مهمترین موضوع در بعد سیاست خارجی که رئیسجمهور فقید ایران، آیتالله رئیسی، از همان دورات تبلیغات ریاستجمهوریاش بر آن تاکید داشت، گسترش روابط با همسایگان بود. ایران با داشتن ۱۵ همسایه آبی و خاکی، پس از چین دومین کشور پرهمسایه جهان محسوب میشود، اگر منطقه وسیعتری را معیار همسایگی قرار دهیم، ۲۵ کشور در اطراف ایران قرار دارند. وجود این تعداد همسایه فرصتی طلایی برای بهرهبرداری از پتانسیلهای همکاری با کشورهایی است که نه 6 هزار مایل دورتر، بلکه در چند قدمی ما هستند، پتانسیلهایی که اگر مورد بیتوجهی قرار گیرند، کشور دچار مشکلات عدیدهای میشود.
با نگاهی اجمالی به پشت مرزهای کشور کاملا مشخص است که برخی از همسایگان ایران گاها تنشهایی را برای کشور ایجاد کردهاند، لذا برای تامین امنیت مرزها هم که شده نباید از یارگیری و دوستی با همسایگان غافل بمانیم و آوردههایی که کشورهای دوست و همسایه میتوانند برایمان داشته باشند را نادیده بگیریم.
با این حال یکی از ضعفهای تاریخی سیاست خارجی ایران، خلأ سیاست همسایگی در سیاست خارجی و کمتوجهی به همسایگان و جایگاه آنها در منظومه روابط خارجی بوده است. در سالهای پس از انقلاب اسلامی، دولتها اگرچه نسبت به محیط پیرامونی چندان بیتوجه نبودند، اما تا تحقق آنچه از آن تحت عنوان سیاست همسایگی یاد میشود، فرسنگها فاصله داشتهاند.
همسایه خوب بودن با سیاست همسایگی متفاوت است. همسایه خوب تابع همان اصل حسن همجواری در حقوق بینالملل است که پرهیز از هر اقدامی که میتواند روابط کشورهای همسایه را متشنج کند، از الزامات آن است. اما سیاست همسایگی تعامل متقابل همراه با اعتماد و احترام است که به مناسبات راهبردی و نظاممند با همسایگان شکل میدهد. در واقع همسایه خوب بودن شرط تحقق سیاست همسایگی است. پس از انقلاب اسلامی، تنها دولتی که در ایران سیاست همسایگی را در کانون سیاست خارجی خودش قرار داد، دولت سیزدهم به ریاست جمهوری شهید ابراهیم رئیسی بود.
در عمر سه ساله دولت آیتالله رئیسی، شخص رئیسجمهور، وزیر امور خارجه و تیم دیپلماسی کشور در نشستها و محافل مختلف بارها بر بهبود مناسبات با همسایگان تاکید کردند. بهترین و جامعترین سخنرانی رئیس جمهور فقید در این نشستها، سخنرانی او در هفتاد و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۲۳ بود. ابراهیم رئیسی در این سخنرانی از واژه همسایگی در کنار همگرایی استفاده کرد. در قالب همگرایی، کشورهای همسایه و همجوار توافق میکنند همکاری خود را از طریق قوانین و نهادهای مشترک، تقویت و توسعه دهند.
رئیسجمهور همچنین سیاست همسایگی را تنها به کشورهایی که به صورت مستقیم هممرز هستند، محدود ندانست و در حوزه امنیتی راجع به این سیاست گفت:« در سطح امنیتی، سیاست همسایگی به دنبال تضمین امنیت پایدار از طریق همکاریهای درونمنطقهای و ممانعت از مداخله خارجی است. از قفقاز تا خلیج فارس، هرگونه حضور بیگانه، نهتنها بخشی از راهحل نیست، بلکه خود مشکل است. ما امنیت همسایگان را امنیت خود و هرگونه ناامنی برای آنها را ناامنی برای خود میدانیم».
«جعفر قنادباشی»، تحلیلگر مسائل منطقه، تقویت روابط با همسایگان را از نخستین شروط تامین امنیت کشور میداند و معتقد است توجه به این موضوع در سیاست خارجی، از پررنگترین نقاط قوت دولت سیزدهم است.
او در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه در عمر ۳ ساله دولت سیزدهم، گسترش روابط اقتصادی و تجاری با همسایگان و کشورهای منطقه باعث ایجاد امنیت در قالب تنشزدایی و حسن نیت با کشورهای منطقه شد، اظهار کرد: همکاری اقتصادی و امنیتی نیازمند زیرساخت و ایجاد حسن نیت متقابل است. در این ۳ سال با وجود زمانبر بودن اقدامات لازم، توانستیم در زمینه تقویت امنیت مرزهای کشور و در حوزه همکاریهای اقتصادی گامهای عملی و جدی برداریم.
