یکی از تأکیدات رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر دخیل کردن مردم در حکمرانی و بهره بردن از راهحلها و ساز و کارهای مردمی برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و حرکت به سوی پیشرفت بوده است لذا خبرگزاری ایسنا دفتر قزوین با برگزاری میزگردی با حضور برخی کارشناسان به بررسی کلیدواژه «حکمرانی مردمی» و زوایای موضوع مردمیسازی دولت پرداخته که مشروح آن در ادامه آمده است.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام شهسواری، مشاور مدیرکل تبلیغات اسلامی استان قزوین، پیمان محمدی، مدیرکل دفتر برنامهریزی، بودجه و تحول اداری استانداری قزوین و میلاد جباری، دستیار فرماندار در امر مردمیسازی دولت در این میزگرد حضور داشتند.
حجتالاسلام شهسواری در ابتدای بحث درخصوص موضوع مردمیسازی اظهار کرد: مردمیسازی دولت و حکمرانی مردم حرکتی است که شروع شده و یک سری الگوهایی هم از پیش وجود داشته و الگوهایی هم در راستای این امر در حال شکلگیری است؛ در حال حاضر حلقههای میانی غیردولتی بر پایه آموزههای اسلامی که نمونههای زیادی نیز ندارند به وجود آمده و وظیفه ما شناسایی آنها و پرداختن به چگونگی ایجاد آنها است.
وی ادامه داد: ساحت دیگر این موضوع آن است که دولت باید روشن کند که آیا به دنبال عملیاتی کردن این الگو هست یا خیر، دولتها نمیتوانند تمامی بار انقلاب را بر دوش بکشند لذا رهبر انقلاب به حلقههای میانی اشاره فرمودهاند. در مورد چگونگی مردمیسازی دولت میتوانیم گفتوگو کنیم و چگونگی فعالیت حلقههای میانی در حکمرانی مردمی و کمک کردن به این موضوع میتواند مورد گفتوگو قرار بگیرد.
این مسئول با اشاره به حوزه گفتمانسازی و تأثیر حلقههای میانی در شکلگیری آن، بیان کرد: حلقههای میانی لایههای نخبگانی عموم مردم هستند که اگر ما بخواهیم شعاری را تبدیل به عمل کنیم باید از آنها بهره ببریم چراکه به یک باره شعار را نمیتوانیم در کف جامعه به عمل بدل کنیم بلکه ابتدا باید حلقههای میانی توجیه شوند و این توجیه را به کف جامعه ببرند.
وی در این بخش از بحث گفت: الگوی مد نظر ما برای حکمرانی مردمی جهاد سازندگی پیش از تشکیل جهاد کشاورزی و آن شکل مردمی این مجموعه است. آنچه مد نظر ماست حکومت مردم بر مردم است و نقش دولت در این میان یک نقش تسهیلگر خواهد بود. دولت با حکمرانی مردم بر مردم به دنبال این است که مردم در همه موضوعات خود را شریک بدانند.
شهسواری بیان کرد: کتاب «شذرات آیت الله شاه آبادی» یکی از پایههای اندیشه حکمرانی مردمی است و در این کتاب به اخوت دینی و نزدیک شدن قلوب مردم اشاره شده است. در واقع در این کتاب به اخوت دینی و ایجاد جامعه مهدوی اشاره میکند لذا یکی از موضوعاتی که با آن روبهرو هستیم چگونگی پیاده کردن مبانی دینی میان مردم است.
وی ادامه داد: تعریف ما از حکمرانی مردمی باید ولایتپذیری باشد به این معنا که قلوب مردم در راستای رسیدن به تمدن اسلامی با هم جمع شود. حکمرانی به معنای حضور مردم در لایههای سیاستگذاری و دخیل کردن آنها در موضوعات است و این موضوعات به معنای همه مفاهیم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و رهبر معظم انقلاب نیز حضور مردم در اقتصاد را به واسطه همین امر تأکید میکنند.
