به گزارش ایسنا، جام جم نوشت: حضور گسترده نمایندگان کشورهای مختلف در مراسم ادای احترام به شهدای سانحه دلخراش سقوط بالگرد، تحولی است که علاوه بر تامین منافع ملی، ثمرات قابل ملاحظهای در عرصه منطقهای دارد.
حضور گسترده نمایندگان کشورهای مختلف در مراسم ادای احترام به شهدای سانحه دلخراش سقوط بالگرد و اقبال مقامات دولتهای عربی نظیر مصر، بحرین و عمان برای احیا و تقویت روابط با جمهوری اسلامی ایران، نوید بخش وقوع تحولات چشمگیری در عرصه دیپلماسی است و نشان میدهد تلاشهای بیوقفه آیتالله شهید ابراهیم رئیسی وشهید امیرعبداللهیان در توسعه دیپلماسی همسایگی مثمرثمر بوده است؛ تحولی که علاوه بر تامین منافع ملی، ثمرات قابل ملاحظهای درعرصه منطقهای دارد.
تغییراتی که نظم موجود در نظام بینالملل را دچارچالش جدی کرده وشمارش معکوس برای نابودی رژیم جعلی اسرائیل و افول متحد آن یعنی آمریکارا آغاز میکند. برای تبیین اهمیت این تعاملات و نشست و برخاستهای دیپلماتیک که حالا از عرف رسمی نیزخارج شده و هیات عمانی برای عرض تسلیت در منزل امیر عبداللهیان حضور یافتند باید به مرور گذشته بپردازیم تا متوجه عمق تحولات و نتایج برخاسته از آن شویم. زمان زیادی از نطق تخیلی بنیامین نتانیاهوی شرور در سازمان ملل نمیگذرد و تاریخ بلوفهای این جنایتکار جنگی که در اندیشه سلطه بر سرزمینهای اشغالی بود را از یاد نبرده است؛ مهر ماه سال۱۴۰۲دقیقا دو هفته قبل از عملیات طوفانالاقصی بود که وی در صحن عمومی حول موضوعاتی، چون توقف فعالیتهای هستهای ایران، حمله هستهای به کشورمان، نژادپرستی علیه یهودیان، هوش مصنوعی و حمایت از اغتشاشگران ایرانی سخن راند ودرادامه طبق روال، یک نقاشی رابه دست گرفت تا اندک مستمعانی راکه برای شنیدن سخنان نخستوزیر رژیم غاصب صهیونیست درصحن سازمان ملل حضورداشتند درجریان یک موضوع قرار دهد؛ وی از امضای توافقی برای عادیسازی روابط میان تلآویو وعربستان سعودی خبرداد و مدعی شد خاورمیانهای جدید شکل گرفته است! بنا براظهارات بی بی که درحال حاضرمنفورترین شخص تاریخ قلمداد میشود مصر، اردن، سودان، امارات، بحرین و عربستان از کشورهایی بودند که نتانیاهو با رنگی کردن آنها مدعی همپیمانی با آنها شد وادامه داد: «اسرائیل منافع مشترک زیادی با کشورهای عربی دارد که امکان برقراری صلح گستردهتر را فراهم میکند. صلح با کشورهای عربی شانس دستیابی به صلح با فلسطینیها را افزایش میدهد.»
معماری خاورمیانه جدید با ابتکار جمهوری اسلامی ایران
حالا به زمان کنونی بر میگردیم به مقطعی که چندماه از عملیات ابتکاری طوفانالاقصی گذشته است و صهیونیستها در باتلاق آن گیر کردهاند و علیرغم ارتکاب به جنایتهای متعدد جنگی نتوانستهاند به هیچ کدام از اهداف اعلامی خود که شامل نابودی حماس، آزادسازی اسرا و تغییر وضعیت سیاسی- امنیتی باریکه غزه بود، برسد، مضاف بر اینکه هیمنه پوشالی امنیتی و نظامی آنها نیز از بین رفت و جهان به استقبال این میرود که از غدهای سرطانی با عنوان صهیونیسم پاک شود.
