«یونس احمدی» در گفتوگو با ایسنا در خصوص ساختار سیاسی کشور اظهار کرد: از خصوصیات ذهنیت attitude من برای ورود به بحث که البته مصطلح است و در برخی از زبانها گفته میشود، ذهنیت همه چیزِ بحث است این است که من مثبتاندیشی و واقعنگری را در دستور کار قرار میدهم و سؤالات را با این روش پاسخ میدهم.
وی خاطرنشان کرد: برای درک مشترک از بحث مفروض بگیرید که میخواهید یک مسیری را با یک خودرویی طی کنید و آن مسیر نیاز به ۱۰۰ واحد سوخت دارد و شما ۶۰ واحد از سوخت با خود همراه دارید در واقع «مثبتِ سوخت» شما ۶۰ است و عدم وجود سوخت ۴۰ واحد است به یک بیان، اینجا شما، با خودرویی که در اختیار دارید به همان اندازه که سوخت دارید، میتوانید مسیر را طی کنید مابقی ظرفیتِ اسمی سوخت شما موجود نیست و نمیتوانید روی آن حساب کنید پس «سوختِ شما» یک مقدار است و «ناسوختِ شما» یک مقدار و مشخص است.
این دانشآموخته دکترای دینپژوهی گفت: تئوری من این است که روی زمین حرکت کنم و با منابع موجود و افعال قابل لمس به سؤالات پاسخ بدهم. ناموجودیها و مشکلات جزء ناسوخت هستند و نمیتوانند برای توضیح کارکرد یک سیستم و ساختار به کار گرفته شوند. البته میتوانند بهانههای خوبی باشند، اما روش من در این مصاحبه این نیست که با بهانهجویی به سؤالات پاسخ بدهم همیشه علیه شما نیروهای مخالفی فعال هستند و شما نمیتوانید برای توضیح کارکردهای مثبت سیستم خود آنها را بهکارگیری کنید. این نیروها برای شما نقش ناسوخت را بازی میکنند و شما باید بر آن نیروها غلبه کنید. آنها دلیل ناکارآمدی سیستم شما نیستند. شما باید به سوختی که فراهم کردهاید تکیه داشته باشید. لطفاً این دقت را داشته باشید که نیروهای مخالفخوانِ شما، موافقخوانِ یک سیستم دیگر هستند و در آنجا مثبت تلقی میشوند.
وی ادامه داد: وقتی شما از تئوریِ توضیحِ مثبت Theory of positive explanation یا عبارت نزدیک به آن به معنای واقعنگری استفاده میکنید در واقع دستان خود را برای توضیح سیستمهایی که دارید و عملکرد آنها با عملکرد سایر سیستمها میبندید اینجا دیگر هیچ توطئهای در کار نیست،چون توطئه یک توضیح مثبت نیست.
احمدی با بیان اینکه هر ساختار و سیستمی عملکرد خود را دارد و آن عملکرد در مسیر غیرهمراستایی و عکسِ عملکرد ساختار شما در جریان باشد شما نمیتوانید این سیستم و ساختار را توطئهگر معرفی کنید، اظهار کرد: در واقع سیستمها برای توطئه خلق نمیشوند. سیستمها جهتهای مختلفی دارند و ممکن است عکس اثر همدیگر را داشته باشند اگر بخواهیم به مثالی که دادیم برگردیم آن میزان از سوختی که برای شما ظرفیت اسمی است و شما آنرا فراهم نکردهاید یک توطئه محسوب نمیشود، بلکه در بهترین شرایط میتوان گفت شما تنها از ظرفیتهای خود استفاده نکردهاید و ممکن است رقبای شما با ظرفیت کامل سفر خود را شروع کرده باشند و همین امر باعث شود شما در راه بمانید یا مدتی متوقف شوید.