لزوم اصلاح ساختار دولتی برای اجرای حکمرانی مردمی
شهسواری گفت: تا زمانی که ساختار دولتی اصلاح نشود ساختار حکمرانی مردمی ایجاد نخواهد شد. ساختار باید اصلاح شود و تا زمانی که این اصلاح انجام نشود نمیتوانیم بگوییم امکان مردمیسازی وجود دارد، تنها با اضافه شدن دستیار مردمیسازی به مجموعه دولت این امر محقق نمیشود، دولت به بیش از ۵۰۰۰ مدیر میانی متخصص نیاز دارد تا کار مردمیسازی را ایجاد کنند و این امر به سختی امکانپذیر خواهد بود.
مشاور مدیرکل سازمان تبلیغات اسلامی استان قزوین گفت: ما باید چالشهای بر سر راه حکمرانی مردم را بشناسیم و با آن روبهرو شویم و در این حالت است که ما به نقطه کانونی مسئله میرسیم، وقتی مشکلات بر سر راه را شناختیم چگونگی طی طریق را هم درک میکنیم.
وی خاطرنشان کرد: این کار به صورت دولتی حل نمیشود بلکه خود مردم باید پای کار بیایند. این مردم هستند که میتوانند حکمرانی مردم بر مردم را ایجاد کنند اینطور نیست که دولت بتواند حکمرانی مردم بر مردم را مدیریت کند، دولت باید خود را تسهیلگر ببیند.
شهسواری اظهار کرد: ما هرگز یک ساختار اسلامی ایجاد نکردهایم بلکه همان ساختاری که پیش از انقلاب بوده است را ادامه دادهایم، ایراد کار ما دقیقاً همین است که متناسب با آرمانهای انقلاب اسلامی باز تولید نکردهایم. از طرفی حاکمیت با مردم تعارف دارد در حالی که باید برای حل مسائل با قاطعیت و بر روی خط قانون رفتار شود.
به مفاهمه عملیاتی و اجرایی در حکمرانی مردمی نرسیدهایم
در ادامه پیمان محمدی - مدیرکل دفتر برنامهریزی، بودجه و تحول اداری استانداری قزوین- با اشاره به موضوع الگوی حکمرانی مردمی، خاطرنشان کرد: لازمه ورود به این گفتوگو آن است که تعریف ما از الگوی حکمرانی مردمی مشخص شود، ما باید ببینیم که به چه امری الگو میگوییم و آیا تعریفمان از آن با یکدیگر یکسان هست یا خیر؟ بنابراین در نقطه اول باید بگوییم آیا مصداق عملی از یک حکمرانی مردمی موفق داریم؟ آیا این مصداق قابل تعمیم از یک عرصه اجرایی کشور به عرصه اجرایی دیگر هست یا خیر؟ ببینید مثلاً ممکن است شما فعالیت یک نهاد اقتصادی را که فرضاً در حوزه بانکداری قرضالحسنه صورت گرفته و مبنای آن هم بر اساس نوعی شبکهسازی مردمی است به عنوان مصداق حکمرانی مردمی بدانید منتهی این تمام ماجرا نیست.
وی ادامه داد: به نظرم باید بتوانیم ابتدا یک تعریف مشخص و شفاف از حکمرانی مردمی ارائه دهیم بعد ببینیم آیا الگوی چنین حکمرانی در کشور موجود است یا نه و اگر موجود است تا چه سطحی از غنا برخوردار است. اگر چنین شفافسازی در تعریف انجام نشود هر کس از ظن خود یار شما خواهد شد و دچار تشویش میدانی در مصداق و ریلگذاری این موضوع خواهید شد.
مدیرکل دفتر برنامهریزی، بودجه و تحول اداری استانداری قزوین بیان کرد: من حکمرانی مردمی را شامل شبکهای از بازیگران مردمی، خصوصی، دولتی و عمومی میدانم که در کنار یکدیگر قرار گرفته و از شناسایی مسئله تا حل مسئله و نظارت بر پایایی حل مسئله را عهدهدار هستند. در این بخش خیلی مهم است که سطح مسائل را در هر سه سطح فردی، جمعی و اجتماعی تعریف کنیم. البته این تعریف بنده و ممکن است برای برخی محل مناقشه باشد. اگر بزرگوارانی که در این گفتوگو مشارکت دارند نظر متفاوتی دارند طرح کنند تا شاید این تعریف بنده جرح و تعدیل و یا با یک تعریف بهتر جایگزین شود. این مهم است که بسته به زیستبوم عرصه اجرایی کشور به یک مفاهمه برسیم و بتوانیم برای هر کدام از این بازیگران نقش و کارکردی قائل شویم.
