لیلا وصالی مدیرعامل انجمن سواد رسانهای ایران و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با حضور در استودیوی مثبت و منفی پلاس ایسنا به پرسشهای این رسانه درباره چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با استناد به تکنیکهای اقناعی سواد رسانه در مورد مخاطبان و جامعه هدف که در حال حاضر رایدهندگان هستند، پاسخ داد.
شنیدن عبارت اعدام کنید یا نکنید از کسی که می خواهد رئیسجمهور شود، برای مردم جالب نیست
هرآنچه قرار بود از سوی نامزدها بشنویم، شنیدیم
برنامه های آقای جلیلی را اجراییتر میدانم
حرفهای شعاری و دهن پرکن فایده ای ندارد
چطور حاضر میشویم عده دیگری به جای ما رای داده و تصمیم بگیرند؟
تصور این که نتیجه انتخابات از قبل مشخص بیاخلاقی انتخاباتی است
مردم پشت کشور را خالی نکنند؛ چراکه هیچ تاثیری جز افزایش مشکلات ندارد
با حمایت از هر کدام از نامزدها می توانیم مشکلات را حل کنیم
در موضوع انتخابات اهمیت دارد که چقدر نامزدها به جای ارائه برنامه از تکنیکها استفاده میکنند
استفاده از «تکنیک برچسبزنی» و «تکنیک دروغ بزرگ» در انتخابات مجاز نیست
پیش از این نیز پرویز امینی جامعهشناس، محمدصادق کوشکی استاد دانشگاه، پرویز سروری عضو جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، سعید آجرلو استاد دانشگاه و علی محمد نمازی عضو کارگزاران سازندگی، بیژن عبدالکریمی نویسنده و استاد دانشگاه، محمدعلی ابطحی و محمد عطریانفر فعالان سیاسی اصلاحطلب، ابراهیم فیاض استاد دانشگاه، مجید حسینی استاد دانشگاه، محمدتقی آزاد ارمکی استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، محمدرضا تاجیک استاد جامعه شناسی، محمد قادری کارشناس مسائل بینالملل و داوود حسینپور عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ، سعید لیلاز استادِ دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی ، محسن برهانی، حقوقدان و استاد دانشگاه با حضورهایی جداگانه در استودیو مثبت و منفی پلاس ایسنا با محوریت انتخابات ۱۴۰۳ با خبرنگار ایسنا گفتوگو کردند.
متن کامل گفتوگوی ایسنا با لیلا وصالی را در ادامه میخوانید:
در مرحله دوم انتخابات ریاستجمهوری، دو مناظره بین دو نامزد برگزار شد. ارزیابی و تحلیل خود از این دو مناظره و دیدگاههای دو نامزد را بفرمایید.
ما در انجمن سواد رسانهای ایران از ابتدای کارزار انتخابات، تیمهای تخصصی برای بررسی تکنیکهای اقناعی نامزدها داشتهایم. بر اساس این تکنیکها، میزان اخلاقی بودن و منطقیبودن نوع عملکرد نامزدها را بررسی کردهایم.
تکنیک اقناعی فنونی برای قانع کردن مخاطب است که مخاطب مطابق آنچه فرد میخواهد عمل کند یا بیندیشد. این تکنیکها میتواند روی افکار یا رفتار تاثیرگذار باشد. در این زمینه یک مثال میزنم. زمانی که شما به واسطه یک تبلیغ، برای خرید یک کالای خاص تهییج میشوید. ممکن است آن تبلیغ از فنونی استفاده کرده باشد تا شما رفتاری که میخواهد را انجام دهید. ممکن است آن تکنیک موجب شود شما از خرید خود پشیمان شوید اما برخی فنون موجب میشوند رفتارهای مداوم در افراد ایجاد کند مثل خرید گوشی همراه که سبک زندگی خاصی به همراه میآورد و فرد متمایل میشود که رفتار خرید کردن را تداوم دهد.
