اینجا کرمانشاه، دروازه کربلاست. جایی که قرنهاست میزبان محبان حسین(ع) است و هرساله سیل عاشقانی که شور عشق او در سر دارند، در مسیرشان قدم به این خطه میگذارند و دمی را میهمان مردم دلداده و مهربان آن میشوند.
اگر بخواهم کمی از سرزمینی که به آن قدم گذاشتهای و از مردمانش برایت بگویم، باید سری به دل تاریخ بزنیم، چراکه اینجا گهواره تاریخ و تمدن ایران زمین است و کوهی از عظمت و شکوه ایران باستان را به دنبال خود یدک میکشد که چشم هر ببیندهای را مسحور خود میکند.
در هر گوشهای از این سرزمین کوچک که قدم بگذاری، بوی اصالت و تاریخ به مشامت میخورد، در هر نقطهای از این خاک نشانههایی برجای مانده از نیاکانمان را میبینی که سرگذشت تاریخی مردم این دیار را برایت روایت میکند.
روزگاری در اعماق تاریخ، به این سرزمین الیپی میگفتند و در روزگاری دیگر پادشاهانی دیگر آن را کامبادن نامیدند و بعدها هم به آن قرمیسین گفته شد و تا به امروز که نامش کرمانشاه شده، سرگذشتی پر فراز و نشیب را از سرگذرانده است.
اگر برای رسیدن به«وادی عشق؛ کربلا» از مسیر کنگاور وارد دیار باستانی کرمانشاه شدهای، قدم به قدم با تو همراه میشوم تا از شهر و دیارمان برایت بگوم. از همان ابتدای ورودت میتوانی شکوه تاریخ این خطه را بر بلندیهای شهر کنگاور ببینی، جایی که معبد آناهیتا با ستونهای فروریخته خود، همچون خورشیدی تابان قرنهاست که محکم و استوار گذر رهگذرانی را نظاره میکند که از کنارش عبور میکنند.
بزرگترین بنای تک سنگی تاریخ ایران، در امتداد جادهای بنا شده که در زمانهای گذشته فلات ایران را به بین النهرین متصل میکرد. جادهای که در زمان هخامنشیان با عنوان «راه شاهی»، در دوره اشکانیان با عنوان «جاده ابریشم»، در دوره ساسانیان با عنوان «شاهراه ارتباطی شرق به غرب» و در دوره اسلامی با عنوان «جاده بزرگ خراسان» و حالا جاده «راه کربلا» نامیده میشود.
پرستشگاه الهه آبها رازهای سربه مهر بسیاری را در دل خود نهفته، رازهایی که اگر روزی فاش شود حداقل میفهمیم که این بنای باشکوه را چه کسی و در چه زمانی بنا کرده، یکی از پادشاهان اشکانیان یا خسرو پرویز ساسانی و یا اینکه اصلا این بنا را برای چه ساختهاند، برای عبادت الهه آبها یا اقامتگاهی برای شیرین دلداده خسرو؟
از معبد آناهیتا و جذبه تاریخیاش که بگذریم و به جایی میرسیم که آن را باغ شهر کوچک کرمانشاه میخوانندش. شهری کوچک و زیبا با درختان و باغات و سرابها و چشمه سارهای فراوان که دراین هوای گرم مردادماه خنکای نسیم آن روحت را نوازش میدهد.
اینجا شهر صحنه است، جایی که انبوهی از درختان و باغات آن را در آغوش گرفتهاند و عبور رودخانهها از لابلای درختان و جوشش چشمه ها و سراب ها از زیر سنگها و دل صخرهها، بهشتی دیدنی را پیش رویت ترسیم می کند و زیباییهای آن هر ببیندهای را متحیر میکند.
در شمال این باغ شهر کوچکمان، درهای است که حتما باید آن را از نزدیک ببینید، درهای که روزگاری تفرجگاه شاهان باستانی ایران بوده و حالا اهالی این خطه به آن سراب دربند میگویند، جایی که آبشاری از دل صخرهها آب فشانی میکند و در ادامه رودخانهای پرآب میشود که از زیر درختان سربه فلک کشیده و کهنسال عبور میکند و منظرهای بدیع و چشم نواز را پیش رویمان به نمایش میگذارد.
