خبرها از سیل حضور داوطلبانه مردمی در قالب گروههای امدادی و خدماترسان در ایام اربعین حکایت دارد. اعزام ۱۲۰۰ داوطلب هلالاحمر به مأموریت اربعین و صدها گروه مردمی در قالب اعزامهای اداری و مساجد و مراکز مذهبی» رقم هنگفت و حیرتآوری است.
حال آمار افراد مشتاق خدمت در بخشهایی نظیر موکبدارای، رانندگی، راهنمایی و.. که از سوی دستگاههای اجرایی و سازمانهای امدادی و غیره سازماندهی و معرفی شدهاند را به آن بیفزاییم بسیار زیاد میشود.
شور و شعور حسینی در روزهای ابتدایی ماه صفر، نه تنها استان ایلام را بلکه سراسر کشور را فراگرفته است. انگار همه خود را از قبل، برای این سفر قدسی و معنوی آماده کردهاند، از استانهای مختلف با ایلامیها تماس میگیرند و از چندو چون و شلوغی و برنامه سفر به مرز مهران سوال میکنند.
در جاده کنارگذر شرقی ایلام خودرویی با شماره پلاک استان یزد ایستاده است جلو میروم و خودم را معرفی میکنم، مرد ۵۲ ساله یزدی در پاسخ تعارف من که آنها را به منزل دعوت میکنم میگوید: یکسره از ۵ صبح تا اینجا ایلام رانندگی کردم خانواده همراه من هستند، نیم ساعت استراحت می کنیم و عازم مهران میشویم.
میپرسم از گرمای شدید اذیت نمیشوید پاسخ میدهد: از یزد که گرمتر نیست.
سوال میکنم هنوز همه موکبها در مهران و مسیرهای پیادهروی در عراق راهاندازی نشدهاند، میگوید: مشکلی نیست، فرصت زیارت و پیادهروی باشد آن هم درست میشود.
دهها خودرو با پلاک های شهرهای متفاوت در این فاصله از کنار ما میگذرند و عازم مهران میشوند.
شاید هیچ سفر زیارتی و غیرزیارتی تا کنون این همه مسافر عاشق در سنین مختلف، بیپروای مشکلات گرما و اقامت و خورد و خوراک و سختی راه و طول مسافت و مخاطرات نداشته است و هیچ کنگرهای این همه خادم عاشق و خدماترسان بیتوقع به خود ندیده است.
بچههای قزوین در حال برپا کردن یک موکب در فاصله ۵ کیلومتری پایانه برکت مهران هستند جلو میروم و پس از خداقوت میپرسم چگونه به اینجا آمدهاید میگویند داوطلبانه. می پرسم هزینههای موکب را از چه منابعی تأمین میکنید؟ میگوید نذورات بخشی از مردم محلهای در قزوین. میپرسم از کی تصمیم گرفتید در مهران خدماترسانی کنید؟ میگوید: سال قبل هم آمدیم پس از بازگشت برای امسال برنامهریزی کردهایم و امسال با توانمندی بیشتری نسبت به سال قبل خدماترسانی میکنیم.
انگار زمین و زمان دست بهدست هم دادهاند تا این کنگره عظیم شکل بگیرد و هر کس از زائر و خدمات رسان و نیروی امدادی خود را قطره از این سیل جمعیت به حساب آورند.
از زائری که از پل زائر عازم مرز است میپرسم راه را بلدید؟ میگوید راه را از ساکنان مهران هم بلدتر هستم.
به راستی این همه زائر در سفر سخت، این همه خدمترسان در گرمای ۵۵ درجه مهران، این همه امدادگر، این تعداد نیروی درمانی داوطلب در این مأموریت چند هفتهای چگونه دور از خانه و کاشانه این ایثار را به جان خریدهاند؟
به فکر فرو رفتهام از عظمت دلهای عاشق اباعبدالله (ع) جزاین بیت مطلع شعر محتشم چیزی به ذهنم نمیرسد: باز این چه شورش است که در خلق عالم است...
انتهای پیام
نظرات