در بحث انتخابات هم همین اتفاقات رخ می دهد. ممکن است تکنیکهایی روی مردم اثر بگذارد و پیوندی بین گذشته، حال و آینده ایجاد شود و به واسطه این تکنیکها رفتارها میتواند محدود به زمان خاص یا پایدار شود. ما بررسی داشتهایم که در این انتخابات از کدام تکنیکها استفاده شده است. برخی تکنیکها اساسا غیراخلاقی هستند یعنی استفاده از آنها را مجاز نمیدانیم و اگر کسی از آنها استفاده کند، آن را یک امتیاز منفی در نظر میگیریم. کسانی که از این تکنیکها استفاده میکنند، معتقدند هدف وسیله را توجیه میکند و به هر قیمت میخواهند که رای مخاطب را بدست آورند.
تکنیک برچسبزنی و تکنیک دروغ بزرگ میتواند دو وجه داشته باشد و هم اخلاقی و هم غیراخلاقی استفاده شود. در تکنیک برچسبزنی، یک برچسب خاصی به فرد یا گروه خاصی نسبت داده میشود و این موجب میشود افراد بدون شنیدن حرف های فرد برچسبخورده، درباره او را قضاوت کنند
تکنیک برچسبزنی و تکنیک دروغ بزرگ میتواند دو وجه داشته باشد و هم اخلاقی و هم غیراخلاقی استفاده شود. در تکنیک برچسبزنی، یک برچسب خاصی به فرد یا گروه خاصی نسبت داده میشود و این موجب میشود افراد بدون شنیدن حرف های فرد برچسبخورده، درباره او را قضاوت کنند مثل برچسب طالبان و اینکه هرکسی به یک فرد رای دهد، طالبان است. ما از برچسب طالبان یک پیش زمینه خاصی داریم و اینجا نمادسازی میشود. مثلا از نماد شیر برای قدرت و از نماد روباه برای مکر و حیله استفاده میکنید. این عبارات ذهن مخاطب را هدایت میکند به اینکه قبل از شنیدن حرف فرد، پیش قضاوت درباره او صورت گیرد.
برخی کلمات چنین ویژگیهایی دارند. بار معنایی کلمات بر ذهن مخاطب تاثیرگذار است. اینکه بگوییم فردی درگذشت، کشته شد یا به شهادت رسید بار معنایی خاص خود را دارد. اینکه بگوییم فردی توسط آمریکا کشته شد یا به شهادت رسید، بار معنایی متفاوتی دارد و نشان میدهد ما چگونه به آن موضوع نگاه میکنیم.
تکنیک دروغ بزرگ این است که بگوییم اگر به فلانی رای دادید ضد نظام هستید و اگر به دیگری رای دهید همیشه به این وضع دچار هستید. تکنیک شیب لغزان به افراد را میگوید اگر به فلان فرد رای بدهید، در سرازیری افتاده و این اتفاقات برای شما رخ می دهد پس به فلانی رای دهید. تکنیک شیب لغزان یا دروغ بزرگ میتواند به عنوان یک تکنیک غیراخلاقی استفاده شود. تکنیک دروغ بزرگ اولین بار در جنگ جهانی دوم توسط هیتلر استفاده شد.به این معنا که هرچه قدر دروغ شما بزرگتر باشد، مردم آن را بهتر باور میکنند و مردم دروغهای بزرگ را بهتر از دروغهای کوچک باور میکنند.
