زن جوانی از درب منزل خارج میشود. ناگهان چند سگ به سمت او حرکت میکنند، زن فریاد کشیده و به سرعت به حیاط خانه برمیگردد. در جایی دیگر چند دانشجوی جوان در پارک مشغول خوردن ناهار هستند، سگها و گربهها بوی غذا را احساس کرده و نزدیک میشوند، برخی دلسوزانه غذای خود را با آنها تقسیم میکنند و برخی نیز مغرضانه آنان را از خود میرانند و اشیائی به سمت حیوانات پرتاب میکنند.
حالا دیگر در هر نقطه از کشور و هر شهر و روستایی، حضور سگهای ولگرد انکارناپذیر است. برخی مکانها کمتر و برخی به صورت گلهای و بیشتر. گاه، هفتهای هم به پایان نمیرسد که طی آن خبری مبنی بر گازگرفتگی سگها در رسانهها و خبرگزاریها پربازدید نشود.
چگونگی پیدایش
از زمانی که یکجانشینی آغاز شد و روستاها و شهرها شکل گرفتند، انسان برای انجام فعالیتهای روزمره و عمدتاً کشاورزی اقدام به اهلیکردن برخی گونههای جانوری کرد تا از آنها بهرهبرداری کند؛ حیواناتی نظیر مرغ و خروس، گاو، گوسفند، سگ و گربه در ردیف حیوانات اهلی محسوب میشوند.
مطالعات نشان میدهد که ۴۰ هزار سال قبل گونهای از گرگها که اکنون منقرض شده اولین بار در آسیای جنوب شرقی توسط انسان اهلی شدند و نژاد سگ امروزی از آنجا نشأت میگیرد. البته همزمان و به فاصله زمانی اندک در مدیترانه نیز، گونۀ دیگری از گرگها اهلی شده و تبدیل به سگهای امروزی شدهاند.
تا قبل از انقلاب صنعتی و اختراع خودرو، داشتن اسب و الاغ و سایر حیوانات اهلی برای خانوادهها حیاتی بود اما ورود خودرو و انواع ماشینآلات باعث شد تا بسیاری از حیوانات کنار گذاشته شوند. هرچند در برخی روستاها همچنان انسانها در کنار حیوانات اهلی زندگی میکنند اما وجود حیوانات در شهرها ممکن نیست و تا امروز قوانینی مربوط به نگهداری حیوانات اهلی در شهر تدوین نشده است، در حقیقت این حیوانات در محیط شهری بعضا مزاحم شناخته میشوند.
حیوانات ولگرد اهلی هستند یا وحشی؟
یک پژوهشگر حیات وحش معتقد است که حیوانات اهلی با حیوانات شهری متفاوتند؛ حیوانات شهری در واقع آن دسته از گونههای جانوری وحشی هستند که زیستگاه خود را در کنار انسان انتخاب کردهاند، مانند قمریها کبوترهای وحشی، گنجشکها، کلاغها، موشها و یا سنجابها و روباهها که با زیستگاه انسانی سازگاری پیدا کرده و این محیط را برای زندگی برگزیدهاند.
مهدی نبییان، کارشناس ارشد محیط زیست با گرایش تنوع زیستی درگفتوگو با ایسنا، ضمن بیان تمایزهای این ۲ گروه میگوید: حیوانات شهری با حیوانات اهلی رها شده در طبیعت متفاوتند؛ حیوانات شهری یعنی همان حیوانات وحشی که با محیط انسانی سازگار شدهاند مثل گنجشکها، کلاغها و موشها ولی حیوانات ولگرد شامل حیوانات اهلی مثل سگ و گربه هستند که در محیط شهری رها شده و پرسه میزنند.
نبییان با تاکید بر اشتباه در تشخیص حیوانات شهری و اهلی از سوی بعضی از فعالان حقوق حیوانات، تصریح کرد: اینجا یک خَلط مبحث اتفاق افتاده و بعضاً گفته میشود سگهای بومی یا سگهای آزاد و رها که این عبارات نادرست است؛ حیوانات اهلی گونههای دستساز بشر هستند که طی دهها هزار سال دستخوش تغییرات ژنیتیکی از سوی انسان شده و با انتخاب مصنوعی تغییر کردند و بسیاری از این حیوانات بدون کمک انسان نمیتوانند به حیات خود ادامه دهند، این موضوع در مورد گیاهان هم وجود دارد، مثلاً بادمجان و درخت پرتقال اهلی شدهاند و اگر چندماه رسیدگی انسان متوقف شود از بین میروند.