راستی اگر میخواهی که یادگار جذاب شاهان باستانی را در این تفرجگاه ببینی، در قسمت شمالی سراب، در دامنه کوه شوق علی، گوردخمهای وجود دارد که تنها گوردخمه دو طبقهای ایران نامیده می شود و عدهای از مردم محلی معتقدند که اینجا قبر کیکاووس از پادشاهان باستانی ایران است و برخی دیگر نیز بر این باورند که اینجا آرامگاه ابدی شیرین و فرهاد است، اما اگر نگاهمان به ورقهای تاریخ باشد، باستان شناسان میگویند که این گوردخمه متعلق به دوره مادها یا هخامنشیان است.
از خنکای دل انگیز باغات انبوه صحنه که دور شویم کم کم به قطعهای مهم از تاریخ بشریت میرسیم، جایی که آوازهاش نه تنها در ایران بلکه در همه جای دنیا پیچیده است، اینجا شهر کوچک بیستون با کتیبه معروفش است، کتیبه داریوش اول که به ثبت جهانی رسیده است.
جایی که پادشاه مقتدر هخامنشی شرح فتوحاتش را در قالب کتیبهای در آن خلق کرد و برای آیندگان برجای گذاشت، کوهی تاریخی با موقعیتی استراتژیکی که آن را "بغستان" یا "جایگاه خدایان" مینامیدند و بر سر شاهراه باستانی سرزمین پارس و بینالنهرین قرار داشت.
کتیبه بیستون را با سه زبان پارسی باستان، اکدی و عیلامی به عنوان «ملکه کتیبههای شرق باستان» و «لوح روزتای آسیا» نامیدهاند، کتیبهای که یکی از مهمترین کتیبههای میخی جهان، بزرگترین سنگ نبشته جهان و طولانیترین کتیبه فارسی باستان است که در اطراف آن نیز حدود ۱۷ اثر تاریخی مهم قرار دارد که در میان آنها یک سراب باستانی همیشه پرآب است که از زمانهای دور اتراقگاهی برای کاروانیان بوده، البته بعدها در زمان صفویان یک کاروانسرا در همین حوالی ساخته شد که حالا به یک هتل زیبا تبدیل شده، با این حال کتیبه بیستون همچون نگینی در میان دیگر آثار تاریخی این محوطه میدرخشد.
اگر از دیدن کتیبه بیستون و آثار تاریخی فراوان و منظره طبیعی زیبای اطرافش لذت بردهای، کمکم راهمان ادامه میدهیم و اینبار به جایی میرسیم که به شهر افسانهها و قصههای دور و دراز معروف شده، شهری که در دامنه کوهستانی پر عظمت واقع شده و به آن کرمانشاه گهواره تاریخ و تمدن و سرزمین آب و سنگ میگویند. کرمانشاهی که گفته میشود طهمورث دیوبند پادشاه افسانهای پیشدادیان آن را بنا کرده و حتی اگر به واقعیتها برگردیم، این شهر پیشینه و قدمتی بسیار کهن دارد و گفته میشود که در عصر کاسیها نیز وجود داشته و حتی به آن الیپی گفته میگفتهاند.
آنچه که برایمان عیان است، این است که کرمانشاه مثل حالا، در گذشته منطقهای خوش آب و هوا بوده که پادشاهان زیادی به آن علاقه داشتهاند، خصوصا مورد توجه پادشاهان ساسانی بوده، برای همین است که چهار تن از پادشاهان ساسانی یادگاری پرشکوهی را به نام تاق بستان در این شهر به یادگار گذشتهاند.
تاق بستان در گوشهای از شمال شرقی شهر کرمانشاه و در امتداد بلواری بسیار زیبا جا خوش کرده، محوطهای باستانی که در زمان ساسانیان هم تفرجگاه و شکارگاهی برای خسروپرویز، اردشیردوم، شاهپور دوم و شاهپور سوم ساسانی بوده و هم اینکه قدرت خود را با خلق اثری تماشایی برای آیندگان به یادگار گذاشتهاند. تاق بستان با دو تاق یکی کوچک و یکی بزرگ، مجموعهای از سنگ نگارهها و سنگ نوشتههای عصر امپراطوری ساسانی است که در آن صحنههایی از تاجگذاری این چهار پادشاه و صحنههای شکار گوزن و نواختن موسیقی و ... در آن به نمایش در آمده است.