در موضوع انتخابات اهمیت دارد که چقدر نامزدها به جای ارائه برنامه از تکنیکها استفاده میکنند. کسی نیست که مشکلات جامعه را نداند. همه با مشکلات معیشتی، اشتغال، ازدواج جوانان یا مدیریت شهری آگاه هستند و بیان کردن صرف مشکلات دردی را دوا نمیکند و فقط با مردم احساس همذات پنداری شده و یک تکنیک اقناعی برای تحریک عواطف و احساسات است. این تکنیک احساسات مخاطب را جریحهدار میکند و به شدت اثرگذار است و مخاطب همراه میشود. البته دو نوع مخاطب احساسی و مخاطب عقلانی داریم. تکنیک استفاده از احساسات بیشتر در مورد کسانی استفاده می شود که از دوز احساسات بالاتری برخوردار هستند اما برای کسانی که دنبال منطق هستند، تکنیک آمار و ارقام استفاه می شود اما مهم است چه کسانی این آمار و ارقام را استخراج کرده اند؟ جامعه آماری کجاست؟ روش آماری به کار گرفته شده چگونه بوده و قابلیت تعمیمپذیری دارد یا نه؟ این تکنیک معمولا با دروغ بزرگ یا استناد سازی به هم آمیخته است. مثلا گفته شده است که دانشگاه شیکاگو درباره میزان افسردگی در ایران آمار را داده است. اینجا موضوعیت آن دانشگاه مهم است. آیا آن دانشگاه رشتهای دارد که منطبق باشد با سنجش این موضوع در ایران؟ آیا این آمار واقعا روی سایت این دانشگاه وجود دارد؟
مناظرهها تمام شد و هرآنچه قرار بود از سوی نامزدها بشنویم، شنیدیم. حرفهای شعاری و دهن پرکن فایده ای ندارد . تکنیک کلیگویی به جای ارائه برنامه و تکنیک همراهی با جماعت وجود دارد. در این تکنیک فرد به جای ارائه برنامه، خود را از جانب مردم معرفی میکند
خیلی از آمارهایی که داده می شود در واقع بحث تلفیق آمار قدیم و جدید است و چون ممکن است تماشای یک نمودار برای مردم حجت تلقی شود. ولی سوال این است که نمودار چگونه بدست آمده است و چه مقدار قابل اتکاست؟ کدام کارشناسان این آمار را تایید کردهاند و خود این افراد تا چقدر مورد اعتماد هستند؟
تکنیک طنز و تکنیک ترس نیز وجود دارد. شنیدن عبارت اعدام کنید یا نکنید از کسی که می خواهد رئیسجمهور شود، برای مردم جالب نیست. از نامزدها توقع میرود که برنامه دقیق و منظم ارائه کنند زیرا مقام ریاستجمهوری مقام آزمون و خطا نیست. کسی کار اداری را تجربه کرده باشد، میداند کارمند را از روز اول جای رئیس اداره نمیگذارند. اگر این کار رخ دهد یعنی فسادی وجود دارد. فرد باید تجربه کسب کرده باشد و یک پله بالاتر رفته باشد. اگر بخواهیم وارد فضایی شویم که برای آن برنامه نداریم و تازه بخواهیم وارد بررسی شویم و به سمت شناسایی کارشناسان برویم، نمیتوانیم تشخیص دهیم کدام کارشناس میتواند طرف مشاوره مناسبی باشند. وقتی شناختی نداشته باشیم، نمیتوانیم کارشناس مناسب پیدا کنیم.
الان مناظرهها تمام شد و هرآنچه قرار بود از سوی نامزدها بشنویم، شنیدیم. حرفهای شعاری و دهن پرکن فایده ای ندارد . تکنیک کلیگویی به جای ارائه برنامه و تکنیک همراهی با جماعت وجود دارد. در این تکنیک فرد به جای ارائه برنامه، خود را از جانب مردم معرفی میکند. تکنیک دیگر استفاده از نمادهاست که در این تکنیک از نمادهایی که برای مردم مهم است از جمله قرآن، نهجالبلاغه، شهید سلیمانی، نمادهای قومیتی و مذهبی به عنوان یک تکنیک مورد استفاه قرار می گیرد.
