محمدرضا ابراهیمی متخصص روانشناسی، رواندرمان و روانکاو در گفت و گو با ایسنا بر نقش سالیان اولیه زندگی و تأثیرگذاری والدین بر فرزندان به شکل ناخودآگاه و بخشی از جنبههای خودآگاه آنها اشاره کرد و افزود: بر اساس پژوهشها، بررسیها و مشاهداتی که در جلسات روانکاوی و رواندرمانی صورت گرفته ما در حال تکرار ۷ ساله اولیه زندگی خود هستیم.
وی بیان کرد: علیرغم اینکه به شکل ناخودآگاه در تمامی تجلیات رفتاریمان در حال تکرار گذشته خود هستیم اما تصور میکنیم در زمان حال هستیم و در واقعیت قرار داریم و رفتارهای ما عادی و نرمال است.
این روانکاو گفت: گرچه تصور ما بر این است که ما موجودی مختار هستیم که آگاهانه تصمیم میگیریم و این آگاهی کمک میکند تا رفتارهای خود را شکل دهیم اما در واقعیت اینگونه نیست.
وی افزود: در واقعیت ما سینتومها و علائم بیمار گونه بسیاری را از کودکی با خود آوردهایم و در تصمیم گیریهایمان ناخود آگاهانه به تکرار تجربیات اولیهمان میپردازیم، در این میان بعضاً به طور تصادفی موفقیتهایی به دست میآوریم و اگر با شکست مواجه شویم آن را به حساب موقعیت، شرایط، قسمت و ... میگذاریم که در واقع نوعی دفاع هستند برای توجیه هر آنچه که تکرار میشود.
دکتر ابراهیمی اذعان کرد: آدمها یک رویه رفتاری را در تمام عمر خود تکرار میکنند در صورتی که این تکرار ناخودآگاه بوده و خودشان نمیدانند که زندگی آنها در واقع تکرار گذشته کودکیشان است.
هر فرد ترکیبی از ویژگیهای والدین است
وی اظهار کرد: در واقعیت هر فرد ترکیبی از ویژگیهای والدین است، پدر و مادر تا حدودی بخشهایی از سیستم شخصیتی و روانی او را شکل میدهند، کامل میسازند و وادار به عمل میکنند.
این روانشناس افزود: این جریان ناخودآگاه که در اعماق ذهنی فرد هستههای وهنی خاص خودش را از سوی پدر و مادر تغذیه میکند نوعی جبر و عدم اختیار را در فرد موجب میشود که دور از سطح هوشیاری فرد بوده و به شکل ناخودآگاه در تمامی جنبههای زندگی او تکرار میشود.
وی گفت: یکی از هدفهای ما در افرادی که مراجعه دارند خارج کردن فرد از دنیای ناخودآگاه و وارد کردنشان به دنیای خودآگاهی است، تمام تلاش ما در فضای درمان در جریان بینش یابی مراجعه در فضای تحلیل و تفسیر سینتومها، تعارضات درونیات، عوارض، احساسات و درگیریهای فرد با درون خودش است تا هرکدام که در سیستم ناخودآگاه فرد تأثیر میگذارد را از این فضا بیرون بکشیم.
ابراهیمی بیان کرد: این اقدام موجب میشود فرد قدرت مواجه و رویارویی با آنچه که در دنیای ناخودآگاه او پس زده شده و غیر قابل تحمل، دیدن، شنیدن یا فکر کردن است را بیرون بریزد و بشنود، فکر کند و ببیند و در سایه تحولی که در او ایجاد میشود بتواند خودش باشد و از گذشتهای که به جبر او را درگیر کرده رهایی و نجات پیدا کند.
روانکاوی نوعی رهاسازی فرد از بند آسیبها، دردها، رنجها و زخمها است
وی گفت: روانکاوی نوعی رهاسازی فرد از بند آسیبها، دردها، رنجها و زخمهایی است که در درون سیستم روانی او انباشته شده و بسیاری از انسانها هیچ گاه این شانس و موقعیت را پیدا نمیکنند که در عمر خودشان از آنها رهایی و نجات یابند و صرفاً وقتی در فضای درمانی روانکاوانه قرار میگیرند از اعماق وجودی خود مطلع میشوند.
این رواندرمان خاطرنشان کرد: اکثریت انسانها در هالهای از اوهام ناخودآگاه خود قرار دارند و ساختار فکری، ذهنی و ارزشی آنها در حقیقت تکرار هر آنچه است که در سالیان اولیه زندگی درونفکنی شده و در رابطه با تجربیاتی بوده که وادار به تحمل آنها شده و اکنون در بزرگسالی به فرمی ناخودآگاه آنها را در موقعیتهای گوناگون نشان میدهد.
آنچه که میتواند بیماری نسلها را موجب گردد
وی با اشاره به اینکه گاهأ این موقعیتها میتوانند آسیب زننده باشند و رفتار فرد بر شدت آسیب میافزاید و گاه برعکس این اتفاق میافتد، اظهار کرد: رفتار افراد به لحاظ جزئیات ترکیبی از رفتار والدین است، همین طور احساسات، هیجانات، عواطف و بسیاری از تجلیات درونی و ذهنی شما تکرار تجربیات اولیه شما است.
ابراهیمی با بیان اینکه هر آنچه به شما وارد شده انعکاس و مخلوطی است از آنچه که در حال حاضر در رابطه با جهان پیرامونیتان تجربه میکنید، افزود: این وضعیت عمق فاجعه زندگی بشری را میرساند، چون شما خودتان نیستید و در واقع افراد و مراجع قدرتی در کودکیتان هستید که انگار روح، روان و رفتار آنها را در وجود خود به امانت نگه داشتهاید و در موقعیتهای گوناگون آنها را تکرار میکنید.
فاجعه به این لحاظ که این آگاهی خودش استرسزا است، اینکه شما خودتان نیستید بدین معناست که شما در واقع دیگران هستید و این دیگران بودن با توجه به اینکه در موقعیت آن دیگران در گذشته قرار ندارید میتواند منجر به آسیبهایی از جمله افسردگی، اضطراب، بیماریهای روانی، وسواس، افسردگی، مشکلات عاطفی و... شود.
وی بیان کرد: این مسائل در واقع تکرار کردن رفتارهایی است که در کودکی گرفتهاید و اکنون در بزرگسالی آنها را تکرار میکنید و تکرار آنها با توجه به اینکه در شرایط کودکی نیستند تعارض، ناسازگاری و تنش در وجود شما ایجاد میکند و اینها را به شکل بیماری روانی میبینیم.
متخصص روانشناسی، رواندرمان و روانکاو افزود: گرچه سیستم ذهنی، روانی و وهنی شما فاقد زمان و مکان هستند اما وجود و ارگانیسم شما در یک زمان و مکان دیگر به غیر از کودکی شما است، این وضعیت موجب میشود که درگیر تنشهایی در سیستم روانی و رفتاری خود باشید و نتیجه آن بیماری و آسیب دیدن شما میشود.
وی گفت: هر آنچه که مربوط به اعصار و نسلهای گذشته است میتواند بر نسل جدید بیمارگونه تلقی شود و بیماری نسلها را موجب گردد. بازی کردن نقش والدین و برونفکنی دادههای جمع شده در سیستم روانی در حال حاضر میتواند به دلیل تناقض و تعارضی که با جهان فعلی دارد باعث آسیب شود.
انتهای پیام
نظرات