محمد اسماعیل اسدی، پژوهشگر بینالمللی آب و خاک در گفتوگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: جنگلهای جلگهای که بخشی از جنگلهای کهن هیرکانی است در گذشته به قدری متراکم بود که بعضی از روستاها نام خود را از نام درختان گرفتند. اما امروزه به علت گسترش شهرسازی و برخی زیاده خواهیهای بشر وسعت این جنگلها رو به کاهش است و اگر اقدامات حفاظتی صورت نگیرد در آیندهای نه چندان دور شاهد محو کامل این جنگلها خواهیم بود.
وی با اشاره به اینکه آب و هوای منطقه جلگه گرمتر و معتدلتر و دوره رشد آن طولانیتر است و سیمای گیاهی متفاوتی در مقایسه با کوهستان دارد، گفت: بهترین نمونه جنگلهای جلگهای در شمال کشور پارکهای جنگی نظیر سی سنگان در نوشهر و پارک جنگلی نور در استان مازندران و گیسوم در استان گیلان و جنگلهای قرق و دلند در استان گلستان هستند.
پژوهشگر بینالمللی آب و خاک ادامه داد: درحال حاضر دو گونه از ذخیره گاههای جنگلی استان گلستان شامل پارکهای قرق و دلند که از مهمترین مصادیق جنگلهای جلگهای کشور محسوب میشوند به دلیل استفاده بیش از ظرفیت و همچنین حفر چاههای مجاز و غیر مجاز کشاورزی که اکثرا برای کشت شالی مورد استفاده قرار میگیرند در خطر تخریب و محو کامل قرار دارند.
مراجعه بیش از ظرفیت گردشگر و کاهش زادآوری اراضی جنگلی دلند
اسدی با اشاره به اینکه مساحت این جنگلها کم است و تصرف برای تبدیل به زمینهای کشاورزی و گسترش شهرها و روستاها و ویلاسازی و شهرکسازی باعث تخریب آن شده است، گفت: در این پارکهای جنگلی منحصر به فرد در استان گلستان به دلیل استفاده بیش از حد و مراجعه بیش از ظرفیت، گردشگر و مسافر، خاک عرصه کوبیده و متراکم شده و زادآوری مختل شده و گونههای موجود در این پارکها به علت پایان دیرزیستی و نبود زادآوری، رو به نابودی میروند.
این محقق گلستانی ادامه داد: در این پارکها به دلیل عدم آگاهی گردشگران از اهمیت حیاتی این جنگلها در تأمین اکسیژن و کاهش آلودگی هوا و همچنین بقای بشر و افروختن آتش روی عرصه با استفاده از خشک دارها و لاشبرگها کوبیدگی خاک به وفور مشاهده میشود.
وی با توضیح اینکه پارک جنگلی دلند پوشیده ازدرختان با ارزش جنگلهای شمال مانند بلوط، آزاد، افرا و گونه یادگار عصر یخبندان یعنی انجیلی است به طوری که اینجنگل را به خاطر وفور درختان آزاد ذخیره گاه ژنتیکی این گونه هیرکانی نامید، گفت: در جنگل زیبای جلگهای دلند خسارت عمده اغلب بر اثر توسعه زمینهای کشاورزی به ویژه اراضی شالیکاری است زیرا اکثر جنگلهای جلگهای خاک مناسبی برای تبدیل به شالیزار دارند و به دلیل درآمد زیاد اراضی شالیزاری بدون بستههای مناسب اقتصادی و حمایتهای بالادستی جلوگیری از تبدیل این جنگلها به اراضی شالیزاری کار دشواری است.
توسعه زراعت و شالیکاری بلای جان دلند
اسدی با بیان اینکه توسعهٔ زراعت و شالیکاری و افزایش قاچاق چوب جنگلهای جلگهای دلند را در موقعیتی قرار داده تا شاید ما آخرین نسلی باشیم که جنگل انحصاری جلگهای «دلند» را میبیند، افزود: سهم ایران از جنگلهای جلگهای در دشت و شمال جادهٔ اصلی گرگان مینودشت در گلستان تنها ۶۰۸ هکتار است و اگر از بالا به جنگل «دلند» نگاه کنیم محدودهای محصور در میان شالیزارها را میبینیم که در تابستان حقابه درختان جنگلی این محدوده را مینوشند.
این محقق گلستانی تصریح کرد: چاههای آب مجاز و غیرمجاز کشاورزی میان درختان انجیلی، آزاد و بلوط گم شده است، سه چاه آبی که مردم دلند را سیراب میکنند هم از بالا پیدا نیست. در عوض در محدودهٔ پیرامونی جنگل، درختانی با برگهای رنگارنگ درخت انجیلی را میبینید، اینها همان درختان یادگار عصر یخبندان و بازمانده دوران سوم زمینشناسی یعنی ژوراسیک هستند، با پایین رفتن سطح آب، ریشهها تلاششان برای سیراب کردن درخت بیثمر مانده است.