پس باید بدانیم وقتی از جایگاه قدرت صحبت میکنیم، هرکسی میتواند از هر تکنیکی استفاده کند. ما باید فضای ذهنی خود را از این تکنیکها کنار بگذاریم و منطقی نگاه کنیم برنامههایی که ارائه شده چیست که بعدا با خطکشی خاص مواجه نشویم. در مناظرههای انتخابات قبلی در مورد آقای رئیسی گفتند اگر او بیاید در پیاده رو دیوارکشی میکند. هرچه قدر این حرف الان خنده دار است ولی آن موقع باور می شد چون ذهن مردم برای ترس و اضطراب آماده و قدرت فکر و تعقل گرفته شده بود. وقتی دچار ترس می شویم، باورپذیری ما از خیلی موضوعات زیاد می شود. اینجا لازم است که در فضای آرام قرار بگیریم و با منطق بیندیشیم که چقدر این مسائلی که به عنوان ترس مطرح میشود، منطقی و قابل تحقق است؟
شما به تکنیک همراه جماعت و برچسب زنی اشاره داشتید. در انتخابات گذشته برچسب شش کلاسه و برچسب طالبان در این انتخابات استفاده شد. چقدر این تکنیکها برای جامعه نخ نما شده است؟ آیا این نخنما شدن بر میزان مشارکت تاثیر داشت؟
باید اول ببینیم مردم در چه فضاهای رسانه ای قرار دارند. فضای رسانهای خیلی بازتر از صداوسیما است. بازی همستر در ایام انتخابات خیل عظیمی از مردم را به خود مشغول کرد و روزهای اول و دوم، ۳ میلیون بازگشت به تلگرام داشتیم. در این بازی من دائم باید به روی گوشی ضربه بزنم تا مبلغ اندکی بدست بیاورم. برای این فرد چقدر وقت می ماند که به مسائل بزرگتر از جمله انتخابات فکر کند؟ وقتی اولین دغدغه برای فرد مسائل مالی است، شاید بگوید هرکسی بیاید برای من فرقی ندارد اما این بازی شاید مبلغی در جیب من بگذارد.
فضاهای رسانهای که به شدت در حال اثرگذاری بر ذهن مردم هستند هم اهمیت دارد. آنها به شدت تلاش می کنند که به مردم القا کنند که انتخابات هیچ تاثیری بر زندگی مردم ندارد. آنها جمهوری اسلامی را به دگماتیسم، تحجرگرایی و طالبانسیم متهم می کنند. ما می دانیم مشکلات زیادی وجود دارد. به طور مثال من میدانم سیستم آموزش و پرورش چه مشکلات جدی دارد ولی آیا حاضرم به خاطر این ضعف دیگر فرزندم درس نخواند؟ هیچ وقت حاضر نیستیم چنین ریسکی بزرگی بکنیم ولی چطور حاضر می شویم عده دیگری به جای ما رای داده و تصمیم بگیرند.
ایجاد شور انتخاباتی و فهم انتخاباتی و اینکه اصل انتخابات چه اندازه برای کشور اهمیت دارد، مهم است .برای بدست آوردن حق رای در دنیا چه خونهایی ریخته شده است و چقدر انسانها مبارزهکردهاند تا این حق رای را بدست آورند و حالا که این حق بدست آمده عده زیادی تلاش میکنند که مردم رای ندهند و میگویند رای دادن تاثیری بر سرنوشت شما ندارد در حالیکه دیدهایم که دولتهای گذشته چگونه در زندگی تاثیر منفی و مثبت گذاشته اند و این امتداد خواهد داشت.
شما اشاره کردید که بخشی از مردم درگیر انتخابات نشدهاند و درگیری ذهنی این افراد با انتخابات رخ نداده است.
عامدانه تلاش می شود. مدل رسانههای بیگانه، توجه به چپ و راست نیست و کل انتخابات را زیر سوال میبرند که نباید رای داد.