سگهای ولگرد یا بلاصاحب یا بیخانمان؟
این پژوهشگر حیات وحش میگوید: سگها و گربهها که مردم به عناوین مختلف از آنها یاد میکنند چندین نوع هستند؛ سگهای کار، سگهای ولگرد، سگهای بلاصاحب، سگهای بیخانمان و سگهای بیسرپرست که هریک تعریفی مشخص و مجزا دارند.
سگهای کار به چندین دسته تقسیم میشوند که شامل سگهای پلیس، سگهای صلیب سرخ و آتشنشان، سگهای خانگی برای مراقبت یا راهنمای نابینایان و غیره. نکته اینجاست که این سگها از نژادهای مختلف هستند که با تغییرات ژنیتیکی و اصلاح نژاد بسیار دقیقی بوجود آمده و قیمتهای گزافی دارند و کشورهای مختلف بر روی آنها کار میکنند و تجارت بزرگی هم در این زمینه وجود دارد.
نبییان با بیان اینکه در موضوع سگهای ولگرد، سگهای بلاصاحب و سگهای بیسرپرست و بیخانمان باز هم خَلط مبحث رخ داده است، گفت: سگهای بیخانمان، یعنی حیوانی که خانه خود را از دست داده، در واقع سگ نژادداری بوده که تحت سرپرستی انسانی زندگی میکرده و حالا خانه خود را گم کرده یا فرار کرده است. سگهای بلاصاحب نیز تعریفی نزدیک به بیخانمان دارند و صاحب خود را از دست دادهاند، مثلا نزد انسان به دنیا آمده اما به دلایلی نگهداری نشدند اما تحت سرپرستی انسان بودند.
وی یادآور شد: هرگاه از واژه stray Dog یا سگ ولگرد استفاده میشود، بسیاری از حامیان حیوانات که شناخت درستی نسبت به گونههای جانوری ندارند به این عنوان اعتراض کرده و آنرا نوعی بیحرمتی به سگ میدانند در حالیکه این یک تعریف بینالمللی است و توضیح مشخصی دارد.
این پژوهشگر و کارشناس ارشد تنوع زیستی، تصریح کرد: سگهای ولگرد، سگهایی هستند که نزد انسان به دنیا نیامدهاند، یعنی سگهایی هستند که نسل دوم یا سوم یا چندم سگهای بلاصاحب هستند و هیچگاه تحت سرپرستی یا مدیریت انسان نبودند و هیچ فاکتور دارویی دریافت نکردهاند و این یک تعریف جهانی است.
غذادهی به سگهای ولگرد درست است؟
از این پژوهشگر حیات وحش میپرسم آیا غذا دادن به سگهای ولگرد درست است؟ وی گفت: طی ۱۵ تا ۲۰ سال گذشته جنبشی در داخل ایران به عنوان غذادهی به سگهای ولگرد شکل گرفت که منجر به افزایش تصاعدی جمعیت سگهای ولگرد در شهرها شد؛ این اتفاق همچنین سبب افزایش تصاعدی سگگزیدگی، ابتلا به هاری و تلفات انسانی در اثر گزش، افزایش آسیب انسانی در اثر گزش از جمله معلولیتها و نیز هزینه گزاف واکسن هاری شد که لطمات زیادی را به کشور و جامعه وارد کرد. این چالشها به همینجا ختم نمیشود؛ سوی دیگر این آسیبها شیوع هاری به حیات وحش است که امکان آن از طریق سگهای ولگرد بسیار بالاست.
نبییان، اولین اقدام در کنترل جمعیت سگهای ولگرد را ممنوعیت قانونی غذارسانی به این حیوانات عنوان و تصریح کرد: تصور کنید گروهی انسانی برای موشهای فاضلابها غذارسانی کنند؛ این اقدام ریسک ابتلا به طاعون را افزایش داده و جمعیت موشهای شهری افزایش مییابد. غذادهی به سگهای ولگرد هم دقیقا همینطور است.
قانون درباره کنترل جمعیت سگهای ولگرد چه میگوید؟
بد نیست بدانید که سال ۱۳۸۷ دستورالعمل کنترل جمعیت سگهای ولگرد، در ستاد مرکزی کنترل جمعیت حیوانات ناقل بیماری به انسان در سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور تصویب شده است. وزارت کشور این نهادها را مکلف به زندهگیری و جمعآوری سگهای ولگرد و انتقال آنها به مراکز مدیریت کنترل جمعیت سگهای ولگرد کرده است. قانونگذار تعیین کرده است که سگها به وسیله «کمند»(خفتگیر) یا «تور» یا «اسلحه بیهوشی» زندهگیری شده و به مراکز مدیریت کنترل جمعیت، منتقل شوند.