وی اضافه کرد: کشورهای همسایه ما دارای ظرفیتهای متنوع و متعدد اقتصادی و فرهنگی هستند که با سیاست خارجی درست و ایجاد حسن نیت میان طرفین، شکوفا میشود. خوشبختانه در این مدت برخی از تفرقهاندازیهای غرب برای ایجاد خصومت و تنش میان ایران و کشورهای عرب خنثی و زمینههای تفاهم در خلیج فارس ایجاد شد.
این تحلیلگر مسائل منطقه ادامه داد: در خصوص مرزهای شرقی به خصوص مرز با پاکستان، همواره وجود ناامنی باعث اختلافات میشد. آخرین سفر شهید رئیسی به پاکستان ما را به منافع ملیمان نزدیکتر کرد. با اینکه دشمن بارها از طریق به خطر انداختن امنیت مرزها میان ما و کشورهای همسایه تنشزایی کرده، اما چنین مسائلی با گفتوگوها، تفاهمنامهها، ریلگذاری صحیح توسط وزارت خارجه و ایجاد شرایط مساعد برای بنا کردن همکاری موثر و مفید مبتنی بر منافع طرفین حل شده است.
قنادباشی ادامه داد: ایجاد حسننیت میان ایران و همسایگان، از بین رفتن خصومتها و بدبینیهای ساخته غرب و هموار شدن راه بخش خصوصی ایران برای همکاری با کشورهای همسایه از جمله دستاوردهای دولت آقای رئیسی است. دولت اکثر موانع موجود بر سر راه بخش خصوصی برای همکاریهای اقتصادی با کشورهای همسایه را از میان برداشته است. همچنین سفر آقای رئیسی به تبریز و پذیرش حضور در افتتاح سد مشترک با آذربایجان در راستای اثبات حسن نیت نسبت به همسایگان صورت گرفت و آقای رئیسی شهید راه این سیاستها شد.
توسعه همسایگی در غرب آسیا با همافزایی محیط داخلی و خارجی رقم خورد
حسننیت جزو جداییناپذیر سیاست همسایگی است، از آنجایی که قطع هفت ساله روابط ایران با عربستان کشورهای منطقه را به صحنه صفآرایی دو طرف تبدیل کرد، روابط ایران با برخی از کشورهای همسایه دچار تنشهای زیادی شد و فقدان اعتماد بین طرفین، تلاشهای دولت سیزدهم برای تقویت سیاست همسایگی را با چالش جدی مواجه میکرد.
«علیرضا مجیدی»، تحلیلگر مسائل غرب آسیا معتقد است: در راستای اهداف سیاست خارجی دولت سیزدهم، همافزایی محیط خارجی با داخل کشورمان موجب توسعه سیاست همسایگی شد.
او در گفتوگو با ایسنا در خصوص اقدامات مهمی که در عمر ۳ ساله دولت شهید رئیسی در تعامل با کشورهای غرب آسیا و همسایگان عرب رقم خورد، اظهار کرد: تصمیمگیرنده سیاستهای کلان کشور رهبری و در درجه بعد شورای عالی امنیت ملی است. وزارت امور خارجه مسئول اجرای این سیاستهاست. بر مبنای فرمایشات رهبر معظم انقلاب سیاست خارجی ما در این دوره همسایگی است و شهید امیرعبداللهیان به عنوان مجری این سیاست انتخاب مناسبی بود. آقای امیرعبداللهیان تجربه کار در غرب آسیا را داشت، در سالهای بسیار حساس، سفیر ما در بحرین بود و در سالهای آخر حضور صدام، مسئول پرونده عراق در وزارت امور خارجه بود و سوابق منطقهای پرباری داشت.
مجیدی با اشاره به اینکه در دوران وزارت شهید امیرعبداللهیان مسیر تقویت همکاری با کشورهایی که به لحاظ جغرافیایی نزدیک ایران هستند باز شد، ادامه داد: در این دوره تلاشهایی برای اصلاح روابط با بحرین صورت گرفت و همچنین روابط با قطر نیز رو به بهبود رفت. در مورد ترکیه نیز تعداد زیاد ملاقاتهای ما با سران کشور این کشور در ۲ سال اخیر تاییدی بر این است که دولت سیزدهم توانست روابط حسنهای با ترکیه برقرار کند. برای مثال در حالیکه در گذشته اصلا مرسوم نبود، اما در این سالها رئیس دستگاه اطلاعات و امنیت ملی ترکیه که شخص فوقالعاده مهمی در حوزه دیپلماسی این کشور است، سفری به ایران داشت.