این تحلیل درست است که شاید ذهن افراد درگیر انتخابات شده است و رسانههای بیگانه موفق عمل کرده و روی ۶۰ درصد افکار عمومی اثر گذاشته است؟ پس شاید این اخبار دیده میشود و رسانههای داخلی نتوانستند اهمیت انتخابات را تبیین کنند و جریان سازی کنند
شبکه های اجتماعی بستری برای انتقال اطلاعات حتی اطلاعات شبکههای رسمی هستند. ممکن است بیشتر از اینکه مردم تلویزیون ببینند این اطلاعات را در شبکههای اجتماعی میبینند ولی چقدر از این شبکه ها در اختیار ما هستند؟ در سواد رسانهای از چهار ساحت ویژگیها و ظرفیت خود رسانه، مصرف کننده، تولید کننده و مدیران رسانه صحبت میشود.
حاکمیت رسانهای در کشورهایی مثل آمریکا که تولیدکننده محتوای رسانهای هستند اصلا مطرح نبود. کشورهایی که با قدرتهای بزرگ همسو هستند به بحث مدیریت رسانه ورود نمی کنند و فقط شعارهای دهن پرکن از آزادی اطلاعات و بیان مطرح میکردند اما سال گذشته دیدیم تیکتاک که تنها رسانه غیرآمریکایی بود که توانست دو سوم جوانان امریکایی را به خود جذب کند و اینجا بحث مدیریت رسانه در آمریکا مطرح شد. یک مرتبه به شدت به این موضوع پرداختند و تنها رسانه غیربومی که جوانان را در موضوع اعتراضات به جنگ فلسطین جذب کرده بود را کوبیدند. در ترکیه دیدیم بعد از اینکه سیل شدیدی آمد، توییتر را فیلتر کرده و با آنها وارد مذاکره شدند که اگر فیکنیوزها مردم ما را دلسرد کند یا آنها را بترساند، ما اجاره فعالیت به شما نمیدهیم.
پس مدیریت رسانه برای همه کشورها مهم است ولی ما مثل تخته پاره وسط اقیانوس رها هستیم و هیچ شبکه خارجی که استفاده می کنیم، در اختیار ما نیستند. من مخالف جدی فیلترینگ بودم که در دوره آقای جهرمی رخ داد. ما آن زمان با وزیر ارتباطات و فرهنگ صحبت کردیم و گفتیم فیلترینگ راهحل نیست اما بحث رمز ارزها را مطرح کردند که وحشیتر و غیرقابل کنترلتر دلار است و میتواند ارز از کشور خارج کند و نمیتوانیم آن را مدیریت کنیم زیرا در اختیار ما نیست. این بحث یک ماه قبل از فیلترینگ تلگرام مطرح شد.
در واقع صاحبان شبکه های اجتماعی حاضر نشدند پای معامله بیایند و درباره انتشار اخبار تعهد بپذیرند. یکی از قوانین کشور ما این است که یک روز قبل انتخابات حق تبلیغات وجود ندارد ولی این در شبکههای اجتماعی خارج از کشور قابل رعایت شدن نیست. مردم تحت تاثیر انواع رسانههایی هستند که هر کسی میتواند در آن تولید محتوا داشته باشد.
با توجه به تکنیکهایی که اشاره کردید چه کسی در مناظره دیشب توانست در کسوت رئیس جمهور حاضر شود؟
انتظار از رئیسجمهور مهم است. این انتظار غیرواقعگریانه است کسی بیاید و منجی باشد و همه مشکلات را حل کند و ما دیگر مشکلی احساس نکنیم و ایران به بهشت تبدیل شود. ما دو گزینه پیشرو داریم و باید یک انتخاب داشته باشیم و بررسی کنیم کدام یک اصلح است و توان بهتری برای اجرای برنامهها دارد تا کشور را رشد بدهد. داشتن برنامه و تجربه اجرایی اهمیت زیادی دارد. همه مردم قادرند شعارهای جذاب بدهند اما مهم این است که شما چه برنامه متفاوتی دارید که دیگری ندارد. برنامه و راهکار مهم است. باید برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت داشته باشند. بحث دخیل کردن متخصصان و کارشناسان هم اهمیت زیادی دارد.
