به گزارش ایسنا، امروزه یکی از مهمترین مشکلات جوامع، مسئله مواد مخدر و اعتیاد به آن است. سازمان جهانی سلامت مسائل مرتبط با مواد مخدر را در کنار انباشت سلاحهای کشتار جمعی، فقر و نابرابری طبقاتی و آلودگیهای محیط زیستی از مسائل اساسی جهانی برمیشمارد که زندگی بشر را در عرصه جهانی و در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در معرض خطر قرار داده است. اعتیاد، به عنوان یکی از نابهنجاریهای روانی-اجتماعی، از اختلال مصرف برخی مواد از جمله تریاک، حشیش و الکل نشأت میگیرد و موجب وابستگی فیزیولوژیک و روانی فرد به این مواد میشود. این وابستگی آثار ناخوشایندی بر عملکردهای جسمی، روانی و اجتماعی فرد مبتلا میگذارد.
نگرشها به مجموعهای از شناختها، باورها و عقاید اشاره دارد که در برگیرنده ارزیابیهای مثبت و منطقی احساسات بوده و همگی به یک موضوع مرکزی مربوط میشوند. نگرشها تبیین کننده تداوم رفتار فرد در مواجهه با مسائل و شرایط مختلف هستند. نگرش مثبت به مصرف مواد، پیشنیاز اختلال مصرف مواد تلقی میشود. به بیان دیگر، هنجارهای ذهنی و نگرشهای مثبت نسبت به مواد موجب شکلگیری نیات و مقاصد نسبت به مواد و سپس ارتکاب عمل مصرف آن میگردند. بنابراین، درک عواملی که بر نگرش جوانان نسبت به مصرف مواد مخدر تأثیر میگذارند، برای پیشگیری و مقابله با این معضل اجتماعی ضروری است.
در این رابطه، پریسا حاجکرمی از گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی به همراه دو همکار از دانشگاه شهید باهنر کرمان تحقیقی را درباره عوامل خانوادگی مؤثر بر نگرش جوانان نسبت به مصرف مواد مخدر انجام دادهاند. این پژوهش به بررسی عوامل خانوادگی پرداخته که میتواند نگرش جوانان را نسبت به مصرف مواد مخدر شکل دهد.
در این مطالعه از روش کیفی استفاده شد. جوانان مصرفکننده مواد در شهرستان نیریز بررسی شدند و ۱۵ نفر از آنها به طور هدفمند انتخاب شدند. با این افراد مصاحبههای عمیق انجام شد و سپس دادههای به دست آمده از آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
از مجموع دادهها، ۹ مفهوم اولیه و ۴ مقوله عمده استخراج شد که شامل تعاملات نامناسب والد-فرزندی، عدم نظارت کافی، تعارضات زناشویی والدین و ادراکات سوقدهنده به سمت مواد بودند. نهایتاً، یک مقوله هستهای نیز به نام الگوی ناکارآمد خانوادگی شناسایی شد.
نتایج این پژوهش نشان میدهند که روابط والد-فرزندی و نظارت والدینی یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده نگرش مثبت جوانان به مصرف مواد مخدر هستند. بر این اساس، میتوان نتیجه گرفت که خانواده نقش بسیار مهمی در پیشگیری از گرایش فرزندان به سمت مصرف مواد مخدر دارد.
درواقع، از جمله مهمترین عوامل مرتبط با خانواده، الگوی روابط والد-فرزندی است. پژوهش فوق نشان داد که در خانوادههایی که والدین تعامل ارتباطی مناسبی با فرزندان خود دارند و محبت متعادلی به آن ها عرضه میکنند، احتمال سوق فرزندان به مصرف مواد بسیار کم است.
بر این اساس، تعامل مثبت و مناسب والدین با فرزندان، احساس اعتماد و حمایت را در آن ها افزایش میدهد و روابط عاطفی با والدینشان را بهبود میبخشد. همچنین، این تعاملات باعث افزایش مهارتهای اجتماعی آنان، بهویژه در بحث جراتمندی و کاهش تمایل به انحرافات میشود.
نتایج این پژوهش با یافتههای تحقیقات پیشین نیز مطابقت دارد و نشان میدهد که خانواده، مهمترین نقش را در گرایش به اعتیاد در افراد دارد. به عنوان مثال، اختلافات زناشویی والدین نیز به عنوان یکی از عوامل گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر شناسایی شده است. اختلافات و تعارضات بین اعضای خانواده، بهویژه والدین، بر سیستم شناختی و الگوپذیری فرد تأثیر میگذارد و ممکن است موجب گرایش به مصرف مواد شود.
قابل ذکر است، این یافته های علمی پژوهشی در فصلنامه «اعتیادپژوهی» وابسته به دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری به چاپ رسیده اند. این نشریه به بررسی مسائل مرتبط با مواد مخدر و راهکارهای مقابله با آن میپردازد و هدف آن ارائه نتایج تحقیقات علمی به منظور بهبود سیاستگذاریها و روشهای پیشگیری و درمان اعتیاد است.
نظرات