وی با بیان اینکه «دلند» درحال تبدیل شدن به جنگلی مخروبه است و با پایان عمرش، ایران برای همیشه این محدوده از جنگلهای جلگهای خود را از دست خواهد داد، افزود: قسمت شمال جادهٔ گرگان-مشهد هیچ جنگل جلگهای جز «دلند» باقی نمانده و همزمان با محو جنگل، حیات جانوری نیز از این منطقه رخت بر بسته است.
نابودی حیات جانوری دلند در تصادفات جادهای
پژوهشگر بینالمللی آب و خاک با اشاره به اینکه این جنگل سمداران خود را از دست داده و ارتباطش با جنگلهای بالادست قطع شده است، بیان کرد: حیواناتی که قصد عبور از جاده را دارند، اغلب در اثر تصادفات رانندگی از بین میروند، تنها پرندگان که قدرت پرواز دارند باقی ماندهاند. زمانی که یک جنگل فون یا حیات جانوری خود را از دست بدهد، قطعاً دچار ناپایداری شده و بقای خود را از دست خواهد داد و قادر به خدمات کامل اکوسیستمی تعریف شده خود نخواهد بود.
اسدی با تأکید این نکته که تنها قاچاق چوب نیست که بلای جان «دلند» شده و شالیزارها و زراعت هم آب این محدوده را به درون خود میکشد، گفت: «در جنگل چاه شرب حفر شده که آب را از دسترس درختان خارج میسازد و آنها را در برابر آفات و بیماریها آسیبپذیر میکند. » در همین مقوله پیشنهاد میشود که باید برای جنگل جلگهای دلند که تنها جنگل جلگهای شمال بزرگراه سراسری گرگان مشهد است شناسنامه تهیه شده و ثبت ملی گردد و همچنین به خوبی محافظت شود زیرا از بین رفتن این جنگل نه تنها به معنای نابودی گیاهان است بلکه حیات جانورانی که در آن زندگی میکنند نیز مختل میشود و ممکن است به انقراض نسل برخی از جانوران بینجامد.
ثبت ملی جنگل دلند راهی برای نجات آن
وی ثبت ملی جنگل دلند به عنوان تنها بازماندهٔ جنگلهای جلگهای ایران در شمال جادهٔ گلستان به مشهد استیکی از راهکارهای بهبود وضعیت این جنگل ارزشمند برشمرد و تصریح کرد: ما با یک فاجعه زیست محیطی مواجه هستیم. باید دست اندرکاران امور آب، محیط زیست، منابعطبیعی و جهادکشاورزی استان بررسی و رسیدگی لازم به الگوی کشت اهالی و چاههای آب را در رأس امور خود قرار دهند.
اسدی فقر اقتصادی و فرهنگی را باعث قطع گستردهٔ درختان دلند دانست و تأکید کرد: اگر این محدوده ثبت ملی شود، میتوان روی برندسازی و توسعهٔ اکوتوریسم و توانمندسازی اقتصادی پایدار اهالی منطقه سرمایهگذاری و فعالیت کرد، در غیر اینصورت، همهٔ عوامل مخرب درنهایت «دلند» را از بین میبرند، حتی همین الان هم برخی به آن، عنوان جنگل مخروبه دادهاند.
محقق گلستانی با اشاره به اینکه «دلند» بهعنوان جنگل جلگهای بازمانده از تخریبها و جزئی از جنگلهای هیرکانی است، گفت: امروزه شرایط ناراحتکنندهای بر آن حاکم است و برخی اهالی روستای اطراف جنگل دخل و تصرف زیادی در این محدوده دارند. اهالی درختهای انجیلی، آزاد و بلوط را قطع میکنند و بهعنوان چوب به دلالان میفروشند.
به گزارش ایسنا، ایران دارای ۱۴ میلیون هکتار جنگل است که حدود ۲ میلیون هکتار آن در شمال کشور واقع است. قدمت جنگلهای باستانی هیرکانی ایران به بیش از پنجاه میلیون سال قبل برمی گردد.
مساحت این عرصههای جنگلی در حدود یک درصد جنگلهای اروپاست ولی تعداد گونههای آن ۱۶ درصد گونههای موجود در کل قاره اروپاست. این مقایسهها نشان میدهد جنگلهای هیرکانی در شمال ایران با وجود مساحت کم، تنوع گونهای بسیار زیادی دارد و از این نظر و به دلیل تنوع زیستی و گستردگی ذخایر ژنتیکی، شایسته حفاظت بیشتر و تحقیقات زیادی است.
جنگلهای هیرکانی بخشی از ثروت بزرگ جهانی هستند که در سال ۲۰۱۹ به عنوان میراثطبیعی جهانی در سازمان یونسکوثبتگردیدهاند و اکنون میراثی برای تمام جهانیان محسوب میشوند و نگهداری و محافظت از آنها مسئولیتی بزرگ برای تک تک شهروندان کشور عزیزمان ایران است.
انتهای پیام
نظرات