با توجه به مطالبی که اشاره کردید، کدام نامزد برنامه داشت و چه کسی نداشت؟
من اصلا از آقای پزشکیان برنامه ندیدم. آنچه دیدم بیشتر شعار بود تا برنامه. آقای جلیلی هم برنامه مفصلی ارائه نداد ولی گفت برنامه داریم. پزشکیان گفت برنامه خواهم نوشت. دو پیام ویراستی وی را دیدم که یکی نوشته بود به کارشناسان میدهیم تا انجام دهند یعنی در حال حاضر برنامه موجود نیست و پیام دیگر این بود که مجلس قبلا برنامه نوشته است که ما باید آن را اجرا کنیم یعنی خودمان مستقل برنامه نداریم و منتظر برنامه مجلس هستیم در حالیکه مجلس قرار نیست برنامه اجرایی به دولت بدهد بلکه قانونگذار است. من برنامه های آقای جلیلی را اجراییتر میدانم.
تحلیل شما از نگاه دو نامزد به مساله زنان چیست؟
هر دو نامزد به مساله زنان توجه میکنند ولی هیچ کدام از نامزدها کارنامه خیلی جدی و قوی درباره زنان نداشتهاند. البته همسر آقای جلیلی دکتر هستند و دختر آقای پزشکیان تحصیل کرده هستند و در خانواده خود به مساله زنان توجه دارند.
هر دو نامزد به مساله زنان توجه میکنند ولی هیچ کدام از نامزدها کارنامه خیلی جدی و قوی درباره زنان نداشتهاند. البته همسر آقای جلیلی دکتر هستند و دختر آقای پزشکیان تحصیل کرده هستند و در خانواده خود به مساله زنان توجه دارند
حضور زنان در جامعه خوب بوده است. اساتید دانشگاه، پزشکان، پرستاران و مدیران میانی را خوب می بینیم اما اهمال قانونی جدی درباره زنان داریم و خیلی از قوانین برای زنان ضمانت اجرایی ندارد. همین الان چند خانم در مجلس حضور دارد؟ از ۲۹۰ نماینده، ۱۶ نماینده خانم داریم. در سطح قانونگذاری هر اندازه مردان فهم عمیق از موضوع زنان داشته باشند، باز هم فهم زنان به مسائل خود متفاوت است. هنوز نگاه جنسیتی وجود دارد و نمیدانیم متخصص میتواند هم مرد باشد هم زن. در سطح وزارت، مجلس و سطوح بالای مدیریتی از چند خانم استفاده می شود؟ آیا هیچ خانمی در این سطح نداریم؟
فردی ممکن است برادر خوبی باشد ولی همسر خوبی نباشد. ممکن است مادر خوبی باشد ولی همسر خوبی نباشد بنابراین نمیتوان رفتارهای فردی را به رفتارهای عمومی او در جامعه تعمیم داد. باید ببینیم عملکرد گذشته این افراد چگونه بوده است و آن را با هم مقایسه کنیم. البته در مقایسه یک نکته وجود دارد. تکنیک مقایسه زمانی استفاده میشود که نقاط قوت یک فرد را با نقاط ضعف فرد دیگر مقایسه کنیم که نتیجه غلط میدهد در حالیکه باید نقاط ضعف و قوت را با هم مقایسه کرده و سپس قضاوت کنیم.
نگاه تبلیغاتی دو نامزد درباره زنان نزدیک به هم بود؟
من تفاوت خاصی احساس نکردم.
تحلیل شما از میزان مشارکت در مرحله دوم انتخابات چیست؟
در روزهای گذشته دیدهام که برخی می گویند چون نماینده آنها حضور ندارد و از این دو نفر نیست، رای نمی دهیم. در حالیکه تکتک آرایی که می دهیم فارغ از اینکه تایید کننده جمهوری اسلامی ایران است، جایگاه ایران را در عرصه بین الملل را مشخص می کند. حتی نقش ایرانیان خارج کشور هم در ایجاد پشتوانه کشور اهمیت دارد. برای چانهزنی، حذف تحریمها و سایر مسائل بینالمللی، پشتوانه مردمی اهمیت زیاد دارد.
