شهری که مرکز شهرستان شاهینشهر و میمه و از توابع استان اصفهان است و در ۳۳ کیلومتری شهر اصفهان قرار دارد و اگر از مسیر تهران به سمت شاهینشهر حرکت کنیم و از خیابان آزادراه معلم به این شهر وارد شویم، قبل از ترمینال شیشهای، پارک تفریحی گردشگری شاهینشهر قرار دارد و بازار شب فلافلیهایش.
در این فضای ویژۀ گردشگری، همواره دست اهالی خونگرم، مهماننواز و سفرهدار خوزستان و به ویژه آبادان، برای دست و دلبازی به سمت همه باز است. همه میتوانند هرچه خواستند و به هر میزان که دوست دارند، از سر خوان آنان بردارند. درست است که محوطهٔ مناسبسازی و یکپارچهسازی شده توسط شهرداری منطقه، تهدیدی علیه فضای بومی مجموعهٔ فلافل فروشیها بوده است، اما صاحبان این کسبوکار بر این تهدید غلبه کردند و از آن یک فرصت ساختهاند.
در این فضا موسیقیهای بندری، موسیقیهایی با محتوای برزیل، عینک ریبون و رودخانۀ کارون به گوش میرسد و رنگها و فضاسازیها من را به یاد شبهای بلند و پرهیاهوی آبادان و خرمشهر و اهواز و میاندازد. گویی در خیابانی در این شهرها قدم برمیدارم. زنی از فروشندگان فلافل من را به شوخی با لهجۀ خوزستانی اما به تقلید از اصفهانیها «عروس حاجی» صدا میکند. به او نگاه میکنم و او به من فلافل اجباری تعارف میکند. فلافل اجباری اینجا یعنی نچشیده نباید از جلوی در غرفۀ فلافلفروشی رد شوی.
در کنار فلافل محصولات خوشمزۀ بومی دیگری چون سمبوسه، کُبه و پاکورۀ آبادان و فستفودهایی چون پیتزا، پیراشکی و قارچ سوخاری و غیره نیز به فروش میرسد اما هیچ کدام اصالت فلافل را کنار نمیزنند.
مرد فروشندهای که به خلیل آبادانی معروف و مشغول چیدن فلافلها در نان باگت است، توجهم را جلب میکند. پیراهن زردی با لگوی فوتبال برزیل به تن دارد، سرش را با چفیه محکم بسته و عینک آفتابی ریبون را در شب روی چشمهایش قرار دادهاست. گویا دوست دارد به تداعی شدن یاد خوزستان در ذهن مشتریهایش کمک کند. زنی به کُبهای که روی پیشخوان قرار دارد اشاره کرده و از این فروشندۀ آفتاب سوختۀ جوان درمورد محتویات داخل آن سؤال میپرسد.
مرد با لهجۀ شیرین خوزستانی پاسخی با شوخطبعی میدهد و بر لبهای من، مادرم و زنی که سوال پرسیده بود، خندهای مینشاند. چند لحظه بعد زن و مرد میانسالی از روبهروی غرفه عبور میکنند و باز هم این فروشندۀ خوشانرژی آنان را مورد خطاب قرار میدهد و با اشاره به سر بدون موی مرد میگوید اگر از فلافلهای ما بخوری فردا صبح روی سرت مو در میآید. خانوادهها و گروههای رفاقتی بر روی میز و صندلیهای رنگارنگ این فروشندهها و یا بر روی حصیری که با خود از خانه آورند، در آلاچیقها مینشینند و ساندویچهای فلافل خود را با حال خوب، میل میکنند.
این رویداد که همهٔ شبها برقرار است، گردشگری خوراک محسوب میشود زیرا مشتریها به صورت سلفسرویس در سرو غذا مشارکت دارند و مراحل پختوپز آن را از نزدیک تماشا میکنند. از سوی دیگر فضا برای مصرف غذا نیز محیا است. همچنین آشنایی با فرهنگ غذایی خوزستانیان صورت میگیرد. جنگ، پارهای از خوزستان را به اصفهان کشانده و به این شهر چهارفصل هزار قوم، غنا بخشیده است. خوزستانیها سالهاست در اصفهان سکنی گزیدند اما اصالت خود را فراموش نکردند. در جنگ همهٔ اصفهان میزبان خوزستان بود و اکنون خوزستانیهای شاهینشهر در فلافلفروشیها میزبان اصفهانیها هستند. روز فلافل بر همهٔ زنان خوزستانی که با طبخ فلافل، یک میراث فرهنگی را پایهگذاری کردند، مبارک باد.
استقبال زودهنگام مردم از فلافلفروشیها
رهام جباری، معاون اجرایی و خدمات شهری شهرداری شاهینشهر، به ایسنا گفت: ما محیط را آماده کردیم و به شکل مزایده در اختیار کسانی گذاشتیم که به تولید و فروش ساندویچ فلافل میپردازند. همچنین در قراردادها ذکر کردیم که غرفهداران موظف هستند که همهٔ شرایط و مجوزهای لازم در حوزههایی همچون بهداشت را کسب کنند. من جلسات متعددی با مسئولان فعلی و سابق ادارهٔ بهداشت داشتم و در خصوص مسائل بهداشتی غرفههای فلافلفروشی صحبت کردیم و در همین راستا غرفهای در محل فلافلفروشیها به مسئولان بهداشت اختصاص دادیم تا کارشناس بهداشت در آنجا مستقر شود و مسائل بهداشتی را پیگیری کند. ما تلاش میکنیم که بهترین امکانات و جایگاه را برای شهروندان فراهم کنیم تا غرفهداران به بهترین نحو به شهروندان خدمات ارائه دهند.