این تحلیلگر مسائل غرب آسیا اضافه کرد: همچنین تحت تاثیر جنگ اوکراین و روی کار آمدن بایدن در آمریکا، بر سهممان از بازار جهانی نفت افزوده شد. همچنین با بازیگری شورای عالی امنیت ملی و نقش پررنگ چین در این دوره روابطمان با عربستان سعودی از سر گرفته شد و سفارتخانهها در دو کشور شروع به فعالیت کردند. در رابطه با امارات و به دلیل عزم جدی طرفین برای گسترش همکاریها، روابطمان در سطح آغاز به کار مجدد سفارتخانهها گسترش یافت، لذا همافزایی میان محیط پیرامونی و داخل رخ داد و کمک کرد تا سیاست همسایگی ما توسعه پیدا کند. شکی نیست اگر ما به اواخر ۲۰۱۹ برگردیم، روابطمان با بسیاری از کشورها از جمله مصر، عربستان، امارات و بحرین قابل قیاس با الان نیست.
مجیدی نیز کنترل سطح روابط با پاکستان را از نکات مهم دولت سیزدهم دانست و گفت: در این دوره در شرق کشور روابط خوبی با افغانستان داشتیم، اما از آن مهمتر واکنش به رویدادی بود که توسط پاکستانیها رقم خورد. در دی ماه سال گذشته شاهد بروز یک سری تنشهای نظامی بین ایران و پاکستان بودیم، اما وزارت خارجه فورا مسئله را حل کرد و اجازه نداد این واقعه به بحران امنیتی و دیپلماتیک منجر شود. همچنین با وجود اینکه در سالهای وزارت شهید امیرعبداللهیان پای رئیس جمهور پاکستان به زندان باز شد، اما ما توانستیم روابطمان را با هیات حاکمه این کشور در حد معقولی حفظ کنیم.
سکوت ایران در قفقاز شکست
غرب آسیا مرکز توجه بسیاری از دولتهای مستقر در ایران بوده است، اما یکی از ویژگیهای همسایگی دولت سیزدهم توجه به مناطقی بود که تا پیش از این توسط دولتهای گذشته نادیده گرفته میشد. هممرز بودن با کشورهای حوزه آسیای مرکزی و قفقاز در شمال کشور شانس طلایی و ظرفیت ویژهای در راستای پیشبرد سیاست همسایگی محسوب میشد که سالها مورد بیتوجهی قرار گرفته بود. در طول تمام سالهای پس از فروپاشی شوروی، ایران هیچ سیاست و استراتژی مشخصی برای قفقاز جنوبی نداشته و اولویتش این منطقه نبود و بیشتر بر روی خاورمیانه تمرکز کرده بود.
اوج تنشهای موجود میان ایران و کشورهای هممرز شمالی، در قفقاز رقم خورد و مسئله زنگزور گره کور بهبود روابطمان با کشورهای ارمنستان و آذربایجان بود. دولت سیزدهم در شرایطی روی کار آمد که در جریان مناقشات ارمنستان و آذربایجان بر سر قرهباغ، در روند معادلات آتشبس و صلح میان این دو بودیم و با عدم شکلگیری تحرکات لازم در سالهای قبل، وقوع اتفاقاتی مانند شکلگیری جنگ و باز کردن پای تکفیریها به منطقه از سوی ترکیه برای حمایت از جمهوری آذربایجان عواقب خوبی نداشت.
دولت سیزدهم از همان ابتدا بر حفظ تمامیت ارضی طرفین و لزوم بهکارگیری ابتکار ۳+۳ طراحیشده توسط ایران، تاکید کرد. اما پیشروی آذربایجان به سمت قرهباغ و تاکید بر ایجاد کریدور زنگزور، تنشهای روزافزون در پی داشت. مقامات کشور سریعا اعلام کردند هر تغییر ژئوپلیتیکی در مرزهای شمالی خط قرار ماست.
«مهدی خورسند»، تحلیلگر مسائل اوراسیا معتقد است در حال حاضر روابطمان با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز نهتنها عادی شده، بلکه وارد فاز رشد چشمگیر و توسعه شده است.
