زیرا وعدههای بیش از حدی میدهند و کمتر از حد انتظار عمل میکنند.»
استیون والت میگوید: «این بیانیهها فهرستی از خواستههایی هستند که یک حزب به شما وعده تحقق آن را میدهد، پس تمام موانع سیاسی را که تحقق این اهداف را دشوار میکند، کماهمیت جلوه داده یا اعلام نمیکنند.»
از سوی دیگر، گرچه رؤسای جمهور آمریکا در سیاست خارجی دارای اختیارات فردی قابلتوجهی هستند، اما نهتنها با جریانهای رقیب مواجه هستند، بلکه باید جریانهای مختلف در حامیان خود را هم راضی نگه دارند. زمان و سرمایه سیاسی محدود است و سیاستمداران ناچار میشوند برخی از اهداف بلندپروازانهای که در بیانیههای سیاسی پیش از انتخابات مطرح کرده بودند، به تعویق انداخته یا به کلی کنار بگذارند.
علاوهبراین، هیچ حزب و نامزدی نمیتواند پیشبینی کند که پس از روی کار آمدن، چه وقایعی اتفاق خواهد افتاد و ناچار به اتخاذ چه تصمیماتی خواهد شد. ایالات متحده تنها قدرت جهان نیست و اتفاقات غیرمنتظره فراوانی پیش پای دولت بعدی آمریکاست.
به گفته تحلیلگر آمریکایی، «جورج بوش» حملات ۱۱ سپتامبر را پیشبینی نکرد، «باراک اوباما» نمیتوانست بهار عربی را پیشبینی کند، همهگیری کرونا موجب سردرگمی ترامپ شد و جو بایدن نیز با ۲ جنگ بزرگ در اوکراین و غزه مواجه شد.
استیون والت میگوید اسناد منتشرشده توسط ۲ حزب جمهوریخواه و دموکرات برای جلب توجه حامیان این ۲ حزب مفید است، اما باید در نظر داشت که هیچ رئیسجمهوری پس از پایان انتخابات و به قدرت رسیدن، این اسناد و چشماندازها را مرور نخواهد کرد.
انتهای پیام
نظرات