نظم جدید منطقهای با محوریت ایران
تصویب سه قطعنامه در سازمان ملل نشان از شدت واکنش جامعه جهانی به فاجعه انسانی در باریکه غزه است. حمایت برخی از کشورهای اروپایی از تشکیل دولت فلسطین، صدور حکم دادگاه لاهه علیه صهیونیستها و مقامات آن، راهپیمایی گروههای مختلف مردمی و دانشجویی در حمایت از مردم مظلوم فلسطین، تحرک شورای امنیت و مجمع عمومی در محکومیت صهیونیستها از جمله اتفاقاتی است که پس از گذشت چند ماه نصیب اشغالگران صهیونیستی شده و همه توهمات آنها نظیر عادیسازی نیز بر باد رفته و حتی آمریکا نیز به دلیل حمایت از تجاوز نتانیاهو به غزه از تبعات این جنایات بینصیب نمانده است. واقعه مهم دیگری که در این مدت شکل گرفت و تمام معادله قدرت در منطقه را به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر داد، عملیات تنبیهی «وعده صادق» بود که اقدامات حوزه دیپلماسی را تکمیل کرد و زمینهساز شکلگیری خاورمیانهای جدید با محوریت ایران و عاملی برای هراس محور غربی-عبری شد و زمینه فروپاشی کامل بنیانهای دکترین دفاعی-امنیتی صهیونیستها را که مبتنی بر اصل بازدارندگی استراتژیک بود فراهم کرد تا حدی که مقامات کاخ سفید انصراف خود را از همراهی با صهیونیستها اعلام کردند. بهاین ترتیب فصل جدیدی از تقابل آشکار جمهوری اسلامی ایران با صهیونیستها رقم خورد و علاوه بر ارسال پیام آشکار به کشورهای معاند غربی، پیامی برای کشورهای منطقه داشت که نظم جدید امنیتی منطقه به رهبری جمهوری اسلامی ایران از پشتوانه نظامی قابل ملاحظه و بازدارنده برخوردار است و قابلیت این را دارد که علیه دشمنان این قدرت منطقهای به کار گرفته شود؛ بنابراین مجموعه این عوامل باعث شد ایران به شریک قابل اعتماد همسایگان بدل شود. در گام بعدی اقداماتی مشترک را علیه رژیم صهیونیستی که امنیت منطقه را تحتالشعاع قرار داده است، سازماندهی کنند؛ مسألهای که در دیدارهای روزهای اخیر مقامات مختلف با مدیر قوه مجریه کشورمان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
سیاست نگاه به شرق در دولت مردمی
توجه صرف به دولتهای غربی و گره زدن همه مسائل خرد و کلان به برجام از جمله اشتباهات دولت تدبیر و امید در عرصه سیاست خارجی بود که فرصتهای زیادی را سوزاند و مشکلات متعددی را به کشور تحمیل کرد و در مقابل، کشورهای غربی به ویژه آمریکا با خلف وعده و عهدشکنیهای متعددشان باعث شدند تا ملت ایران در تنگناهای مختلفی قرار گرفته و متحمل مشکلات فراوان شوند. البته همه این کارشکنیها از سوی رهبر معظم انقلاب مکررا اعلام شده و ایشان خطاب به دولتهای مختلف فرموده بود که فریب لبخند غربیها را نخورید، پیشبینیای که درست از آب در آمد و رئیسجمهور سابق آمریکا با اعلام خروج واشنگتن از توافق هستهای، ثابت کرد اظهارات رهبر درخصوص بیاعتمادی به سران غربی بحق بود؛ بنابراین با گسترش نفوذ ایران در سطح بینالملل که محدود به منطقه و کشورهای عربی نبود، سیاست نگاه به شرق در دولت سیزدهم مورد توجه قرار گرفت تا بهاینترتیب بهرهبرداری مطلوبی از ظرفیتهای موجود در عرصه دیپلماتیک برای دستیابی به منافع ملی صورت گیرد. گسترش همکاری با روسیه و چین و طراحی مناسبات روابط خارجی بر مبنای فاصلهگرفتن از کشورهای غربی یکی از رویکردهای مهم در این دوره است بهویژه که این کشورها نیز مانند ایران تحت تحریمهای شدید آمریکا و اتحادیه اروپا بودند. اتحاد استراتژیک شکلگرفته میان این کشورها در این شرایط و توسعه شتابان روابط خارجی جمهوری اسلامی بهویژه در ماههای اخیر قطعا متأثر از عملکرد منفی غرب، بهویژه آمریکا و بدعهدیهای آنهاست. به نظر میرسد اکنون غرب و آمریکا در عمل به این باور رسیدهاند که جمهوری اسلامی ایران مانند برخی کشورهای دیگر قابل بازیدادن نیست و ذاتا یک قدرت منطقهای مستقل از ابرقدرتهاست که تعاملات خود را بر مبنای دیپلماسی عزت سازماندهی میکند و منتظر خوشایند غربیها نمیماند. این رویکرد درنشریههای مختلف خارجی نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته و آنها به این مسأله اذعان کردهاند که تهران علاوهبر حضور فزاینده در اتحادهای شرق، برای تقویت روابط خود با قدرتهای بزرگ اوراسیا، یعنی چین و روسیه تلاش کرده تا با این روش از فشار سنگین تحریمهای غرب کاسته و به تعمیق روابطش با متحدان استراتژیک بپردازد. امضای توافقنامه همکاری راهبردی ۲۵ساله با چین و آغاز همکاریهای اقتصادی، نظامی و امنیتی از پیامدهای این سیاست است که تأثیر آن به سرعت آشکار شد و تجارت ایران و چین میان سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ به طور قابلتوجهی افزایش یافت.
