مردم غرب گیلان به مدفن بزرگان یا امامزادگان «تربه» می گویند. تربه «پیر شرفشاه»، در روستای دارسرا واقع در شهرستان رضوانشهر، مدفن یکی از شعرا و عرفای قرن نهم هجری است. ساختمان تربه پیر شرفشاه، در گذشته معماری بومی متناسب با ساختار معماری غرب گیلان را داشت. به خاطر شخصیت آرمیده در این آرامگاه، تربه پیر شرفشاه در تمام طول سال مورد توجه اهالی بوده و تنها مختص دهه محرم نیست. در حیاط این تربه، مزار دیگری نیز هست که گفته شده متعلق به مادر شرفشاه بوده و آن هم مورد احترام اهالی است. از دیگر عجایب این مجموعه، وجود سنگ خارای بزرگی است که در اثر نزولات جوی، گودالی در آن ایجاد شده و اهالی معتقدند آب گودال، برای درمان بیماری های پوستی به کار می رود و اهالی به آن «سنگ مزار» می گویند.
نهم محرم هر سال، مقارن با تاسوعای حسینی، دسته های عزاداری از روستاهای اطراف در حیاط این بقعه جمع می شوند و کسانی که نذر و خیرات دارند، احسان خود را در این روز بین زُوّرا توزیع می کنند. به دلیل نزدیکی روستای «دارسرا» به شهرستان صومعه سرا، علاوه بر اهالی رضوانشهر، شهروندان صومعه سرا و روستاهای اطراف نیز به زیارت این تربه می آیند. اهالی صومعه سرا ارادت خاصی به صاحب مزار دارند و نسب او را به سادات و ائمه معصومین(ع) می رسانند.
یکی از اهالی دارسرا، درباره «پیر شرفشاه» می گویند: صاحب مزار سید خوش طینتی بوده که از عالم غیب خبر داشته است و برپایی مراسم تاسوعا در این بقعه بیشتر از ۱۵۰ سال قدمت دارد. فرد دیگری، می گوید: صاحب مزار عارف و شاعر بوده و به همین دلیل مردم به او ارادت دارند. زیارت این بقعه، مربوط به ایام عزاداری در ماه محرم نیست و در گذشته از خرداد تا اوایل پاییز این بقعه زیارت می شد و کسانی که نذر داشتند، در این ایام به زیارت شرفشاه می آمدند. این زیارت با نذر و قربانی همراه بود و گاهی هم اهالی «شیلان کشی» می کردند و هزینه اطعام و احسان از اهالی جمع آوری و در یک روز مشخص از همه زوار پذیرایی می شد. «زوار گردشی» یا برپایی روزبازار نیز از دیگر حاشیه های مراسم بود.
آنچه از بین مراسم های مختلف پیرامون مزار پیر شرفشاه، با شکوه بیشتری برگزار می شود، همان مراسم نهم محرم است که رنگ و بوی مذهبی در آن غالب است. در این روز دسته های عزاداری از نقاط مختلف رضوانشهر و صومعه سرا به بقعه پیر شرفشاه می آیند و دلیل آن شان و جایگاه صاحب مزار برای اهالی است. به همین دلیل مراسم تاسوعای مزار شرفشاه، زودتر از دیگر میراث های معنوی و عزاداری گیلان همچون علم واچینی ثبت ملی شده است. مراسم عزاداری تاسوعای آرامگاه پیر شرفشاه به شماره ۶۸۴ در سال ۱۳۹۱ در فهرست میراث معنوی کشور، ثبت شده است.
«پیر شرفشاه» که بعدها به او نسبت سیادت نیز داده اند، تنها یک زیارتگاه ساده نیست. او شخصیت فرهنگی در منطقه ای است که قدمت آن به قرن های بسیار دور بازمی گردد. به زمانی که شهر تاریخی «گسگر»، بزرگترین شهر تاریخی شمال کشور در دوره صفویه بود و خاندان اسحاقوند بر آن حکمرانی می کردند. شهری که اکنون بقایای آن در دل جنگل های «هفت دَغَنان» در حوالی روستای «بهمبر» مدفون شده است.
صفت های «پیر» و «شاه»، نشانه هایی است برای فردی که گفته شده عارف مسلک بوده و تنها در بیشه ای زندگی می کرده است. او بعدها داماد «امیره ساسان گسگری» از حاکمان محلی می شود. اما آنچه مزار ساده او را خاص نموده، نسبت دادن کراماتی است که به عارف نامداری داده می شود که شعرهای گیلکی او، قدیمی ترین اشعار گیلکی موجود است.
به گفته محققین، «شرفشاه» شاعر و عارفی بود که در بیشهای تنها زندگی میکرد. محمدتقی پوراحمد جکتاجی، درباره آن شخصیت تاریخی می گوید: شرفشاه شاعر عارف درویش مسلکی بود که در بیشه ای تنها زندگی می کرد. تاریخ ردپای او را تا قرن هشتم گواهی می دهد. اشعار وی سینه به سینه تا امروز نقل شده و به گیلکی «گیل دولابی» بوده و کاملا قابل فهم است. برخی از اشعار در مجله فروغ و تعداد بیشتری در مجله فرهنگ در اوایل دوره پهلوی چاپ شده است، اما دیوان اصلی او مفقود است. یک نسخه خطی از اشعار شرفشاه در کتابخانه آکادمی بخارست پیدا شد که توسط محمدعلی صوتی عکس برداری و در سال ۱۳۵۸ از سوی بنیاد فرهنگ ایران منتشر شد.
مدیرمسئول فصلنامه گیله وا می افزاید: دیوان بازیافته شرفشاه مقدمه مبسوطی دارد که داستان عشق شرفشاه و «خوری سو»، خواهر امیره ساسان گسگری در آن نقل شده و نکات تاریخی نهفته ای دارد. از جمله اینکه از شرفشاه با عنوان «حضرت شاه شرفشاه» نام می برد و دیوان او را «دیوان زین العابدین و المحققان» یاد می کند. این دو عنوان نشان دهنده مقام عرفانی و مسلک صوفیانه شرفشاه است و نه نشان سیادت او.
جکتاجی، درباره سندیت مزار وی در روستای دارسرا هم می گوید: نام و مزار شرفشاه در یکی از سه تاریخ معتبر و پایه گیلان یعنی «تاریخ گیلان عبدالفتاح فومنی» آمده است و مردم منطقه نه فقط آن را زیارت می کردند و مورد احترام می دانستند، بلکه محلی برای الجای خاطیان و گنهکاران و پناهندگان سیاسی نیز بوده است. رسمی که در در دوره قاجار خیلی رواج داشت و خاطیان برای فرار از اعمال مجازات، به تربه های بسیار حرمت دار فرار کرده و در آن مکان تحصن می کردند تا بخشوده شوند.
جالب آنکه مزار همسر شرفشاه نیز که خواهر امیره ساسان گسگری است در جنگل های «هفت دغنان» موجود بوده و مورد احترام و زیارت زنان و دختران منطقه است. بعدها، اهالی نیز به «خوری سو» نیز نسب سیادت می دهند و نام او را بر سنگ مزار جدید «سیده کلثوم» نوشتند.
انتهای پیام
نظرات