• شنبه / ۳۰ تیر ۱۴۰۳ / ۱۰:۰۸
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1403043018916
  • منبع : مطبوعات

فرصتی برای نجات ایران

فرصتی برای نجات ایران

بعد از آنکه طی سال‌های اخیر بارها کارشناسان در مورد سرعت گرفتن روند کویری شدن ایران هشدار داده‌اند، همین چند روز قبل بود که عباس‌علی نوبخت، رئیس اسبق سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری نیز اعلام کرد که سالانه یک‌میلیون مترمربع از خاک ایران به بیابان تبدیل می‌شود. بدین‌ترتیب با توجه به مساحت یک‌میلیون و ۶۴۸ هزار و ۱۹۶ کیلومترمربعی ایران، ایجاد یک میلیون هکتار بیابان در سال بدین معنی است که کشور طی ۱۶۴ سال آینده به «بیابانی کامل» تبدیل می‌شود. پدیده‌ای که دست‌کم ۱۷ استان کشور را درگیر کرده و سرعت گسترش بیابان‌ها بیش از سه برابر اقدامات انجام شده برای مقابله با آن است.

 به گزارش ایسنا، شهروند نوشت: به‌گفته بسیاری از کارشناسان محیط‌زیست، ایرانِ چهار فصل، با سرعتی نگران‌کننده در حال تبدیل شدن به بیابان و کویر است، به‌طوریکه چنانچه وضعیت تغییرات اقلیمی و دست‌درازی‌های انسانی با همین روند کنونی ادامه یابد، تا حدود ۱۶۴ سال آینده، کل کشور به بیابانی وسیع تبدیل خواهد شد. موضوعی که بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشته و باعث شده تا شهروندان نسبت به این چالش و سرنوشت زیست بوم کشورمان حساس شوند. این در حالی است که برخی کارشناسان حتی معتقدند که کمتر از ٥٠ سال تا کویری شدن کامل ایران فرصت باقی  است! اما اینکه این خبر تا چه حد صحت دارد و چگونه باید با این پدیده نا میمون طبیعی مواجه شد سوالی است که شهروند در گفت و گو با کارشناسان به دنبال یافتن پاسخی برای آن است.

بعد از آنکه طی سال‌های اخیر بارها کارشناسان در مورد سرعت گرفتن روند کویری شدن ایران هشدار داده‌اند، همین چند روز قبل بود که عباس‌علی نوبخت، رئیس اسبق سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری نیز اعلام کرد که سالانه یک‌میلیون مترمربع از خاک ایران به بیابان تبدیل می‌شود. بدین‌ترتیب با توجه به مساحت یک‌میلیون و ۶۴۸ هزار و ۱۹۶ کیلومترمربعی ایران، ایجاد یک میلیون هکتار بیابان در سال بدین معنی است که کشور طی ۱۶۴ سال آینده به «بیابانی کامل» تبدیل می‌شود. پدیده‌ای که دست‌کم ۱۷ استان کشور را درگیر کرده و سرعت گسترش بیابان‌ها بیش از سه برابر اقدامات انجام شده برای مقابله با آن است.

دو عامل اصلی
«تغییرات اقلیمی» و «فعالیت‌های انسانی» دو عامل اصلی بیابان‌زایی در جهان است. حذف پوشش گیاهی و درختی، فعالیت‌های کشاورزی در اکوسیستم‌های آسیب‌پذیر مناطق خشک و نیمه‌خشک، مصرف منابع آب زیرزمینی و عوامل دیگر سبب شده اکوسیستم‌ها دچار تنش و شوک آبی شده و فشار زیادی به این مناطقِ شکننده وارد شود که در نتیجه بیش از ظرفیت خود تحت فشار قرار می‌گیرند.
ایران روی یکی از دو کمربند اصلی بیابانی جهان و در حد فاصل میان مدار رأس‌السرطان و ۳۷ درجه شمالی قرار گرفته است و رشته‌کوه زاگرس به‌عنوان «یک شانس منحصربه‌فرد» برای ایران در مقایسه با کشورهای همسایه است. اما «تفکر توسعه‌ای» که مصادف با رشد بی‌برنامه صنایع بزرگ و افزایش بی‌حساب و کتاب محصولات کشاورزی شده، باعث افزایش آلایندگی و نیز شتاب گرفتن بیابان‌زایی شده است. تنها در یک قلم، هفت میلیون هکتار از جنگل‌های بلوط در ۷۰ سال گذشته تخریب شده است و چنانچه روند تخریب جنگل‌های بلوط با سرعت کنونی پیش برود، پنج میلیون هکتار جنگل بلوط باقی‌مانده طی ۵۰ سال آینده از میان خواهد رفت.