وی با اشاره به نگاه ویژه دولت سیزدهم نسبت به کشورهای قفقاز و آسیای مرکزی، به ایسنا گفت: یکی از اقدامات و ابتکارات مهم دولت سیزدهم این بود که تلاش کرد در حوزه تمدنی و ایران فرهنگی، ارتباطات با کشورهای حوزه آسیای مرکزی و قفقاز را در ابتدا به حالت عادی برگرداند و سپس توسعه دهد. تاجیکستان حوزه اصلی تمدنی ما در آسیای مرکزی است، اما روابطمان با این کشور به دلیل عدم توجه دولتهای قبل، رو به تیرگی قرار داشت تا اینکه در اولین سفر رئیسجمهور به کشورهای آسیای مرکزی، سعی شد روابط بهبود یابد.
خورسند با بیان اینکه نهادگرایی منطقهای را از قفقاز شروع کردیم، ادامه داد: عضویت در سازمانهای همکاری شانگهای و بریکس و رسیدن به تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی اوراسیا جزو اقدامات بسیار مثبتی بود که در عمر کوتاه ولی بابرکت دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی صورت گرفت. از سوی دیگر ایستادگی ایران در مقابل تغییرات ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی جزو دستاوردهای مهم این دولت بود.
این تحلیلگر مسائل اوراسیا اضافه کرد: ما در این دوره پویایی شگفتانگیزی را در روابط با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز شاهد بودیم. همکاریها با قدرتهای شرقی به خصوص چین و روسیه گره بسیاری از مشکلات اقتصادی را باز و کمک شایانی در راستای رسیدن به اهداف دستگاه دیپلماسی کشور کرد. برای مثال مدیریت فضای افغانستان در دولت سیزدهم با همکاری چین و روسیه به درستی انجام گرفت. ایران، روسیه و چین در همکاری با هم به خوبی توانستند فضایی که آمریکاییها با خروج غیرمسئولانه خود از افغانستان و ایجاد خلا قدرت مرکزی در این کشور به وجود آورده بودند را مدیریت و از سرریزی ناامنی به ایران، چین و حوزه نفوذ روسیه در آسیای مرکزی جلوگیری کنند. بنده معتقدم پس از جنگ تحمیلی یکی از درخشانترین کارنامهها در حوزه دیپلماسی کارنامه دولت سیزدهم بود و امیدوارم دولت بعدی هم این راه را ادامه بدهد.
وی با اشاره به رویکرد متمایز دولت سیزدهم از دولتهای قبل، گفت: متاسفانه عدم توجه دولتهای قبل باعث شده بود روابط ما با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز به حداقل ممکن برسد. در دوران طلایی این منطقه، بیش از ۲۵ هزار مهندس ایرانی در کشورهای آسیای مرکزی فعال بود، در حالیکه به دلیل عدم توجه و نداشتن دیپلماسی فعال توسط دولتهای قبل این پتانسیل و بازار از دست رفت. در سالهای پیش چیزی نمانده بود تا بسیاری از تنشهای نهفته در روابطمان با این کشورها به عامل تیرگی روابط تبدیل شود، به گونهای که حتی به دلیل عدم پرداخت برخی مطالبات حوزه همسایگی با ترکمنستان، مرز ایران و این کشور بسته میشد و بسیاری از کامیونداران با مشکل مواجه شده بودند. اما خوشبختانه با پویایی و تدابیر آقیان رئیسی و امیرعبداللهیان این موانع برطرف شد.
به صدا در آمدن زنگ دیپلماسی ایران در آفریقا پس از سالها وقفه
حوزه آفریقا یکی دیگر از مناطقی است که با وجود اهمیت فوقالعاده بالا، در دولتهای گذشته چندان مورد توجه نبود. آفریقا، منطقهای بکر و ثروتمند از جهان است و بخش زیادی از منابع طبیعی جهان و بیشترین میزان فلزات گرانبها را در خود جای داده است. این منطقه به خاطر موقعیت جغرافیایی و ظرفیت بالقوه برای سرمایهگذاری و ثروت عظیم منابعش آنقدر از نظر سایر کشورها دارای جذابیت بوده که توجه بازیگران برونقارهای را در عصر حاضر به خود جلب کرده است.
«حسین ابراهیمنیا»، تحلیلگر مسائل آفریقا معتقد است جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بازیگران موثر تاکنون نگاه واحدی در زمینه آفریقا نداشته است و در این میان فقط آقای رئیسی از همان ابتدای دولت خود اهتمام ویژهای نسبت به تقویت حضور در این قاره از خود نشان داده است.