کشور ما از اقوام مختلف تشکیل شده است و ما انواع قومیت و تفکرهای مختلف داریم و دو نامزد نمیتوانند یک قومیت یا تفکر خاص را برجسته کرده و تفکر خاصی را نادیده بگیرند. رئیسجمهور نماینده همه تفکرها و اقوام خواهد بود. استفاده از یک قومیت خاص، تکنیک اقناع برای همراه کردن است. این دو هر دو از آذری زبانان هستند. آقای پزشکیان از تبریز هستند. مادر آقای جلیلی آذری هستند. هر دو با کردستان مناسباتی دارند و در این زمینهها یکسان هستند. مدل نگاه رئیس جمهور باید همه اقوام را همراه کند.
در این بخش نظر خود را درباره نامزدها و شعارهایشان در یک جمله کوتاه بفرمایید.
آقای پزشکیان: فرد دلسوز و مردمی هستند که بیشتر از اینکه توان اجرایی داشته باشند، دلش می خواهد توان اجرایی داشته باشد.
آقای جلیلی: شاید نه در گذشته ولی در حال حاضر فردی هستند که با مشکلات مردم درگیر بوده اند و توانستهاند راه حلهای خوبی در بخشی از عرصههای مهم داشته باشند.
برای ایران: شرکت در انتخابات به نفع هر نامزدی، به نفع ایران خواهد بود.
یک جهان فرصت، یک ایران جهش، هر ایرانی یک نقش پرشکوه: این آمال و آرزوهای همه ایرانیان است. فکر نکنم هیچ کسی باشد که بگوید دوست ندارد این اتفاق بیفتد. باید برنامه ها را دید و فکر میکنم بخشی از برنامهها بتواند ما را به این فرصتها برساند.
فکر می کنید پیروز مرحله دوم انتخابات چه کسی است؟
کاملا بستگی به یکی دو روز آخر دارد. اینکه تصور کنیم نتیجه انتخابات از قبل مشخص است و اسم یک نامزد خاص از صندوق بیرون میآید، این بیاخلاقی انتخاباتی است. هر بار تجربه کردهایم که نتیجه صندوق انتخابات یک عده را خوشحال و یک عده را ناراحت می کند. امیدوارم مردم با دید باز به برنامه های نامزدها نگاه کرده و بهترین انتخاب را انجام دهند.
خواهشم از مردم این است که این بار هم پشت کشور را خالی نکنند؛ چراکه هیچ تاثیری جز افزایش مشکلات ندارد. با حمایت از هر کدام از نامزدها می توانیم مشکلات را حل کنیم
اگر جمع بندی دارید بفرمایید.
این روزها شاید فشارهایی اقتصادی وجود دارد و مردم هم مطالبات به حقی دارند و حتی این مطالبات موجب عصبانی شدن یا قهر کردن هم بشود که حق هم دارند اما خواهشم از مردم این است که این بار هم پشت کشور را خالی نکنند. خالی کردن پشت کشور هیچ تاثیری جز افزایش مشکلات کشور ندارد. با حمایت از هر کدام از نامزدها می توانیم مشکلات را حل کنیم.
مردم باید به برنامههای نامزدها توجه کرده و صرفا به شعارهای دهنپرکن توجه نکنند. نگاه به گذشته و بازگشت به گذشته نداشته باشیم. زمانی که شهید رئیسی از دنیا رفتند، وزیر خارجه آمریکا پیام تسلیت داد و از طرف مجلس این کشور به استیضاح گرفته شد که به چه حقی این پیام تسلیت دادید. خواهش من از مردم این است که این گفت وگویی که در مجلس آمریکا رخ داد را ببینند و دلایل آنها برای اینکه نباید برای شهید رئیسی پیام تسلیت میدادند را بررسی کنند. این محکمترین و مهمترین نکتهای است که از حقانیت شهید رئیسی دفاع میکند.
انتهای پیام
نظرات