نبییان، کارشناس ارشد محیط زیست با گرایش تنوع زیستی، در این باره میگوید: در این مراکز باید دامپزشک حضور داشته و سگها را غربالگری و کنترل کند؛ سگها به ۲ دسته مفید و غیرمفید تقسیمبندی میشوند، سگهای مفید، نژاددار و فاقد بیماری بوده و آن دسته از سگهایی هستند که طبق نظر دامپزشک قابلیت تربیتپذیری دارند و زمان طلایی تربیت آنها نگذشته که قاعدتاً زیر ۲ سال است. سگهای مفید بر اساس دستورالعمل در نوبت عقیمسازی قرار گرفته و در صورت اعلام آمادگی اشخاص برای پذیرفتن سرپرستی با این تعهد که آنها را رها نمیکنند، واگذار میشوند، به عنوان مثال کسی بخواهد به عنوان سگ گلّه از آنها استفاده کند.
وی افزود: باقی سگها مانند سگهایی که دچار بیماری یا شکستگی عضو هستند و یا فاقد نژاد اصیل بوده و زمان طلایی امکان تربیت آنها گذشته و بالای ۲ سال سن هستند، غیرمفید محسوب میشوند و برای «یوتانایز» که مرگ آرام است، منتقل شده و به این طریق میمیرند و شبیه یک زباله عفونی باید به صورت بهداشتی دفن شوند.
این پژوهشگر حیات وحش با ابراز تاسف از اینکه باز هم خَلط مبحث دیگری در این موضوع نیز رخ داده است، گفت: برخی از حامیان ناآگاه میگویند باید سرپرستی سگهایی که در مراکز کنترل وجود دارند را به مردم داد و جامعه را برای برعهده گرفتن سرپرستی این حیوانات به عنوان سگ خانگی تشویق میکنند. باید توجه داشت عموما سگهای ولگرد جمع آوری شده در کشور، نسل دوم یا سوم سگهای گلّه هستند که در واقع نژاد مناسبی برای سگ خانگی به شمار نمیآیند چراکه سگهای گلّه برای حمله به حیوانات وحشی مثل گرگ یا خرس تربیت و اصلاح نژاد شدهاند؛ حال شما فرزند یکی از این سگها را در خانه آوردهاید که کاری کاملاً غلط است.
نبییان خاطرنشان کرد: در بین چوپانان این رفتار وجود دارد که معمولا توله شاهسگ(سگی که عملکرد خوبی دارد) را نگه داشته و باقی تولهها را رها میکنند؛ تولههایی که کارایی خوبی ندارند یا جثه کوچکی دارند یا به اصطلاح چوپانان کمهوش بوده و تربیتپذیری و اطاعت کمتری دارند، رها شده و اینها بعداً ولگرد میشوند.
وی اضافه کرد: شاید برخی از سگهای مراکز کنترل را بتوان به عنوان سگ نگهبان برگزید اما عمده سگهای ولگرد جمعآوری شده غیرمفید هستند و باید «یوتانایز» شوند و چارهای جز این حرکت وجود ندارد.
رویکرد کشورهای توسعهیافته در مواجهه با سگهای ولگرد
از این پژوهشگر حیات وحش پرسیدم که رویکرد سایر کشورها و به ویژه کشورهای توسعهیافته در این ارتباط چگونه است؟ نبییان، با بیان تفاوتهای فرهنگی میان ما و سایر کشورها گفت: سگهایی که توسط پناهگاههای سگهای بلاصاحب در کشورهای دیگر جمعآوری میشوند معمولاً سگهای گمشده یا فرار کرده و یا رهاشده از صاحبان آنها هستند و در زمره سگهای خانگی محسوب میشوند که نژاددار بوده و قابلیت سرپرستی آنها وجود دارد.
وی افزود: در کشورهای پیشرفته، سگهای بلاصاحب و بیخانمان نژاددار که توسط مأموران زندهگیری میشوند، نهایتاً تا ۷ روز کاری نگهداری میشوند، پس از این مدت به دلیل هزینههای بالای نگهداری، عملیات «یوتانایز» اجرا میشود؛ حتی اگر آن سگ در ایران از سگهای مهم هم باشد، در این کشورها فقط هفت روز پس از زندهگیری نگهداری میشود.