۶۸ درصد از مساحت ایران حساس به بیابان‌زایی
مطالعات بین‌المللی نشان می‌دهد، براساس نقشه‌های بیابان‌زایی ۶۸ درصد از مساحت ایران حساسیت زیاد تا بسیار زیاد نسبت به بیابان‌زایی از خود نشان می‌دهد که مساحتی معادل ۱/۱ میلیون کیلومترمربع است. این عدد بدون احتساب ۴۲/۰ میلیون کیلومترمربع طبقه‌بندی‌شده از خاک ایران است که به‌عنوان سرزمین بدون پوشش گیاهی شناخته می‌شود. وسعت بیابان‌های ایران ۵/۳۲ میلیون هکتار است، اما کل کشور تحت‌تأثیر بیابان‌زایی قرار دارد. در دهه گذشته، مناطق تحت‌تأثیر فرسایش بادی ۳۰ درصد افزایش یافته است. سالانه یک‌میلیون هکتار بیابان در ایران ایجاد می‌شود.
بیابان‌زایی یکی از بحرانی‌ترین مسائل زیست‌محیطی ایران است که در سال‌های اخیر به‌دلیل فعالیت‌های انسانی و تغییرات آب‌وهوایی به ابعاد نگران‌کننده‌ای رسیده است. ایران ۲/۱ درصد از خشکی‌ها  و ۰۸/۳ درصد از مناطق بیابانی جهان را به‌خود اختصاص داده است. وسعت بیابان‌های ایران ۵/۳۲ میلیون هکتار است اما کل کشور تحت‌تأثیر بیابان‌زایی قرار دارد. بیابان‌زایی‌ای که تحت‌تأثیر عوامل طبیعی و غیرطبیعی است، اکنون با سرعت فزاینده‌ای مناطق وسیعی از ایران را دربر گرفته است. این پدیده به کاهش حاصلخیزی خاک و تخریب زمین در جنگل‌ها، تالاب‌ها، بیابان‌ها و زمین‌های کشاورزی منجر شده است. در دهه گذشته، مناطق تحت‌تأثیر فرسایش بادی از ۲۰ به ۳۰ میلیون هکتار افزایش یافته است. مناطق بحرانی از هفت میلیون هکتار به ۱۳ میلیون هکتار افزایش یافته و خسارت قابل توجهی به منابع زیستی، اجتماعی و اقتصادی وارد کرده است.
مجله علمی نیچر در مقاله‌ای درباره «بیابان‌زایی ایران در اوایل قرن بیست‌ویکم: ارزیابی با استفاده از شاخص‌های اقلیم و پوشش گیاهی» در سال ۲۰۲۱ منتشر کرده، گفته است که بیابان‌زایی درواقع تخریب زمین است که به‌عنوان یکی از فاجعه‌بارترین مسائل جهانی در زمینه تغییرات اقلیمی معاصر و فعالیت‌های انسانی غیرکنترل‌شده در حال ظهور است. با این حال، بین دانشمندان در مورد چگونگی مبارزه با بیابان‌زایی و تخریب ‌زمین اتفاق‌نظر روشنی وجود ندارد و عوامل اصلی محرک این پدیده‌ها همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند.
از سویی در ایران، حدود ۷۰ درصد از جمعیت انسانی در ۱۷ استان زندگی می‌کنند که ۲۰ درصد آنها مستقیما تحت‌تأثیر بیابان‌زایی قرار دارند. پیش بینی شده است که میزان بارندگی ایران ممکن است تا سال ۲۰۵۰ بین ۲۰ تا ۲۵ درصد کاهش یابد.