وی در گفتوگو با ایسنا به تشریح تفاوت رویکرد دولت سیزدهم با دولتهای گذشته در حوزه روابط با آفریقا پرداخت و اظهار کرد: در زمان ریاستجمهوی آقای ابراهیم رئیسی ایشان به کشورهای کنیا، اوگاندا، زیمباوه، آفریقای جنوبی و نهایتا الجزایر سفر داشت و همچنین وزیر امور خارجه آقای امیرعبداللهیان نیز شش دوره سفر به این قاره که به قاره آینده معروف است، انجام داد. نکته حائز اهمیت در دولت آقای رئیسی این است که ایشان پس از دولت آقای روحانی که هیچ سفری به آفریقا نداشت، چنین رویکردی را اتخاذ کرد که خود نشان از این دارد که دولت ایشان به درستی به اهمیت این قاره پی برده بود.
ابراهیمنیا درخصوص اقدامات دولت سیزدهم در قاره موسوم به قاره آینده عنوان کرد: باتوجه به سابقه تاریخی از روابط جمهوری اسلامی ایران با قاره آفریقا، رویکرد و نظر شخصی رئیسجمهور فقید نسبت به این قاره حاوی نکات کلیدی و مثبتی بود که بر مبنای آن ضرورت دارد به این قاره نگاهی راهبردی و مبتنی بر منافع جمعی صورت گیرد، سطح همکاریها ارتقاء و گسترش یابد، روابط تجاری و اقتصادی با کشورهای آفریقایی توسعه بیشتری پیدا کند و به تبادل ظرفیتها پرداخته شود.
وی با بیان اینکه نگاه به آفریقا در دولت شهید رئیسی از چند اولویت افزایش تعاملات دیپلماتیک، توسعه همکاریهای اقتصادی، گسترش روابط فرهنگی و آموزشی و همکاریهای انسانی و بشردوستانه برخوردار بود، اضافه کرد: در این دوره سفرهای رسمی مقامات بلندپایه ایرانی به کشورهای آفریقایی و پذیرش مقامات آفریقایی در ایران و در ادامه تلاش برای گسترش شبکه دیپلماتیک ایران در آفریقا با افتتاح یا بازگشایی نمایندگیها در صدر اولویتها قرار گرفت. همچنین تمرکز بر افزایش حجم تجارت با کشورهای آفریقایی، صادرات نفت، گاز، محصولات پتروشیمی، دارو و محصولات کشاورزی و همچنین تلاشهایی برای جذب سرمایهگذاریهای مشترک در حوزههای مختلف اقتصادی و در ادامه سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی مانند ساخت نیروگاهها، خطوط انتقال برق و پروژههای آبیاری در کشورهای آفریقایی از دیگر اقدامات مهم در حهت توسعه همکاریهای اقتصادی بوده که البته در حال حاضر ناتمام مانده است.
این تحلیلگر مسائل آفریقا ادامه داد: تقویت مراکز فرهنگی و آموزشی ایران در کشورهای آفریقایی برای ترویج فرهنگ و مذهب شیعه و تقویت روابط فرهنگی و همچنین ارائه بورسهای تحصیلی به دانشجویان آفریقایی برای تحصیل در دانشگاههای ایران و برگزاری دورههای آموزشی و فرهنگی از جمله اقدامات دولت در حوزه گسترش روابط فرهنگی و آموزشی بود و ارسال کمکهای پزشکی، دارو و مواد غذایی به کشورهای آفریقایی در زمان بحرانهای انسانی و بلایای طبیعی جزو اولویتهای بشردوستانهای بود که به منظور تقویت تصویر مثبت ایران و افزایش نفوذ در این کشورها انجام گرفت.
ابراهیمنیا با اشاره به نمونههای برجسته توافقات دولت شهید رئیسی با کشورهای آفریقایی گفت: در این دوره چندین توافقنامه تجاری و اقتصادی با کشورهای آفریقایی مانند آفریقای جنوبی، نیجریه و کنیا امضا شده که به افزایش تبادلات تجاری و سرمایهگذاریهای مشترک کمک کرده است. همچنین چندین پروژه زیرساختی در کشورهای آفریقایی آغاز و تکمیل شد که شامل ساخت نیروگاهها و شبکههای برقرسانی میشود.
دولت سیزدهم در حالی هرگز از مذاکره برای رفع تحریمها و تعامل با غرب دست نکشید، که سعی کرد با تنوعسازی در شرکای خارجی کشور، از نقش تحریمها در اقتصاد ایران بکاهد و مسیرهایی جدید برای تجارت خارجی خلق کند. دولت با اقدامات ۳ ساله خود به دستاوردهای چشمگیری در سیاست خارجی رسید؛ دستاوردهایی که حوزه ارتباطی ایران را از شرق تا غرب گسترش داد.
انتهای پیام
نظرات