حجت الاسلام محمد حائری شیرازی، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر قرآن و حدیث، در گفتوگو با ایسنا در خصوص چرایی وقوع حادثه عاشورا بیان کرد: حادثه عاشورا یکی از مهمترین وقایع صدر اسلام است. یکبار گفتهام که باید اندیشید چرا پنجاه سال پس از وفات پیامبر(ص) کار جامعه اسلامی به جایی رسید که مردم مسلمان، از وزیر و امیر گرفته تا قاضی و قاری، در کوفه و کربلا جمع شوند و فرزند پیامبر(ص) را با آن وضعیت فجیع به شهادت برسانند. این سوال نشاندهنده اهمیت درک عمیق از تاریخ است.
این پژوهشگر قرآن و حدیث اظهار کرد: ما باید بفهمیم چه شد که جامعه اسلامی آن زمان به این نقطه رسید. امت اسلامی که در جزئیات احکام و آیات قرآن دقیق بود، چطور در این قضیه واضح غفلت کرد و سستی نشان داد؟ این مسئله انسان را نگران میکند و نشان میدهد که حتی جامعهای که در زمان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) قرص و محکم بود، ممکن است به انحراف کشیده شود. پس باید درس بگیریم تا این گونه نشود.
این کارشناس مذهبی ادامه داد: یکی از عبرتهای عاشورا، همین ارتجاع جامعه و انحرافی است که هدف بعثت را از بین میبرد. تاریخ نشان داده که ادیان گذشته و پیامبران با انحرافاتی مواجه شدند که کتابهایشان را تحریف و آیینهایشان را بیخاصیت کرد. قرآن نیز از این خطر یاد میکند و میگوید محمد(ص) پیامبری است که اگر درگذشت یا شهید شد، آیا شما به عقب برمیگردید؟ این خطر سقوط ارزشها و افتادن جامعه در گرداب انحرافات بسیار جدی است.
وی عنوان کرد: ریشه ارتجاع جامعه و ماجراهای پس از رحلت پیامبر(ص) در انحراف خواص جامعه است. خواص کسانی هستند که از روی فکر و آگاهی تصمیم میگیرند اما وقتی این خواص به دنبال امتیازات دنیوی میروند و در دام دنیاطلبی، شهوتپرستی و مقامخواهی گرفتار میشوند، موجب انحراف جامعه میشوند. از طرفی، عوام جامعه نیز که از خواص پیروی میکنند، به انحراف کشیده میشوند.
این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: در منابع اسلامی آمده که «اذا فسد العالِم فسد العالَم». یعنی وقتی عالِم فاسد شود، جهان نیز فاسد میشود. بزرگترین گناه انسانهای ممتاز و برجسته این است که انحراف آنها موجب انحراف بسیاری از مردم میشود. سرنوشت عوام بستگی به شرایطی دارد که در آن زندگی میکنند و چون سرنوشت چیزی نیست که بتوان نسبت به آن بیتفاوت بود، باید مواظب باشیم جزء عوام نباشیم.
حائری گفت: معیار تمایز خواص از عوام بصیرت است. آنچه سبب میشود انسان جزء خواص باشد، روشنبینی و بصیرت است. اگر بصیرت نباشد، انسان جزء عوام خواهد بود؛ نباید صرفاً به دنبال تحصیلات عالیه رفت، بلکه هر کاری که انجام میدهیم باید از روی بصیرت باشد. قرآن میفرماید: «أدعو الی اللّه علی بصیرة اَنَا وَ مَنِ ابتعنی» یعنی من و پیروانم با بصیرت عمل میکنیم لذا باید تلاش کنیم تا قدرت تحلیل و تشخیص داشته باشیم و از روی بصیرت عمل کنیم.
انتهای پیام
نظرات