نقش پوشش گیاهی زمین
فرهاد سرداری، از مدیران سابق بخش بیابان سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری ایران و کارشناس مهار بیابان، در این زمینه گفته است: «مولفه‌های محیطی و طبیعی در ایران بسیار تأثیرگذار هستند چراکه ما در عرض جغرافیایی خاصی قرار داریم که از نظر منابع آبی وضعیت مطلوبی ندارد و بارش‌های خوبی در این عرض‌های جغرافیایی انجام نمی‌شود. اگر دور تا دور کره زمین را نگاه کنیم، متوجه می‌شویم بیابان‌های اکثر کشورها در همین عرض جغرافیایی قرار دارند.»
اما به‌گفته کارشناسان، آنچه بر مولفه‌های محیطی تأثیر می‌گذارد تا بیابان‌زایی تشدید شود، تغییرات اقلیمی است که اکنون دنیا با آن درگیر است و یکی از مهم‌ترین علل گسترش تشدید بحران بیابان‌زایی در جهان است. علاوه بر موقعیت مکانی ایران که در عرض جغرافیایی ویژه واقع است، تغییرات اقلیمی نیز ایران را مستعد تشدید بیابان‌زایی کرده است. تغییرات اقلیمی به‌نظر می‌رسد درصورتی که به همین صورت ادامه پیدا کند، می‌تواند روندهای تغییر در پیکره سرزمینی را متحول کند و ایران را بیش از پیش در معرض بیابانی‌تر شدن قرار دهد.

کمتر از ٥٠ سال!
احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور در مورد نقش تغییرات اقلیمی در رشد بی‌سابقه بیابانی شدن ایران می‌گوید: «در ایران بارش‌ها سالانه یک میلی‌متر کاهش پیدا می‌کند. از سویی وضعیت بارش‌ها و پراکندگی آنها در کشور به شکل عجیبی تغییر کرده است، به‌گونه‌ای که حتی سواحل شمالی البرز که همیشه پربارش‌ترین نقاط ایران بوده‌اند، حالا در بازه زمانی انتهای اردیبهشت تا آذرماه، بارش چندانی ندارند و فقط زمستان‌ها بارش‌های تقریبا خوبی را شاهد هستیم.»
وی با ذکر اینکه متوسط بارش‌های کشور ٢٣٥میلی‌متر در سال است، ادامه می‌دهد: «این مقدار در تهران به حدود ٢٨٠میلی‌متر در سال می‌رسد، حالا با توجه به اینکه سالانه تقریبا یک میلی‌متر از حجم بارش‌ها کاسته می‌شود، ٥٠سال دیگر حجم بارش‌ها به حدود ٢٣٠میلی‌متر در سال می‌رسد که به شرایط مشابه استان قم می‌رسد. حالا شما حساب کنید که الان همه نقاط کشور دچار این تغییر اقلیمی شده‌اند! به بیانی، کلا کلاس اقلیمی کشور تغییر پیدا کرده است.»
وظیفه از افزایش تبخیر آب به‌عنوان عامل دیگری در تسریع بیابانی شدن ایران یاد کرده و می‌گوید: «در تشریح اهمیت این موضوع همین قدر کافی است که بدانید، حدود ٥دهه قبل «پتانسیل» تبخیر آب در ایران ١١٠میلی‌متر بوده است. یعنی اگر احتمال داشت تا سقف ١١٠میلی‌متر از باران‌هایی که می‌بارد، تبخیر شود، اما امروز این عدد به یک‌هزار و ٣٥٠میلی‌متر رسیده است. یعنی حتی اگر شما یک متر و ٣٥سانتی‌متر هم بارش داشته باشید احتمال دارد تبخیر شود! تبخیر هم نتیجه افزایش دماست. براساس مطالعات انجام شده، افزایش هر درجه، مصادف است با افزایش ٦تا ٧درصدی تبخیر آب. بنابراین در چنین شرایطی با افزایش دما و تغییرات اقلیمی طبیعی است که روند بیابان‌زایی کشور ما تسریع شود.»
رئیس بخش خشکسالی سازمان هواشناسی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح می‌کند: «اگر با همین دست فرمان جلو برویم و همچنان صنایع بزرگ ما به همین شیوه به‌کار خود ادامه دهند و کشاورزی ما همچنان بی‌رویه ٧٠درصد آب ما را مصرف کند یا محصولاتی بکاریم که به‌شدت نیاز به آب دارد، به احتمال زیاد بیابانی شدن ایران بسیار زودتر از١٦٤سال رخ خواهد داد!»
این کارشناس هواشناسی البته به نکته مهم دیگری هم اشاره می‌کند که کمتر به آن توجه شده است: «فرآیند خشکسالی یک فرآیند ثابت و خطی نیست. مثلا ممکن است ٢٠درصد اولیه خشکسالی سال‌ها طول بکشد ولی ١٠درصد انتهایی آن بسیار سریع رخ دهد چون رفتارهای طبیعت، همگی تابع خشکسالی می‌شود.»

