به گزارش ایسنا، «مارکو کورنلوس»، سفیر اسبق ایتالیا در سومالی، استرالیا، سازمان ملل و عراق و فرستاده ویژه دولت رُم برای سوریه و «فرآیند صلح خاورمیانه» با انتشار تحلیلی در وبگاه «میدل ایست آی» تاکید میکند گروه هفت به دنبال اتخاذ مواضع متناقض و استانداردهای ۲ گانهای دور از واقعیت در حوزههای متعدد، دیگر نمیتواند وانمود به رهبری جهان کند.
کورنلوس در این مطلب منتشر شده در پایگاه «میدل ایست آی» مینویسد: «چندی پیش رهبران گروه هفت در یک تفرجگاه مجلل در منطقه آپولیای ایتالیا گرد هم جمع شدند تا وانمود کنند در حال مدیریت قاطع جهانی با چالشهای روزافزون همراه با بحرانهای درهم تنیده متعدد بوده و این کار را از طریق یک سری قواعد همگانی که خودشان منحصرا درک، تفسیر و اجرا میکنند انجام میدهند. هیچ چیز آنها دیگر به واقعیت نزدیک نیست. تعداد کشورهای جهان که به سختی میتوانند روایت گروه هفت را باور کنند هرچه بیشتر میشوند. از جنبه سیاسی اکثریت سران گروه هفت را میتوان در بهترین حالت اردکهای لنگ (رهبرانی که روزهای آخر دوره خود را میگذرانند) و در بدترین حالت مردگان متحرک توصیف کرد. میتوانیم به جای گروه هفت به آنها بگوییم ارواح هفت!»
این رهبران در بیانیه پایانی اجلاس خود در ایتالیا از «اعتقاد مشترک» خود به «اصول دموکراتیک و جوامع آزاد، حقوق بشر همگانی، پیشرفت اجتماعی و احترام به چندجانبه گرایی و حاکمیت قانون» حرف زدند. آنها متعهد شدند به این که «فرصتها را فراهم و سعادت مشترک را پیگیری کنند و به دنبال تقویت هنجارها و قوانین بینالمللی در راستای نفع همگانی باشند.»
آنها در بیانیه خود همچنین گفتند که قاطعانه بر تعهد خود به «احترام به منشور سازمان ملل، حراست از صلح و امنیت بینالملل، و حفظ نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین» مجددا تاکید کرده و «از یک حاکمیت جهانی موثر، فراگیر و منصف که بازتاب دهنده جهان در حال تغییر ما باشد حمایت میکنند.»
به نوشته وبگاه میدل ایست آی، مشاهده دقیق رفتار برخی اعضای گروه هفت در دهههای اخیر به ویژه از بعد از هفتم اکتبر گذشته (روز اجرای عملیات طوفان الاقصی در سرزمینهای اشغالی) نشان میدهد که این اعلامیهها را در بهترین حالت میتوان توخالی دانست.
دیپلمات اسبق ایتالیایی ارزیابی میکند: «آنها نسبت به جنگ روسیه و اوکراین پایبند به اصول عالی خود بوده و بیشترین حجم بیانیه نهایی خود را وقف این موضوع کردند اما موضعی مبهم و غیرقطعی را درباره کشتار فعلی در نوار غزه، جایی که در آن اسرائیل، به قول اعضای گروه هفت تنها دموکراسی در خاورمیانه، قربانیان خیلی بیشتر و وضعیت حتی جدیتری را به بار آورده، اتخاذ کردند.»
گروه هفت در رابطه با جنگ اوکراین تصمیم گرفت با استفاده از «درآمدهای فوقالعاده حاصل از داراییهای حاکمیتی مسدود شده روسیه ۵۰ میلیارد دلار به اوکراین عرضه کند.»
اعضای این گروه در یک موضع جنگطلبانه به «تلاشهای دسته جمعی خود در راستای خلع سلاح و تحریم مجتمع صنعتی نظامی روسیه» بالیدند.
کورنلوس معتقد است که مسکو از چنین موضعی میتواند تنها به عنوان تاکید آشکار آنها بر این که روسیه نباید توان دفاع از خود را داشته باشد تفسیر کند. او نوشته است: «آیا چنین موضعی و قرار دادن چنین کلماتی در بیانیه پایانی گروه هفت آن هم زمانی که خطر وقوع یک جنگ جهانی سایه انداخته، لازم بود؟»
این تحلیلگر ایتالیایی تاکید میکند گروه هفت وقتی نوبت به جنگ غزه میرسد، مرعوب واکنش بالقوه دولت اسرائیل شده و کوچکترین تلاشی برای اعمال حتی ذرهای از استانداردهایی که انقدر با جدیت در رابطه با روسیه اعمال میکند، انجام نمیدهد.
او تصریح داشته است: «احترام ادعایی گروه هفت به منشور سازمان ملل و تعهدش به رعایت منزلت انسانی و حاکمیت قانون در تمامی بخشهای جهان متناقض با نگرش همین کشورها در قبال بحران غزه در طول هشت ماه گذشته بوده است.
بیانیه اخیر آنها نیز به شکل بارزی این استاندارد ۲ گانه را بازتاب داده و نشان میدهد چطور دیگر اعضای گروه هفت کاملا شریک در روایت (اساسا اشتباه) آمریکا در قبال نبرد اسرائیل-فلسطین هستند.»