او در خصوص چالشهای ترافیکی در جوار این فلافلفروشیها اظهار کرد: پارکینگهایی در ضلع شمالی، غربی و شرقی این مجموعه در نظر گرفته شده است. البته پارکینگ ضلع شمالی نیاز به آسفالت دارد اما پارکینگهای ضلع شرقی و غربی آماده برای ارائهٔ خدمات هستند. متأسفانه مردم ترجیح میدهند که در نزدیکترین محل ممکن توقف کنند و مسئله ترافیک ایجاد میشود. ما فضا برای پارکینگ داریم، اما گاهی ۱۰۰ خودرو در خیابان متوقف شده و ترافیک ایجاد میکنند، درحالی که پارکینگ غربی این مجموعه که حدود ۲۰۰ ظرفیت برای پارک خودرو دارد، خالی است. ما درحال برنامهریزی و هماهنگی با نیروهای پلیس راهور هستیم تا با حضور بیشتر آنها مردم به سمت پارکینگها هدایت شوند.
معاون اجرایی و خدمات شهری شهرداری شاهینشهر با بیان اینکه در اولین ماههای افتتاح این محل برای فلافلفروشیها متوجه شدیم که رونق لازم را دارد و مورد استقبال قرار گرفته است، تصریح کرد: این در حالی بود که ما تصور میکردیم چندین ماه برای اینکه مکان جدید در میان مردم تثبیت شود و سر زبانها بیفتد، زمان نیاز است. در همان دو ماه اول این محل جدید بهعنوان یک مکان تفریحی و سایت گردشگری در میان مردم شاهینشهر و شهرهای اطراف همچون اصفهان، خمینیشهر، دولتآباد و غیره جا افتاد. ما قصد داریم که تعدادی غرفه جدید اضافه کرده و به فعالیتهای دیگری چون طبخ کباب و جگر و در راستای گردشگری خوراک اختصاص دهیم.
جباری در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: در محوطهٔ فلافل فروشیها بیش از ۶۰ آلاچیق وجود دارد و شبهای فصل تابستان مردم از آنجا استقبال خواهند کرد. غذا ضروریترین نیاز مردم است و خوراکی چون فلافل که هم هزینۀ معقول و به صرفهای دارد و هم در جوار پارک و آلاچیقهاست، مورد استقبال مردم قرار میگیرد.
سفرهای پهن است
یکی از غرفهداران و فلافلفروشهای این محوطه که به نام خلیل آبادانی معروف است، به ایسنا گفت: فلافل شاهینشهر از سال ۱۳۸۹ سر زبانها افتاد، آن زمان فلافل فروشها با گاری در خیابانهای شلوغ مثل فردوسی فلافل میفروختند. سپس توسط شهرداری در خیابان معروف به سیلابی شاهینشهر متمرکز و پس از شیوع کرونا برای مدتی تعطیل شدند. در نهایت نیز در این محوطهٔ جدید به فعالیت ادامه دادند. البته سابقهٔ فلافل فروشی در شاهینشهر به ۴۰ سال میرسد. پس از جنگ و مهاجرت مهاجران جنگی از منطقهٔ خوزستان به شاهینشهر، فلافلفروشی مطرح شد.
او ادامه داد: غرفهداران با توجه به مکانی که در اختیار دارند مبلغی را به صورت ماهیانه به عنوان کرایه به شهرداری پرداخت میکنند. این غرفهها در سه ردیف تعبیه شدند و ردیف سوم آن به زودی افتتاح خواهد شد.
این فروشندۀ خوزستانی با اشاره به اینکه بیشتر مشتریهایش از اصفهان و سپاهانشهر هستند اما از همهٔ ایران مشتریهایی دارد، افزود: مردم از من فیلم میگیرند و در شبکههای مجازی منتشر میکنند. به واسطهٔ این تبلیغات، مردم برای دیدن من و خرید فلافل ترغیب میشوند و به غرفههای ما مراجعه میکنند. در همین راستا توریستهایی از مشهد، هندوستان و ازمیر ترکیه مشتری من شدند.
آبادانی با اشاره به سابقهٔ تاریخی خوراک فلافل اظهار کرد: فلافل در اصل مربوط به منطقهٔ لبنان است. بعد به عراق منتقل شد از عراق هم ابتدا به خوزستان رسید و سپس در کل کشور مورد استقبال قرار گرفت. ابتدا فلافل با خیار و گوجه سرو میشد اما وقتی به ایران رسید، خوزستانیها خیارشور را به آن اضافه کردند.
او با بیان اینکه در خوزستان و در مناطقی چون لشکرآباد، عامری، آبادن و خرمشهر محوطههایی مشابه همین کمپ فلافلفروشیهای شاهینشهر وجود دارد، خاطرنشان کرد: خدا رزق و روزی ما را میدهد و خدا را شکر سفرهای برای مردم خوزستان پهن است.
انتهای پیام
نظرات