 شاید دیر شده باشد
عباس رنجبر، عضو هیأت ‌علمی پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو، نیز گرچه نظرات مشابهی با «وظیفه» دارد اما از زاویه دیگری به ماجرا نگاه می‌کند: «واقعیت این است که بارش‌های ما به هیچ عنوان با نیازهای آبی کشورمان سازگار نیست. الان وضعیت به‌گونه‌ای است که حتی اگر بارش‌ها «نرمال» هم باشد، بازهم نمی‌تواند نیازهای صنعت، کشاورزی و زندگی شهروندان را تامین کند و روند بیابان‌زایی را کُند کند.»
وی با ذکر اینکه بخش عمده‌ای از خاک کشورمان، بیابانی است می‌گوید: «این موضوعی است که تقریبا تمام ایران با آن دست‌به‌گریبان است. مثلا مناطق مجاور البرز و زاگرس، با توجه به گرمایش جهانی و کاهش بارش‌های برف و باران و تغییر اقلیم، آینده خوبی ندارند.»
رنجبر بخشی از سرعت گرفتن روند بیابان‌زایی در کشور را نتیجه فرهنگ غلط مصرف شهروندان دانسته و می‌گوید: «مثال‌های عینی آن زیاد است. مثلا در شهرها چمن می‌کاریم، بعد آب را از عمق ١٠٠متری بیرون می‌آوریم تا آنها را آبیاری و درواقع تبخیر کنیم! یا محصولات کشاورزی را کشت می‌کنیم که به‌شدت آب‌بر هستند. در هیچ کجای دنیا شما چنین رویه‌ای را نمی‌بینید. از سویی بسیاری از شهرها و نقاط جمعیتی ما در جاهایی است که کمبود آب داریم. مثلا ما در تهران ١٢تا ١٤میلیون نفر جمعیت داریم درحالی‌که منابع آبی ما شاید برای نصف این جمعیت کافی باشد. از سویی دامپروری ما نیز مزید برعلت شده است. یعنی فرض کنید در جاییکه ظرفیت طبیعی آن، نگهداری از حداکثر ٢هزار رأس دام است ما می‌آییم ٥- ٤هزار رأس دام، پرورش می‌دهیم و خب طبیعی است که آن منطقه کشش این حجم از بارگذاری دامی را ندارد و همین عوامل باعث می‌شود تا به‌شدت به سمت استفاده از آب‌های زیرزمینی حمله کنیم. غافل از اینکه تجدید شدن این آب‌های زیرزمینی چند صد سال ممکن است طول بکشد.»