محوطهای که آخرین پرده فاخرهنر ساسانیان با دو تاق زیبایش در آن قرار گرفته، سرابی جوشان با درختانی کهنسال دارد که زیباییهایی آن را دوچندان کرده و گردشگران زیادی را هرساله به سوی خود میکشاند و به همین دلیل هم به قلب تپنده گردشگری استان تبدیل شدهاست.
حالا که به کرمانشاه آمدهای اگر در مسیر خود از این اثر تاریخی بازدید نکردهای، تماشای یک دنیا زیبایی را از دست دادهای، هرچند که در این شهر باستانی در کنار آثار تاریخی برجای مانده از شاهان مقتدر ایرن باستان، میتوان آثار تاریخی دیگری را نیز دید که یادگاری از عشق و ارادات اهالی این دیار به حسین (ع) و یاران با وفایش است که از میان آنها میتوان تکیه معاون الملک و تکیه بیلگربیگی را نام برد، دو بنای تاریخی مهم شهرمان که از بیش از یک قرن پیش برای برگزاری مراسم عزاداری محرم ساخته شده و تاکنون هم از آنها استفاده میشود، اما آنچه که باعث میشود حتما بازدیدی از این دو بنای تاریخی مهم داشته باشید، کاشیکاریهای هفت رنگ و مینیاتوری معاون الملک و آئینه کاریهای بیگلربیگی است.
حالا که از زیباییهای کرمانشاه برایت گفتم، باید مسیرمان را به سمت اسلام آبادغرب پیش بگیرم، اما قبل از رسیدن به این شهر زیبای باستانی، در میانه راهمان به جایی به نام تنگه مرصاد میرسیم که دیدن آن را حتما توصیه میکنم، جایی که امروز به یک یادمان دوران دفاع مقدس تبدیل شده و موکبهای اربعینی در آن برپا شده، تنگه مرصاد جایی است که به خون شهدای گرانقدری متبرک شده، جایی که آخرین تیر دشمن برای بعلیدن خاک کشورمان در هشت سال جنگ تحمیلی به سنگ خورد و نیروهای منافقین که با حمایت صدام به زعم خود میخواستند تا قلب تهران پیش بروند، با مقاومت جانانه مردم این دیار و رزمندگان انقلاب در همین نقطه زمینگر شدند و شکست خوردند.
تنگه مرصاد و دشتهای وسیع حاصلخیز و جنگلهای انبوه بلوط را که پشت سر بگذاریم، به اسلام آبادغرب میرسیم، شهری تاریخی که تپه باستانی چغاگاوانه قدمت و پیشینه ۱۰ هزار ساله آن را برایمان بازگو میکند.طبق کاوشها و مطالعاتی که تابحال باستان شناسان در این محوطه داشتهاند، ۵۶ لوح گلی که سندهای حسابرسی و حسابداری با خط میخی اکدی بوده دراین محوطه کشف شده و بنظر میرسد که در گذشته یک ارگ حکومتی بوده است.
از اسلام آبادغرب و چغاگاوانهای که رازهای زیادی را در دل خود دفن کرده که دور شویم و راهمان را به سوی سرپلذهاب پیش بگیریم، در مسیر از دل جنگلهای انبوه که عبور کنیم، به گردنهای میرسیم که زیباییهای آن هر نفسهایتان را بند میآورد، در ۱۵ کیلومتری شهر سرپلذهاب، به نقطهای می رسیم یک جهان زیبایی را زیر پای خود میبینی و در همین حوالی بنای سنگی تاق گرا قرنهاست در سکوت و خاموشی ایستاده و کسی هنوز نمیداند که دقیقا کاربردش در گذشته چه بوده، اما به نظر میرسد که اتاقی نگهبانی در مرزهای کشور و این نقطه مهم و استراتژیک بودهاست.