وی گفت: دقت کنیم که اگر این شبکه بازیگران با محوریت و بر مدار مردم سازماندهی نشود عملاً حکمرانی، مردمی نخواهد بود و اگر فرآیند حل مسائل عمومی و اجتماعی در آن انجام نشود مصداق خود حکمرانی نخواهد بود. اگر همه این اجزا در کنار هم بود منتهی خروجی و دستاورد آن ناچیز و غیرقابل اعتنا بود یعنی مصداق حکمرانی مردمی ناموفق است، بنابراین نمیتوانیم از آن به عنوان الگوی حکمرانی یاد کنیم.
محمدی تصریح کرد: من قصد سادهسازی تعریف را دارم چون معتقدم باید از یک جایی این موضوع را کلید زد منتهی در همین حد اشاره کنم که اگر شما بخواهید ابعاد تمدنی را در نظر بگیرید تا جایی که امکان دارد باید به سمت الگوهایی بروید که درصدد رفع مسائل اجتماعی و عمومی است نه مسائل منفرد و فردی. مثلاً شما در حکمرانی مردمی جایگاهی که برای یک نهاد قرضالحسنه مالی که ناظر به مسائل افراد است قائل هستید کمتر از جایگاهی است که برای حکمرانی مردمی در آموزش و پرورش یا مسئله حکمرانی رشد و تربیت قائل هستید.
حکمرانی مردمی به یک گفتمان عمومی تبدیل نشده است
وی به این موضوع تأکید کرد که در راستای حکمرانی مردمی ما با چالشهایی مواجه هستیم یکی از این چالشها این است که حکمرانی مردمی هنوز به یک گفتمان و دغدغه عمومی تبدیل نشده و صرفاً در مرحله دغدغه نخبگانی مطرح است. کارگزاران اجرایی ما دیدگاه یکسانی در این خصوص ندارند؛ تلقی برخی کارگزاران از حکمرانی مردمی شبیه برونسپاری امور به مردم است و برخی نیز حکمرانی مردمی را با تفویض برخی از مسئولیتها و اختیارات فرعی و کماهمیت به مردم یکسان میدانند در صورتی که حکمرانی مردمی مفهومی متعالیتر است.
مدیرکل دفتر برنامهریزی، بودجه و تحول اداری استانداری قزوین در ادامه توضیح داد: چالش جدی دیگر ما در این خصوص این است که بخش دولتی و عمومی باید با بخش مردمی «همآفرینی» کنند؛ ایجاد مفاهمه مشترک در خصوص مسائل اولویتدار، راهحلیابی مشترک و اقدام و نظارت مشترک ستون اصلی حکمرانی مردمی است. یکی از روشهای سهیم کردن مردم در حکمرانی این است که مسائل و موضوعات مختلف با شفافیت برای مردم مطرح شود و اگر تصمیمی میگیریم که مستقیماً در زندگی مردم اثر دارد آن را برای مردم تبیین کنیم.
وی خاطرنشان کرد: چند مثال در حوزه سوخت میزنم برای مثال وقتی سهمیه بنزین آزاد را محدود کردیم باید دلایل آن را تبیین عمومی کنیم، وقتی تصمیمی در حوزه سوخت ماشینهای سنگین گرفتیم آن را تشریح کنیم، وقتی در مناطق خاص کشور که کدینگ سیستم سوخت آن متفاوت از سایر مناطق است محدودیت قائل شدیم باید علت را برای مردم تشریح کنیم. بنابراین این یک مقدمه اساسی است که اگر آن را فراهم نکردیم به این معنی است که برای حکمرانی مردمی آمادگی نداریم.