دیرتر یا زودتر؟
با چنین توصیف‌ها به‌نظر می‌رسد بیابانی شدن ایران در یک‌ونیم قرن بعد چندان هم دور از ذهن نباشد. این در حالی است که کارشناسان معتقدند که اگر فکری برای تصحیح شیوه زندگی و برداشت‌های زیرزمینی و اصلاح جانمایی صنایع بزرگ و شیوه‌های آبیاری کشاورزی نداشته باشیم، این رخداد بسیار زودتر از آنچه که پیش‌بینی شده است، اتفاق می‌افتد. رنجبر در این زمینه می‌گوید: «البته نمی‌توان تاریخ دقیقی برای تبدیل ایران به بیابان عنوان کرد. فقط همین قدر می‌توان گفت که با ادامه روند کنونی بسیار زودتر از بازه‌ای که اعلام شده، ایران، بیابان می‌شود. حتی شاید کمتر از ٥٠سال دیگر!»

سرنوشت ایرانی‌ها
اما اگر ایران به کویری وسیع بدل شود، سرنوشت مردمی که در آن زندگی می‌کنند چه خواهد شد؟ سؤالی که رنجبر در پاسخ به آن می‌گوید: «مسلما تمرکزهای جمعیتی تغییر پیدا خواهند کرد کمااینکه مثلا از حدود ٢دهه قبل مردم خراسان جنوبی به‌خاطر همین مسئله از روستاها و سکونتگاه‌های خود کوچ کردند و به حاشیه شهرهای بزرگ‌تر رفتند. نتیجه این رویداد نیز آن شد که الان چندین سال است که بخش‌های وسیعی از این منطقه خالی از سکنه شده‌اند.»
موضوعی که وظیفه نیز به آن تأکید داشته و می‌گوید: «آن وقت دیگر مردم به این راحتی نمی‌توانند زندگی کنند. بسیاری از شهرها و سکونتگاه‌های ما تغییر جا خواهند داد و مسلما آب دیگر به این سادگی در اختیار مردم قرار نخواهد داشت!»
با این حال همچنان یک سؤال اساسی باقی است. اینکه برای کُند شدن روند بیابان‌زایی کشور چه باید کرد؟ سؤالی که رنجبر در پاسخ به آن می‌گوید: «ناچاریم که در مصرف آب صرفه‌جویی و خودمان را با شرایط موجود سازگار کنیم. واقعیت این است که ما نمی‌توانیم با تغییر اقلیم مقابله کنیم، ولی می‌توانیم با راهکارهایی روند تأثیر آن را کاهش دهیم. مثلا کلونی‌های جمعیتی یا صنایع بزرگِ خود را به حاشیه سواحل جنوب کشور ببریم و با استفاده از آب‌شیرین‌کن، از آب دریا استفاده کنیم. یا مثلا چه اشکالی دارد که خودمان گندم یا هندوانه نکاریم و وارد کنیم؟ چون در قبال این واردات حیاتی‌ترین مایع جهان را حفظ می‌کنیم.»
وظیفه نیز در این زمینه اصلاح الگوی مصرف و فرهنگسازی را از مهم‌ترین اولویت‌های کُند شدن روند بیابان‌زایی می‌داند و می‌گوید: «علاوه بر فرهنگسازی‌ در مورد مصرف آب باید مسئولان نیزتلاش کنند تا صنایع و کشاورزی ما به‌گونه‌ای اصلاح شوند که به نقاط آبخیز مانند دریاها نزدیک‌تر باشد. وگرنه چه لزومی دارد که در یزد که میانگین بارش متوسط در آن بین ٨٠تا ٩٠میلی‌متر است، بخواهیم صنایع آب‌بر ایجاد کنیم یا کشاورزی آبی داشته باشیم. آن‌هم درحالی‌که میانگین بارش‌های جهانی ٨٠٠میلی‌متر در سال است! درواقع این موضوع بسیار جدی است و اگر فکری برای آن نکنیم اصلا آینده روشنی در انتظار کشورمان نیست.»
وی ادامه می‌دهد: «واقعیت این است که ما نمی‌توانیم بر عوامل محیطی که روندهای تغییر طبیعی را ایجاد می‌کنند، اثر زیادی بگذاریم اما مسئله‌ای که ممکن است بر روند بیابان‌زایی تاثیر داشته باشد، عوامل انسانی است. عوامل انسانی شامل عوامل متعددی است. بحث برنامه‌ریزی‌های کلان کشور از مهم‌ترین مولفه‌های اثر انسانی بر روند بیابان‌زایی در ایران است. اهمیتی که دولت‌ها به وضع محیط‌زیست می‌دهند به‌خودی‌خود بر روند بهبود یا تخریب طبیعت تأثیر دارد. بعضی از مشکلات اقتصادی که به آب و زمین مربوط است باید به شکلی مدیریت شود که تنشی برای طبیعت ایجاد نکند، اما می‌بینیم که مدیریت مناسبی بر آب و زمین در ایران وجود ندارد. به جای اینکه معیشت مردم و جوامع محلی تامین شود، فشار بر منابع طبیعی گذاشته شده است. این سیاستگذاری را دولت‌ها انجام می‌دهند.»