کمی که نگاهت را به اطراف بیندازی، کلکسیونی از جاذبههای تاریخی و طبیعی را میتوانی در همین نقطه کوچک ببینی، منظره دل انگیز پاتاق، بقایای جاده باستانی راه شاهی، زیج منیزه، روستای زیبای ژالگه و آبشار پیران که البته این روزها به خاطر تخریب مسیر دسترسی به آن نمی توانی به پائین دست آبشار بروی و آن را از پائین دست نگاه کنی، اما اگر مشتاق دیدار آن هستی، میتوانی کمی وقت بیشتری بگذاری به ریجاب بروی و از آنجا از میان باغات و مزارع روستای ژالگه عبور کنی و به بالا دست آبشار برسی و از بالا آن را به نظاره بنشینی.
در ادامه راهمان، به هشتمین شهر باستانی جهان یعنی سرپلذهاب میرسیم، جایی که در گوشه گوشه آن، در میان انبوه جنگلها، کوهها و دشتها و در دل صخرهها می توان رد پای تاریخ را دید، در این شهر باستانی که روزگاری به آن حلوان میگفتند، سنگ نگارهای به نام آنوبانینی وجود دارد که طبق نظر باستان شناسان مربوط به یکی از پادشاهان قوم لولوبی به همین نام است و حدود ۴۸۰۰ سال قدمت دارد. آنطور که گفته میشود، کتیبه برجای مانده از پادشاه لولوبیان اولین هنر معماری روی سنگ در آسیاست و حتی داریوش اول هم کتیبه بیستون را به تقلید از همین کتیبه ساختهاست.
یکی دیگر از آثار تاریخی شگفت انگیز در این شهر تاریخی، گوردخمهای به نام دکان داوود است که مردم محلی آن را مقدس میدانند، گفته میشود که این گوردخمه آرمگاه ابدی ایشتوویگو چهارمین و آخرین پادشاه مادهاست که توسط نوه دختریاش یعنی کوروش کبیر از سلطنت برکنار شد تا اینگونه حکومت ۱۲۸ ساله مادها به خط پایان برسد و حکومت هخامنشیان آغاز شود.
از سرپلذهاب و تاریخ کهنش که بگذریم، به نقطه پایانی این سفر یعنی قصرشیرین میرسیم، جایی که قصههای افسانهای و تاریخی در هم آمیخته و اینجا را به شهری خاطره انگیز تبدیل کرده، در گذشتههای دور، قصرشیرین منطقه ای آباد و سرسبز با رودخانهای پرآب، شکارگاهها و کاخهای پادشاهی بزرگی بوده که امروز جز بقایایی از آنها چیزی باقی نماندهاست.
یکی از معروفترین این کاخها، عمارت خسرو است که گفته میشود، خسروپرویز ساسانی آن را برای همسرش شیرین ساخته و در زمان خودش در میان باغی بزرگ با انواع حیوانات و پرندگان بوده، اما امروز فقط دیوارهایی از آن برجای مانده و چیزی از آن شکوه و عظمت جز چند دیوار فروریخته دیده نمیشود. کانال آبرسانی ساسانی، عمارت بان قلعه و چارقاپی دیگر آثار باقی مانده از شاهان ساسانی در این دیار هستند که دیدن آنها خالی از لطف نیست.
و اما مردم قصرشیرین علاوه بر قدمت تاریخی دیارشان و داستانهای شیرینی که در دل خود دارند، سالهاست که یک افتخار بزرگ هم نصیبشان شده و آن هم میزبانی از زوار عتبات عالیات است، زواری که برای رسیدن به کربلای معلا از قدیمیترین مرز یعنی مرز خسروی عبور میکنند و مردم این دیار با دل و جان از آنها پذیرایی میکنند.
حالا که به آخر این سفر نزدیک شدیم و میخواهی که زائر اربعین حسینی باشی، اگر در مسیر رفت به شوق زیارت فرصت نداشتهای که از جاذبههای شهرمان دیدن کنی، در مسیر بازگشت حتما سری به زیباییهای این دیار بزنید.
انتهای پیام
نظرات