این مسئول اظهار کرد: نهایتاً یک موضوع بسیار مهم این است که چه چیزی را به عنوان الگوی حکمرانی مردمی مطرح میکنیم. این موضوع باید با احتیاط، ملاحظه و دقت انجام شود. مثلاً آیا اگر ما جهاد سازندگی را به عنوان الگوی موفق حکمرانی مردمی معرفی و تلاش کردیم آن را ترویج کنیم امکان تسرّی آن در اقتضائات امروزی وجود دارد یا خیر؟ بگذارید این را توضیح دهیم. فرضاً جهاد سازندگی که از کشاورزی، دامداری و توسعه روستایی گرفته تا خدمات زیرساختی و برق و آب و غیره را در سطح روستاها بر عهده داشت؛ آیا امکان احیاء آن در اقتضائات امروزی وجود دارد یا خیر؟ اقتضائات امروزی شما تفکیک خدمات زیرساختی اعم از آب، برق، گاز و مخابرات و غیره، توسعه روستایی و کشاورزی و دامپروری در وزارتخانههای مستقل و مجزای از یکدیگر است. بدیهی است احیاء این الگو در دوران کنونی با این اقتضائات چارهگشا نیست مگر این که بگوییم این الگو احیاء شود و کلیه خدمات روستا ذیل آن یکپارچه و عملاً متولی حکمرانی روستایی شود. پس موضوع مهم این است که الگوها از یک دوره زمانی به دوره دیگر و از یک عرصه اجرایی به عرصه اجرایی دیگر چگونه صورت میگیرد و قابل تعمیم است؟
مدیرکل دفتر برنامهریزی، بودجه و تحول اداری استانداری قزوین در ادامه تشریح کرد: دولت در ابتدا در برخی موضوعات خیلی خوب ورود کرد، احیاء جهاد سازندگی یکی از این موارد بود، موضوع دستیار مردمیسازی یکی دیگر از موارد بود، منتهی برخی اوقات این موضوع به قدری برجسته است که احساس میکنیم دولت با منظومهای از مفاهیم عالی اجرایی و نیاز روز گام به عرصههای اجرایی کشور میگذارد که این منظومه نیازمند چشمانداز طولانی مدت است تا پس از مدتی به یکسری نظامات رفتاری عرفی و روزمره تبدیل نشود.
وی بیان کرد: نکته دیگر این است که اتفاقات زیرساختی و میمونی در این دولت رخ داده که نباید اجازه دهند جنبه تاکتیکال بر اقدامات دولت سایه افکند.
محمدی در پایان گفت: من کمی درگیر تعاریف شدم و شاید برای جلسه نخست چارهای هم نبود منتهی میخواهم در پایان به یک راهکار اجرایی بسنده کنم؛ به نظرم باید گام نخست با همآفرینی مشترک بخش دولتی، عمومی، خصوصی و مردمی ابتدا مسائل استانی حائز اولویت احصا شود، مفاهمه مشترک شکل گیرد و سپس فرآیند حل مسئله را با این رویکرد دنبال کرد. وقتی میگویم همآفرینی یعنی بازیگران بخش دولتی، عمومی، خصوصی و گروههای مردمی باید تلقی یکسانی از مسائل اولویتدار استان پیدا کنند، بر سر راهکارها بحث کنند، چالشهای اجرایی آنها را مورد بحث قرار دهند و بهترین اقدامات مؤثر را بیابند و در قالب یک برنامه اقدام مشترک درصدد رفع آن برآیند. دقت کنیم که این موضوع باید با ذینفعان و بازیگران مختلف شکل گیرد و محوریت آن بر اساس فرآیند مسئلهیابی و راهحلیابی است و بدون این الگوی تصمیمسازی و تصمیمگیری و صرف برگزاری جلسات مشترک که با حضور نمایندگان اصناف، تشکلها، سمنها یا مؤسسات و نهادهای ریشهداری چون اتاق بازرگانی نمیتوان به سرمنزل مقصود دست یافت.
انتهای پیام
نظرات