به گزارش ایسنا، محمدرضا پاسبان، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و وکیل پایه یک دادگستری، در نشست «بررسی حقوقی اصل ۱۵ قانون اساسی» که در خبرگزاری دانشجویان ایران برگزار شد، اظهار کرد: اصول ۱۵ تا ۱۸ قانون اساسی بیشتر به مسائل هویتی پرداخته و بر زبان، خط رسمی و پرچم کشور تمرکز دارد.
وی با اشاره به اینکه اصل ۱۵ همواره محل بحث و اختلاف نظر در میان صاحبنظران فرهنگی و سیاسی بوده است، تصریح کرد: مطابق این اصل، زبان و خط رسمی ملت ایران فارسی است و اسناد، مکاتبات رسمی و کتب رسمی باید به این زبان نوشته میشوند. اما استفاده از زبان مادری در مقیاس قومی و محلی در کنار زبان فارسی آزاد است.
پاسبان افزود: زبان یکی از عناصر هویتی جوامع بشری است، اما به تنهایی کاملکننده هویت یک جامعه یا ملت نیست. گاهی عناصر مهمتری مانند تبار، رسوم، و مشترکات فرهنگی نقش بیشتری در شکلگیری فرهنگ دارند. برای مثال، در برخی مناطق آفریقا زبانهای فرانسوی و انگلیسی مورد استفاده قرار میگیرند، اما نمیتوان به آنها هویت فرانسوی یا انگلیسی اطلاق کرد.
وی ادامه داد: بنابراین، زبان در کنار سایر عناصر هویتی معنا پیدا میکند. از سوی دیگر، زبانهای مادری با گذر زمان دچار تغییراتی شدهاند؛ برای مثال، زبان آذریزبانان ایران با زبان مردم ساکن در قرقیزستان و کشورهای ترکزبان متفاوت است. این تفاوتها به حوزه فرهنگ و تاریخ نیز رسیده و شباهتی در این زمینه دیده نمیشود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه زبان مادری و زبان اول یکی نیست، اظهار کرد: یکی از اشتباهات رایج در ایران و فضای مجازی، یکسان فرض کردن زبان مادری با زبان اول است. در بسیاری از کشورهای همسایه و حتی دیگر نقاط جهان، زبان اول با زبان مادری یکسان نیست. بنابراین، تأکید بر زبان مادری بهعنوان معیار تأثیر بر تحولات سیاسی و فرهنگی یک روش اشتباه است.
وی ادامه داد: بیتردید تعداد افرادی که در ایران زبان مادریشان فارسی است، کمتر از کسانی است که زبان رسمیشان فارسی است. بسیاری از فرزندان مهاجران به کشورهای اروپایی تنها زبان رسمی کشور مقصد را میدانند و حتی توانایی صحبت به زبان مادری خود را ندارند. در این شرایط باید دقت کنیم که گرفتار آمارهای نادرست در فضای مجازی نشویم.
پاسبان بیان کرد: متأسفانه در ایران همه چیز متولی دارد بهجز مفهوم ایران. علیرغم جوسازیهای صورتگرفته مبنی بر ایجاد محدودیت برای زبانهای غیر از فارسی، باید عرض کنم که بهعنوان کسی که سفرهای متعددی به کشورهای مختلف داشته و فرهنگ کشورهای دوزبانه را نیز بررسی کردهام، در ایران بیشترین تساهل در این حوزه وجود دارد. این مغالطه توسط برخی دشمنان به دستمایهای برای افزایش شکاف میان قومیتها تبدیل شده و استفاده از زبان مادری را به محل اختلاف میان ایرانیان از هر قومیت و مذهبی تبدیل کرده است.
پاسبان با اشاره به برخی فضاسازیهای نادرست علیه زبان رسمی کشور گفت: برخی ادعا میکنند که زبان فارسی فراگیر نیست. این موضوع در بسیاری از کشورها نیز دیده میشود و دلیلی قانعکننده برای رد زبان فارسی نیست. در بسیاری از کشورها اقوامی زندگی میکنند که حتی زبان یکدیگر را نمیفهمند، اما در این کشورها بحثهای زبانی و قومی مطرح نمیشود. با این حال، به دلیل دشمنی با ایران، زبان را بهعنوان یک تفاوت قومی و ملی برای ایجاد اختلاف مطرح میکنند.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: زبان بسیاری از اقوام ایرانی گویشی از زبان فارسی است. با وجود اینکه خود قومهای ایرانی تاکیدی بر این ندارند، اما برخی افراد با دست گذاشتن بر موضوعات نادرست بهدنبال تفرقهافکنی هستند.
وی ادامه داد: دشمنان ایران ابتدا زبان فارسی را به گویشها تجزیه کرده و سپس قومیتها را از یکدیگر جدا میکنند و نتیجه میگیرند که این زبانها در اقلیت قرار دارند.
پاسبان بیان کرد: برخی کشورها به دلیل تعداد بالای مهاجران، دو یا چند زبان رسمی دارند، مانند کانادا. اما در کشورهای دیگر مانند افغانستان، این موضوع منشا درگیریهای فراوانی شده است. بهطوری که پس از قرار دادن زبان پشتو در کنار زبان رسمی، شاهد درگیری میان این دو قوم و مشکلات فراوانی در افغانستان بودیم.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: برای انتخاب یک زبان بهعنوان زبان رسمی، باید فراگیر بودن آن مورد توجه قرار گیرد. زبانهای کردی، آذری یا گیلکی دارای گویشهای فراوانی هستند. آیا میتوان یکی از این گویشها را بهعنوان زبان رسمی انتخاب کرد؟ در بسیاری از نقاط کشور، زبان فارسی بهعنوان زبان مشترک برای فهم و ارتباط مورد استفاده قرار گرفته و هیچ مشکلی در این خصوص وجود ندارد.
وی اضافه کرد: بنا به آمارهای اعلامی، میانگین نمرات دانشآموزان در مناطق آذرینشین نسبت به سایر نقاط کشور در سطح بالایی است و این فرضیه که زبان فارسی باعث افت تحصیلی دانشآموزان سایر اقوام میشود از پایه و اساس اشتباه است.
پاسبان خاطرنشان کرد: برخی ادعا دارند که فارسی زبانی تحمیلی است، اما زبان فارسی یک سیر کاملاً طبیعی و داخلی را طی کرده است. با کاهش نفوذ اعراب و افزایش تعداد حاکمان محلی، زبان فارسی کمکم وارد دربار و دیوان سالاری ایران شد و حتی در دوران سلجوقیان نیز بهعنوان زبان رسمی مورد توجه قرار گرفت.
وی گفت: استفاده از زبان مادری برای تدریس ادبیات و زبان محلی در قانون ذکر شده اما هیچ تکلیفی را برای دولت مشخص نکرده است. بنابراین، اصل ۱۵ قانون اساسی تنها تدریس ادبیات را مجاز دانسته و استناد به این قانون برای ترویج بهعنوان زبان اصلی خلاف قوانین است.
انتهای پیام
نظرات