این پژوهشگر حیات وحش با اشاره به اینکه در اکثر کشورهای پیشرفته و صاحبنام نظیر فنلاند و هلند حتی یک سگ ولگرد وجود ندارد، یادآور شد: در این کشورها سگهای نژاددار پس از انتقال به مراکز نگهداری در صورت پیدا شدن سرپرست طی هفت روز تحویل شده وگرنه «یوتانایز» میشوند.
نبییان افزود: همچنین در کشورهای پیشرفته اگر غذا دهی به کبوترها و سنجابهای وحشی توسط افراد صورت گیرد، جریمه در پی دارد؛ حدود ۴۰۰۰ یورو جریمه غذادادن به حیوانات شهری در اروپاست که متاسفانه ما چنین قوانینی را نداریم. در ضمن جمعآوری فضولات رهاشده توسط حیوانات خانگی بر عهده سرپرست حیوان بوده و در صورت بیتوجهی، آن نیز مشمول جرایم خواهد بود.
حمایت از سگهای ولگرد، آدرس غلط دادن به جامعه است
این کارشناس ارشد محیط زیست با گرایش تنوع زیستی، نکته تاملبرانگیز ماجرا را حمایت عامه از گونهای دانست که به هیچ عنوان در خطر انقراض نیست و تصریح کرد: سازمان محیط زیست ایران برای نجات جان کمتر از ۴۰ قلاده یوزپلنگ که در هیچ کشور دیگری وجود ندارد و تنها باقیماندههای آن در چند استان پراکندهاند و گونه در خطر انقراض است، سالانه حدود یک تا ۲ میلیارد تومان بودجه اختصاص میدهد در حالیکه فقط در شهر یزد سال ۱۳۹۹ به گفته یکی از اعضای شورای شهر، حدود ۵ میلیارد تومان از بودجه شهرداری صرف نگهداری سگهای ولگرد شده است.
نبییان این حمایت و کمکها برای نجات و درمان سگها که اصلا گونه در معرض خطری نیستند را نوعی آدرس غلط دادن به جامعه دانست و تصریح کرد: بجای اینکه حامیان حمایتهای خود را برای گونههای در خطر انقراض مثل یوزپلنگ و آهو و بسیاری دیگر حیوانات که بر اثر خشکسالی در معرض خطر قرار دارند، متمرکز کنند به جمعیت سگهای ولگرد کمک کرده و اینگونه حیات وحش در خطر قرار میگیرد.
وی با بیان اینکه سگهای ولگرد نوعی ابزار انسان برای کمک و دفاع از او در برابر حمله حیوانات وحشی، هستند، گفت: در واقع سگها همانند گوسفندان و گاوها تاثیر انسان در طبیعت هستند و اگر شرایط با این وضع پیش رود، طی هشت سال آینده با یک سری انقراضهای حیوانات در حیات وحش مناطق مملو از حضور سگهای ولگرد روبرو خواهیم شد که بواسطه افزایش جمعیت سگها رخ میدهد. این موارد به غیر از تلفات انسانی و شیوع انواع بیماریهای دیگر بجز هاری خواهد بود.
عقیمسازی موثر است؟
از این پژوهشگر میپرسم با توجه به اینکه هر ۲ سگ طی سه سال، به صورت هرمی، نزدیک به ۳۰۰ فرزند بوجود میآورند، نظر شما در پیوند با عقیمسازی و رها کردن این حیوانات چیست؟ وی تصریح کرد: تبلیغات زیادی در مورد عقیمکردن و رهاسازی سگها صورت میگیرد که این باز آدرس غلط دیگری است؛ هزینه عقیمسازی بالاست و بر اساس جمعیت بالای سگهای ولگرد، بودجه چندسال سازمان محیط زیست نیاز است؛ از طرفی سگ عقیم شده، گیاهخواری نمیکند و یا قول نمیدهد که از حیوانات تغذیه نکرده و به انسان حمله نکند. بنابراین رفتار سگ عقیم با سگ زایا فرقی نمیکند و فقط قادر به تولید مثل نیست. راهکار اصلی را قانون مشخص کرده که همان زندهگیری، انتقال به مراکز کنترل جمعیت و «یوتانایز» و برای سگهای مفید، عقیمسازی و تحویل به سرپرستهای قانونی آنهاست.
آمارها و گزارشها چه میگویند؟
همواره بررسی آمارهای موجود میتواند به روشن شدن موضوع و ماجرا کمک شایانی کند، مطالعات نشان میدهند که سال ۲۰۲۰ بیش از ۷۰۰ هزار سگ ولگرد در کشور آمریکا یوتانایز شدند و مجموع سگ و گربۀ ولگرد که بوسیله اتاق گاز یا تزریق از بین رفتند بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار قلاده بوده است.