تا سال ۲۰۲۲ حجم کل تجارت دو کشور تقریبا به ۱۶ میلیارد دلار رسید که نشاندهنده افزایش ۷درصدی نسبت به سال گذشته است. این افزایش عمدتا ناشی از واردات نفت ایران بود که با وجود تحریمهای مستمر آمریکا بر توانایی ایران برای تجارت با سایر کشورها تأثیر گذاشته است. تحولات پیش آمده ناشی از اقدامات دیپلماتیک دولت سیزدهم بیش از هر چیز پروژه ایرانهراسی را ناکام گذاشت و معکوس عمل کرد. در حال حاضر نظام بینالملل شاهد انزوای صهیونیستها و افول آمریکا است، مروری بر رویدادهای چند سال اخیر مبین این واقعیت است که رویکرد یکجانبهگرایانه آمریکا در قبال جمهوری اسلامی در دههها و سالهای گذشته و از سوی دیگر روند رو به رشد رقابت آمریکا با چین و تقابل با روسیه که در بحران اوکراین به اوج رسید، نقش مهمی در شکلگیری و تقویت اتحاد دوجانبه تهران با پایتختهای مسکو و پکن و افزایش سطح همکاریهای این کشورهای مقتدر است. به قول معروف عدو سبب خیر شد، زیرا درک مشترک این کشورها از خطرات دامنهدار رویکرد مداخلهجویانه آمریکا، آنها را به سمت و سوی تقویت همکاریهای همهجانبه کشاند و روند رو به رشدی را نصیب طرفین کرد بههمین دلیل سطح تعاملات از مناسبات سیاسی و اقتصادی فراتر رفته و به حوزههای دفاعی، امنیتی تسری یافته است. اهمیت این همکاریها، زمانی دوچندان میشود که به خاطر بیاوریم پیش از آن آمریکا کوشیده بود با ائتلافهای ادعایی، پیوندی با همپیمانان قدیمی و جدیدش شامل کرهجنوبی و استرالیا ایجاد کرده، ایران را دچار چالشهای امنیتی جدید کند؛ سناریویی که با عضویت ایران در پیمانهای منطقهای و افزایش همکاری با کشورهای آسیای میانه به محاق رفت و نقشی ماندگار از درایت دیپلماتیک سیدالشهدای خدمت و امیر مقاومت به جا گذاشت.
احیای روابط ایران و عربستان برگ برنده دیپلماسی منطقهای
بنا بر نظر کارشناسان عرصه دیپلماسی، بهبود روابط ایران و عربستان سعودی که از شرکای سنتی ایالات متحده در منطقه غرب آسیا بود، زمینهساز سلسله تحولاتی در منطقه و ارتقای روابط طرفین با جمهوری اسلامی ایران است. انتشار اخباری در خصوص احیای روابط تهران - قاهره نشأت گرفته ازهمین سیاست راهبردی در عرصه سیاست خارجی است. بهبود ارتباط با دیگر کشورهای عربی از جمله بحرین نیز در همین مسیر قابل ارزیابی است. تقویت سطح تعاملات با دیگر کشورهای منطقهای و فرامنطقهای نیز از همین منظر مورد توجه دیپلماتهای کشورمان قرار گرفته است. برآیند موجود در سپهر سیاسی کشور موید این مطلب است که احیای روابط ایران و عربستان، شاهکلید این تحولات بود که در وهله نخست سیاستهای آمریکایی و اسرائیلی را شکست داد و نقشههای شوم آنها برای آینده منطقه استراتژیک غرب آسیا را خنثی کرد و درپس آن بسیاری از مسائل منطقهای از جمله حل بحران یمن، سوریه، عراق و استقرار امنیت در خلیجفارس در دستور کار قرارگرفت و اقدامات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران توجهات را به خود جلب کرد و کشورهای دوست، همسایه و دشمنان به این اجماع رسیدند که دیپلماسی فعال تهران با راهبری آیتالله رئیسی و امیرعبداللهیان برهمه تحولات اشراف دارد وهیچ معادله و توافقی را درغرب آسیا نمیتوان بدون ایران به سرانجام رساند. حضور فرستاده ویژه عربستان سعودی برای گرامیداشت شهدای خدمت وسفربنسلمان، ولیعهد عربستان میتواند دریچههای جدیدی از روابط دو جانبه میان تهران - ریاض بگشاید.
انتهای پیام
نظرات