وی با بیان اینکه خصوصیت دیگر بحث من ساختارگرایی است، چون من یک فرد ساختارگرا و دارای پژوهشهای ساختارگرایانه هستم سعی میکنم در چارچوب این نگرش یا ذهنیت به سؤالات و مباحث شما پاسخ بدهم، اظهار کرد: شما زمانی که دو مصاحبه و یا دو متن و مطلب را با هم مقایسه میکنید ابتدا باید ببینید که آیا اینها در یک چهارچوب یکسان ذهنیتی تولید شدهاند. در پاسخهای ساختارگرایانه من روی ساختارها، کنشها و اجزاء صحبت میکنم و اسمی از افراد در اینجا برده نمیشود، ساختارگرایی نگرش عینی و قابل اندازهگیریِ محسوس است. در ساختارگرایی آنچه که هست و دارای هستی یا existence است، لاجرم دچار ساخت یا structure میشود و این یک فرآیند قابل شناسایی است، به این ترتیب تا هستی دچار ساخت نشود قابل شناسایی نیست و تنها شما وقتی میتوانید یک وضعیت را دستکاری کنید که آن را از قبل شناخته باشید. این یک معادله معکوس نیز هست و وقتی که شما یک موضوعی را دستکاری میکنید آن را دچار ساخت کردهاید. دچار ساخت کردن یک موضوع، بیتردید انسانی کردن آن است.
احمدی درخصوص دستاوردهای انتخابات اخیر ریاستجمهوری نیز گفت: دولت سیزدهم به پایان رسید و جای خود را به دولت جدید داد. اگر از زاویهای دیگر بخواهم برای روشنسازی بحث به ادامه آن بپردازم، در واقع میتوانم بگویم حجم و قدرتِ ساز و کارهای نرمافزاری فلسفی و سختافزاریِ سیاسی و اجرایی به عنوانِ سوخت و همچنین ساز و برگِ این دولت آن را به نقطهای که عرض کردم رساند و کشاند.
معاون احزاب شورای وحدت نیروهای انقلاب اسلامی بیان کرد: فقدان دولت و دستگاه اجرایی در ایران با توجه به وسعت عملکرد و حوزههای تصمیمگیری و اجرایی یک مشکل بزرگ محسوب میشود. این مشکل زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که توجه داشته باشیم خروجی انتخابات ریاست جمهوری در ایران علاوه بر تعیین رئیسجمهور، نوعی گفتمانسازی نیز محسوب میشود ما اگر دورههای حاکمیتی جمهوری اسلامی را مانند دوران سازندگی، اصلاحات و توسعه سیاسی و همچنین عدالتمحوری و سایر ادوار را در نظر بگیریم، این دورهها از انتخاباتهای ریاستجمهوری پدید میآیند و منشأ میگیرند و نبود دولت در جامعه نوعی نبود گفتمان نیز محسوب میشود که خلأ کوچکی نیست. انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری هم دولت را در ایران تعیین کرد و هم یک گفتمان را به حاکمیت رساند.
احمدی خاطرنشان کرد: در ایران بعد از انقلاب دو جریان عمده، به طور طبیعی شکل گرفت، یک جریان که در واقع مبتنی بر فرهنگِ تاریخی و دینی و اصول و سنتها پدید آمد که جریان سنتی محسوب میشود و جریان بعدی جریان نوگرا و متمایل به غرب است. دولتها در ایرانِ بعد از انقلاب همواره به شکلی در اکثر موارد مسالمتآمیز، بین این دو جریان دست به دست شدهاند از دل یک دولت سنتی، دولت نوگرا و برعکس بیرون آمده است و این یک نقطه قوت محسوب میشود.
این فعال سیاسی با اشاره به اینکه ساختار سیاسی در هر کشوری محصول فرهنگ و تلاش نخبگان و اندیشمندان جامعه و مواجهه مردم با این تلاشها است که در طول یک روند تاریخی، یک جامعه به آن دست مییابد، گفت: بنابراین ساختار نه امری وارداتی است و نه به گونهای است که میتوان آن را دفعتاً ایجاد کرد. ساختارهایی که ما داریم آن چیزی است که ما باید داشته باشیم، یعنی برای آنها تلاش کردهایم. یعنی ساختار وقتی و طی روندی شکل می گیرد که در آن، ما واقعیتهای جهان «the facts of the world» را شناختهایم، یا با آنها کنار آمدهایم و یا آنها را در راستای اهدافمان دستکاری کردهایم.
این دینپژوه گفت: به عبارتی اگر شایسته بودن را یک بخش از ساختار یا ضرورت ساختاری بدانیم هیچگاه ما در این موضع دچار خلأ نمیشویم. همیشه افرادی هستند که در جای شایستگان مینشینند و البته بین انتخاب ما و ساختار چه کسی شایستهتر است، من اولویت را به ساختار میدهم. به عبارتی هرکسی که به انتخاب ساختار، در جایگاه شایستگی ساختاری نشست، شایسته است و شما نمیتوانید با اخلاق و یا با توصیهدرمانی این روند را متوقف کنید. شایستگان همیشه وجود دارند اما اینکه این شایستگان در بعد فردی چه دیدگاهی نسبت به فرد داشته و اینکه با که هست و دارای هستی یا «existence» است، لاجرم دچار ساخت یا «structure» میشود و این یک فرآیند قابل شناسایی است. این یک معادله معکوس نیز هست و وقتی که شما یک موضوعی را دستکاری میکنید آن را دچار ساخت کردهاید. دچار ساخت نمودن یک موضوع بیتردید انسانی کردن آن است.
وی همچنین در خصوص دستاوردهای انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم اظهار کرد: دولت سیزدهم که جایگزین دولت دوازدهم شده بود، به پایان رسید و جای خود را به دولت جدید داد. مبتنی بر آنچه که عرض کردم میتوانم بگویم دولت سیزدهم تمام شد، چون در ارتفاعات دیزمارِ شهرستان ورزقان به پایان رسید. اگر از زاویهای دیگر بخواهم به جهت روشنسازی بحث به ادامه آن بپردازم، در واقع میتوانم بگویم حجم و قدرتِ ساز و کارهای نرمافزاری ِفلسفی و سختافزاریِ سیاسی و اجرایی به عنوانِ سوخت و همچنین ساز و برگِ این دولت آنرا به نقطهای که عرض کردم رساند و کشاند.
احمدی اضافه کرد: ما اگر دورههای حاکمیتی جمهوری اسلامی را مانند دوران سازندگی، اصلاحات و توسعه سیاسی و همچنین عدالتمحوری و سایر ادوار را در نظر بگیریم، این دورهها از انتخاباتهای ریاستجمهوری پدید میآیند و منشأ میگیرند و نبود دولت در جامعه نوعی نبود گفتمان نیز محسوب میشود که خلأ کوچکی نیست. انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری هم دولت را در ایران تعیین کرد و هم یک گفتمان را به حاکمیت رساند.
این فعال سیاسی اصولگرا اظهار کرد: با اندکی تسامح در ایران بعد از انقلاب دو جریان عمده، به طور طبیعی شکل گرفت، یک جریان که در واقع مبتنی بر فرهنگِ تاریخی و دینی و اصول و سنتها پدید آمد که جریان سنتی محسوب میشود و جریان بعدی جریان نوگرا و متمایل به غرب است. دولتها در ایرانِ بعد از انقلاب همواره به شکلی در اکثر موارد مسالمتآمیز، بین این دو جریان دست به دست شدهاند از دل یک دولت سنتی دولت نوگرا و برعکس بیرون آمده است و این یک نقطه قوت محسوب میشود.
وی گفت: به نظر میرسد در انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری به احتمال زیاد دولت جدیدی با زاویههای دید متفاوت با دولت سیزدهم شکل خواهد گرفت. آنچه که من پیشبینی میکنم این است که ما با موضعگیرییهایی منحصر مواجه خواهیم بود و بازهم احتمال اینکه ما با یک دولت قدرتمند جریانی مواجه شویم کم نیست، اما چالش دونگرش و جریان در کشور کمتر از گذشته نخواهد بود. بنابراین میبینیم که این انتخابات در راستای اهداف قانون اساسی به تقویت جریانهای نخبه با گفتمان درون انقلابی در کشور کمک شایانی کرده است.
احمدی در خصوص ساختار کنونی سیاسی کشور و اینکه آیا شایستگان در صدر قرار میگیرند گفت: ساختار سیاسی در هر کشوری محصول فرهنگ و تلاش نخبگان و اندیشمندان جامعه و مواجهه مردم با این تلاشها است و امری است که در طول یک روند تاریخی، یک جامعه به آن دست مییابد، بنابراین ساختار نه امری وارداتی است و نه به گونهای است که میتوان آن را دفعتاً ایجاد کرد. ساختارهایی که ما داریم آن چیزی است که ما باید داشته باشیم، یعنی برای آنها تلاش کردهایم. یعنی ساختار وقتی و طی روندی شکل می گیرد که در آن، ما واقعیتهای جهان the facts of the world را شناختهایم، یا با آنها کنار آمدهایم و یا آنها را در راستای اهدافمان دستکاری کردهایم.
معاون احزاب شورای وحدت نیروهای انقلاب اسلامی در استان ایلام افزود: البته بسته به اینکه شایسته بودن را چگونه تعریف کنیم، این عنایت را هم داشته باشید که با اندکی تسامح، همیشه شایستگان در صدر قرار میگیرند و افرادی که سست عنصر باشند به چنین جایگاهی نمیرسند، اما اینکه آیا شایستگان به مواردی مانند دموکراسی، حقوق فردی و اجتماعیِ افراد، و یا قانون و علم و کرامت انسانی باور دارند موضوع دیگری است.
وی خاطرنشان کرد: به عبارتی اگر شایسته بودن را یک بخش از ساختار یا ضرورت ساختاری بدانیم هیچگاه ما در این موضع دچار خلأ نمیشویم. همیشه افرادی هستند که در جای شایستگان مینشینند و البته بین انتخاب ما و ساختار چه کسی شایستهتر است، من اولویت را به ساختار میدهم. شایستگان همیشه وجود دارند اما اینکه این شایستگان در بعد فردی چه دیدگاهی نسبت به فرد داشته باشد و در بعد اجتماعی نسبت به جایگاه جامعه چه تئوریی در ذهن داشته باشد مسئلۀ مهمتر است که احتمالاً در بطن سؤال شما خوابیده است به عبارت دیگر همواره شایستگانی وجود دارند که شما نمیتوانید آنان را به زیر بکشید و البته اینکه شایستگان چگونه امور را مدیریت میکنند مسئله مهمی است و باز هم البته ما باید با شایستگانِ جامعه وارد این دیالوگ و گفتوگو شویم و از آنها بخواهیم که کرامت انسانی و کرامت اجتماعی را در کنشهای خود رعایت کنند کمی صادقتر باشیم پاسخ من به سؤال شما مثبت است. ما اکنون در بهترین وضعیت خود هستیم با این قید که به میزانی که تلاش کردهایم در سعادت به سر میبریم. ما اکنون در آیندهای هستیم که دیروز برای آن درتکاپو بودهایم.
این فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که چرا اصولگرایان نتوانستند آرای شهید آیتالله رئیسی را ریکاوری کنند؟ بیان کرد: کشور ما اکنون در شرایطی قرار دارد که نزدیک به دو قرن است به طور پیوسته در جریان تنشهای جهانِ فرهنگی و فرهنگ جهانی قرار میگیریم، ما نمیتوانیم کشور را به صورت جزیرهای اداره کنیم. بسیاری از جریان گستردۀ نخبگانی و دانشگاهی مؤثر اجتماعی ما با جریانهای عقلانیت جهانی در ارتباط هستند و عقلانیت جهانی یک عقلانیت انتقادی است به همین دلیل جریانهای مرتبط با عقلانیت انتقادی در جامعه ما اثرگذاری بیشتری دارند.
وی عنوان کرد: برخی موضعگیریهای جمعی و جریانات اجتماعی در سدههای اخیر نشان داده است که مردم ما به عقلانیت انتقالی و نگاه مدرن به جهان توجه اهتمام و تمایل بیشتری دارند، هرچند هیچ وقت مردم ما به فرهنگ و سنتهای خود پشت نکردهاند. نکته دیگر ما همواره در متن حاکمیتها با دوگانه ساختار - مفهوم مواجه هستیم. سؤال مشخص دوآلیسمِ ساختار- مفهوم این است که اگر شما بر سر دوراهی انتخاب بین اهمیت مفهوم و اهمیت ساختار قرار بگیرید باید کدام راه را انتخاب کنید به طور معمول، پاسخ انتخابِ ساختار به جای مفهوم و ترجیح آن است با این توضیحات باید گفت که در مقابل ساختار، دموکراسی یک مفهوم تلقی میشود به همین دلیل دموکراسی یک امر کنترل شده در میان همه ساختارهاست.
دموکراسی در کشور ما هم یک امر کنترل شده است یعنی در دوگانه مفهوم -ساختار و دموکراسی - حاکمیت ما اولویت را به حفظ ساختار میدهیم. گاهی که به سوابق انتخاباتها در ایران نگاه میکنیم. متوجه میشویم که هر مقدار ما دموکراسی کنترل شدهتری داشته باشیم میزان موفقیت اصولگرایان بیشتر و هرگاه دوز دموکراسی را بالا ببریم مشارکت افزایش مییابد و اصلاحطلبان و طرفداران نگاه مدرن به جهان در ایران هم با اقبال بیشتری مواجه میشوند.
انتهای پیام
نظرات