به استناد گزارشهای سازمان جهانی بهداشت هماکنون نزدیک به ۱.۲ میلیارد قلاده سگ در دنیا وجود دارد که از این تعداد ۲۰۰ میلیون سگ ولگرد هستند و سهم ایران نیز در این بین مجموعاً ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار قلاده سگ خانگی و ولگرد عنوان شده که نیمی از این مقدار را سگهای ولگرد تشکیل میدهند.
براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس سالانه ۳۵ تا ۵۰ نفر به ویژه کودکان بر اثر حمله سگهای ولگرد میمیرند. مستندات اداره بیماریهای مشترک حیوان و انسان وزارت بهداشت هم نشان میدهد که در سال ۱۴۰۱ میزان ۳۲۰ هزار و ۱۱ مورد حیوان گزیدگی ثبت شده است که ۸۱ درصد آن مربوط به سگها بوده است.
همچنین سگها مهمترین عامل انتقال بیماری مرگبار هاری به انسان هستند و سالانه ۱۰ تا ۲۰ نفر در کشورمان بر اثر ابتلا به هاری، جان خود را از دست میدهند. سالانه ۵۹ هزار مرگ انسان به علت ابتلا به بیماری هاری در جهان رخ میدهد که طبق آمارهای موجود، ۴۰ درصد افراد گاز گرفتهشده توسط حیوانات مشکوک به هاری، افراد زیر ۱۵ سال هستند.
گفتنی است براساس آمار مرکز بیماریهای واگیر وزارت بهداشت در ۲ سال گذشته هزینهای بالغ بر ۹ میلیون یورو جهت واردات واکسن ضدهاری انسانی به کشور صرف شده است. همه این آمارها و گزارشها بیانگر عمق فاجعهای است که تحت عنوان مخاطرات سگهای ولگرد از آن یاد میشود.
آمارها در مازندران و رویکرد دستگاههای مسئول
علی عباسی مدیرکل پزشکی قانونی مازندران به ایسنا گفت: در مازندران و به نقل از پزشکی قانونی استان طی سال گذشته(۱۴۰۲)، ۱۲۳ گازگرفتگی توسط سگهای ولگرد گزارش شده که ۸۷ تعداد از آن را مردان و ۳۶ نفر را زنان تشکیل میدهند.
شهرداریهای استان مازندران اما در برابر پدیده سگهای ولگرد، رویکردهای تاملبرانگیزی دارند، برخی اقدام به جمعآوری(زندهگیری) و عقیمسازی و نگهداری از سگها در محیطهای روباز کرده و هزینههای نگهداری را توسط بودجه داخلی، خیران و حامیان افراطی تامین میکنند.
گروهی نیز تنها اقدام به عقیمسازی سگها کرده و آنها را در محیط رها میکنند.
اما برخی نیز در اقدامی عجیب، چندصد سگ را جمعآوری کرده و به شهرستانهای مجاور منتقل و آنجا رها میکنند.
ناگفتهها
از یاد نبریم که غذارسانی به حیوانات توسط مردم دلیل اصلی این معضل نیست چراکه تنها بخش کوچکی از این معضل به مردم برمیگردد که لازمه اصلاح آن هم آموزش و فرهنگسازی است. در واقع مهمترین دلیل افزایش جمعیت سگها و آمار سگگزیدگی، به کوتاهی مسئولان در کنترل جمعیت سگهای ولگرد برمیگردد؛ چراکه هیچ برنامه مدونی برای مدیریت درست در این زمینه وجود ندارد و سگهایی که رها هستند واکسنی برای جلوگیری از انتقال هاری به آنها تزریق نشده است. از سوی دیگر بر روی فرهنگسازی و آموزش به مردم نیز تاکنون هیچ اقدامی از سوی دولتمردان انجام نشده است.
لازم به یادآوری است که هرچند مردم با غذا دادن دسترسی به منابع غذایی را برای این حیوانات بیشتر میکنند اما بیشترین دسترسی این حیوانات به مواد غذایی انسانی، از باقیمانده پسماند غذای مصرفی انسانی است که سبب شده جمعیت سگهای ولگرد در کشور به حد انفجار برسد.
در حقیقت کنترل جمعیت سگهای ولگرد منوط و وابسته به مدیریت درست پسماندهای حاصل از اقدامات بشری است و به واسطه عدم مدیریت صحیح پسماند در شهرها و روستاها چالش سگهای ولگرد برجسته شده است.
انتهای پیام
نظرات