فرصت ١٠ ساله برای جلوگیری از ایران بیابانی

چندی قبل رئیس اسبق سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور اعلام کرده بود که حدود ١٦٠ سال دیگر ایران کاملا کویری می شود. این در حالی است که این رقم واقعا خوشبینانه است و اگر با همین دست فرمان بخواهیم حرکت کنیم مسلما بسیار زودتر از اینها به کشوری بیابانی بدل خواهیم شد. چرا که براساس آمارهای منتشر شده هم اینک حدود ٧٠ درصد کل اندوخته های آبی ما مصرف شده و ١٥٠ میلیارد مترمکعب ناترازی آب در کشور داریم ضمن آنکه میزان برداشت آب در کشور ما ٨ برابر مقدار جهانی است. این موضوع به حدی مهم است که حتی چند سالی است به یکی از دغدغه های مهم مسئولان بلند پایه ما نیز بدل شده است به طوریکه سال گذشته مرحوم آیت الله رئیسی، رئیس جمهور فقید کشورمان، سند ملی امنیت غذایی کشور را ابلاغ کردند که براساس آن تا سال ١٤١١، یعنی حدود ٨ سال دیگر باید سطح ناترازی آب کشور ٤٥ میلیارد مترمکعب کاهش پیدا کرده و به ١٠٥ میلیارد مترمکعب برسد. اما اگر می خواهیم از شرایط بیابانی خارج شویم باید همزمان با اجرای سند ملی امنیت غذایی کشور، پتانسیل های بالقوه را شناسایی کرده و از آنها برای حل این  چالش استفاده کنیم. همانگونه که کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند امارات که کوچکتر از استان سمنان ما هستند و از لحاظ بارندگی در حد شهری مانند یزد کم بارش و از منظر گرما مانند خوزستان هستند، امروز موفق شده اند نه تنها مشکل آب خود را حل کنند که با اتکا به توانایی های اکولوژیکی، سرمایه های انسانی و...  میلیاردها دلار درآمد غیرنفتی داشته باشند. این نویدی است برای ما که اگر بخواهیم می توانیم طی یک بازه ١٠ ساله، با درایت و استفاده از متخصصان و کاهش مصرف سوخت های فسیلی هم مشکل کم آبی خود را اندک اندک کاهش دهیم و هم به درآمد زایی بالایی برسیم. چرا که به هر حال بیابان زایی یکی از تغییرات غیرقابل انکار اقلیمی است که اکثر کشورهای دنیا با آن دست به گریبان هستند. منتهی این ما هستیم که باید با درایت، این تهدید را به فرصت بدل کنیم و از این بحران به سلامت گذر کنیم.    

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha