این مترجم ادبی با بیان اینکه ترجمه مکرر از یک اثر ادبی ضرورت دارد زیرا زبان پدیدهای ایستا نیست و پویایی خاص خود را دارد، در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: ورود واژههای جدید در گذر زمان نگاه ما را به ترجمه متحول کرده است و بسیاری از ترجمههایی که هماکنون پذیرفتهایم ممکن است سالها پیش در یک چارچوب خاص حتی نمیتوانستیم آنها را تایید کنیم.
وی با اشاره به اینکه براساس نظر افراد صاحبنام ترجمه کاری بینامتنی است بیان کرد: به همین دلیل وجود مترجم در بازتعریف اثر ادبی دخیل است. مترجم همانطور که میتواند اثر ادبی را به آدمهای زمانه خود بهتر بشناساند همانطور نیز میتواند تعریف تازهای از اثر ادبی ارایه دهد.
مجتهدزاده با اشاره به اینکه در طول تاریخ تلاش مترجمان برای ترجمه آثار نامداری همچون «هملت» فوقالعاده ارزشمند و بزرگ است در عین حال گفت: اما هماکنون ترجمه بهدرد بخور از «هملت» که قابلیت اجرا داشته باشد را سخت میتوان پیدا کرد.
این مترجم ادامه داد: در بسیاری از موارد هنرمندانی که به سمت آثار کلاسیک ادبی برای اجرا میروند دست به اقتباس میزنند یا بنا به صلاحدید خود از متن اصلی مایه میگیرند و متن قابل نمایش دیگری تعریف میکنند.
وی گفت: نمایشنامه «هملت» اثر ویلیام شکسپیر مترجم جسوری میخواهد که ترجمهای قابل اجرا از آن ارایه دهد تا شاهد باشیم امروز «هملت» در خیابانهای شهر چگونه نفس میکشد.
او با اشاره به اینکه هنوز هم مترجمانی داریم که در کار خود مسؤول و جدیاند و رسالت شغل مترجمی را با خود دارند اضافه کرد: پرفروش بودن آثار در انتخاب آنها تاثیری ندارد و هنگام انتخاب اثر ادبی برای اینکه تصوری کلی نسبت به موضوع متن پیدا کنند گاهی تمام اثر را میخوانند و بعد اقدام به ترجمه میکنند.
مجتهدزاده ادامه داد: هنوز هم مترجمان بزرگی داریم که با وجود اطلاع از نبود قانون کپیرایت در کشورمان قبل از شروع به کار از ناشران و نویسندگان دنیا برای ترجمه آثارشان اجازه میگیرند.
وی با بیان اینکه برخی از آثار ادبی به مدد بخت و اقبال پرفروش میشوند بیان کرد: اما باید بدانیم که این آثار ماندگار نیستند و آنچه که میماند کار باارزش مترجمان کتابخوانی است که ثمره مطالعه خود را با ما تقسیم میکنند و این به نوعی صدقه فرهنگی است که مترجمان خوب و بزرگ به ما ارزانی داشتهاند.
این مترجم با تاکید بر اینکه ما نباید براساس موجسواری برخی مترجمان برای ترجمه آثار پرفروش که شاید تا چند سال دیگر حتی نامی از آنها نماند همه جامعه مترجمان را به یک نگاه ببینیم خاطرنشان کرد: زیرا آنچه که میماند آثار ادبی ترجمه شده توسط انسانهایی مثل اسدالله امرایی، بهمن فرزانه، نجف دریابندری و احمد شاملو است که آثار ادبی بزرگی را به دست گرفتند و به ما شناساندند و این گونه است که اسم آنها سالهاست که از بین نرفته است.
این مترجم ادبی در پاسخ به این پرسش که آیا جامعه ترجمهخوان ما آثار داستانی کلاسیک را ترجیح میدهند؟ گفت: خیر. جامعه ترجمهخوان ما با احتیاط و گارد بسته به سمت آثار جدید نمیروند. با وجود اینکه تعداد کتابخوانهای ما اندک است اما آنهایی که جانسختی کردند و کتاب میخوانند آدمهایی نیستند که از تازهخوانی و نوجویی بترسند. بنابراین میخوانند و گاردی ندارد.
مجتهدزاده تصریح کرد: جامعه کتابخوان نوجو و پویا است و از جستوجوی آثار ادبی جدید ابایی ندارد و استقبال میکند.
او با بیان اینکه آثار ادبی کسانی میماند که سلیقه فارسی امروز ایران را تشخیص میدهند و میفهمند اظهار کرد: این امر نیاز به یک درک بسیط دارد. یعنی درکی که جامع باشد و بتواند پیشاپیش پیشبینی کند و درست ببیند که اثر پس از ترجمه چگونه خوانده خواهد شد و این امر حقیقتا کاری دشوار است.
وی با تاکید بر اینکه ترجمه یک اثر ادبی توسط چند مترجم نادرست است بیان کرد: ترجمه یکجور پدید آوردن است و نام مترجم را در دنیا جزو پدیدآورندگان میگذارند. از اینرو شک نکنید اثری که چند دست میشود ارزش خواندن ندارد.
این مترجم ادبی متذکر شد: هوش مصنوعی موضوعی است که جهان امروز ما را به شدت تحت تاثیر قرار داده است و در حوزه ترجمه نیز اگرچه هماکنون ترجمههای آن خواندنی نیست اما دستکم برای کسی که فکر و ذکرش تند کار کردن است قابل اتکا است.
مجتهدزاده با تاکید بر اینکه ترجمه کاری جدی و انفرادی است افزود: رمان و کتابی که چند نفر ترجمه کردند و هیاتی سر آن ریختهاند که سریع بسوزانند و به چاپ برسانند ارزشی ندارد. بنابراین به اسم مترجم بها دهیم و همان احترامی که به ما دارند را متقابلا قائل باشیم.
وی همچنین در خصوص وضعیت بازار نشر گفت: در این عرصه نیز مثل همیشه در بحران هستیم اما خوبی ماجرا در شرایط بحران این است که فقط ناشران متخصص میمانند.
این مترجم ادبی خاطرنشان کرد: ناشرانی که به هر دلیلی نتوانستند کار را ادامه دهند نمیتوانند کار نکردن خود را گردن بحران و بازار دلار و قیمت کاغذ بیندازند زیرا گرانی برای همه است و شاهد این هستیم که برخی ناشران کماکان در حال کار هستند و کماکان کارهای جدید حتی از نویسندههای ناشناخته منتشر میکنند.
این مترجم بیان کرد: ناشر آرمانی کسی است که کارشناس مطمئن و واجد شرایط استخدام میکند و این کارشناس با دقت رصد و کارشناسی میکند تا یک اثر را به خوبی شناسایی و تحویل مترجم دهد و مترجم نیز اگر واجد شرایط باشد ثمره کار اتفاقی خوب خواهد بود. یعنی اثری که درست ارایه شده و ارزش ادبی و ارزش خوانده شدن دارد.
مجتهدزاده با اعتقاد به اینکه سازمان نشر زمانی درست کار میکند که اقتصاد آن شکل درست خود را طی کند یعنی لایزال نباشد توضیح داد: وقتی دستگاهی که اسم خود را ناشر میگذارد در یک ساختار اقتصادی درست که در آن پول لایزال بیحساب و کتاب رد و بدل نمیشود قرار میگیرد و رابطه ناشر با مشتری کتاب درست تعریف شده باشد به غنای کار مترجم نیز کمک میکند.
در همین زمینه:
بیشتر مترجمهای ما شناخت دقیقی از ادبیات ندارند
انتهای پیام
نظرات