کورنلوس به این مساله اشاره میکند اعضای گروه هفت در ابتدای بیانیه خود شروع به محکومیت حماس به خاطر حمله هفتم اکتبر گذشته به سرزمینهای اشغالی و ابراز حمایت و همبستگی در قبال اسرائیل و تعهد در قبال امنیت آن کرده و در ادامه مدعی شدند جنبش حماس «تمایز و تفکیکی بین خود و غیرنظامیان در غزه قائل نیست» اما حتی یک کلمه درباره انبوه قصورهای اسرائیل در تمایز قائل نشدن بین حماس و غیرنظامیان در عملیاتهای نظامی خودش که باعث به بار آوردن نزدیک به ۴۰ هزار شهید فلسطینی شده صحبت نکرده در حالی که سطح ویرانیهای به بار آمده در اوکراین در مقایسه با ویرانگری در غزه رنگ میبازد.
تنها کلماتی که اعضای گروه هفت در راستای تذکر دادن به اسرائیل مطرح ساختند این بود که «باید کاملا به وظایفش تحت قوانین بینالمللی پایبند بماند» هر چند که هیچ تبعاتی را برای زمانی که به چنین وظایفی عمل نکند در نظر نگرفتند کما اینکه رویه موجود اسرائیل عمدتا عمل نکردن به این وظایف بوده است.
در ادامه این تحلیل تاکید میشود که ریاکاری متحدان غربی رژیم صهیونیستی تنها معطوف به همینجا نمیشود. بیانیه گروه هفت صرفا از حماس میخواهد «کاملا و صراحتا پیشنهاد آتشبس اخیر تصریح شده در قطعنامه ۲۷۳۵ شورای امنیت سازمان ملل را پذیرفته و اجرا کند» در حالی که حماس نشان داده قدمهای بیشتری در راستای پذیرش این توافق آتشبس ارائه شده توسط «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا در مقایسه با اسرائیل برداشته است.
به گفته دیپلمات کهنهکار ایتالیایی نگارنده این مقاله، بیانیه گروه هفت در حالی صحبت از «محکومیت قاطع حمله ایران در تاریخهای ۱۳ و ۱۴ آوریل به اسرائیل» کرد که سکوتی کر کننده را در رابطه با حملهای که اسرائیل چند روز قبل از آن به کنسولگری ایران در شهر دمشق ترتیب داد، در پیش گرفت.
اعضای گروه هفت در رابطه با کانون پرتنش مهم دیگر جهان یعنی حوزه اقیانوس هند-اقیانوس آرام صحبت از اهمیت چین و تاکید مجدد بر جستجو برای روابطی باثبات و سازنده با آن میکنند و همچنین از پکن میخواهند برای رسیدگی به چالشهای جهانی همکاری کند و در عین حال داشتن هر گونه هدف برای آسیب زدن به چین یا ممانعت از توسعه اقتصادی آن را رد میکنند. به گفته کورنلوس، این کشورهای غربی اما در عمل در قبال چین این طور رفتار نکرده و نشانه آن تحریمهای جدید و تعرفههایی است که اخیرا آمریکا و اتحادیه اروپا علیه پکن اعمال کردند؛ تدابیری که در بهترین حالت موثر واقع نمیشوند و در بدترین حالت نیز تاثیر معکوس میدهند.
در ادامه مطلب مذکور آمده که بیانیه گروه هفت از سوی دیگر قائل به این است که تنشها در حوزه دریای چین جنوبی منحصرا نشات گرفته از اقدامات پکن هستند در حالی که در این منطقه ادعاهای معارض از سوی چند کشور دیگر نیز وجود داشته و به این ترتیب گروه هفت جامعه بینالمللی را نسبت به دریای چین جنوبی گمراه میسازد.
نگارنده در انتهای این مطلب تصریح میدارد که اعضای گروه هفت با استناد به شرکت برخی اعضای سازمان بریکس نظیر برزیل و هند در اجلاس اخیر این گروه نتیجه میگیرند که یک رقابت در میان اعضای به اصطلاح «جهان جنوب» (کشورهای در حال توسعه جهان) بالا گرفته است، در حالی که در این مورد نیز ادعایی موهوم دارند.
کورنلوس تاکید میکند: «چین در حال تبدیل شدن به قدرت مرجع در جهان جنوبی بوده و به نظر میرسد جریانهای تجاری این رویه را تایید میکنند. اگر کشورهای گروه هفت همچنان به دنبال استفاده از قدرت مالی و دلار آمریکا به عنوان یک سلاح در دستان خود باشند، دیر یا زود یک نظام مالی موازی یا جایگزین بروز پیدا کرده و یکی از ارکان قدرت جهانی آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون هر چه بیشتر تضعیف خواهد شد.»
در خاتمه این تحلیل نتیجه گرفته شده است: «اعضای گروه هفت باید بیدار شده و خود را از حباب فکری خود خارج کنند؛ حبابی که باعث دور شدن آنها از واقعیت و انزوای خودخواسته آنها شده است. آنها در حال حاضر دیگر نه یک سری ارواح بلکه خواب زدههایی در حال حرکت به سمت پرتگاه سقوط هستند.»
انتهای پیام
نظرات