سیدمهدی زرقانی امروز ۲۸ فروردینماه، در مراسم بزرگداشت عطار و نکوداشت عطارپژوه شهیر کشور «رضا اشرفزاده» که در دانشگاه فرهنگیان مشهد برگزار شد، اظهار کرد: نکوداشت افرادی همچون رضا اشرفزاده، عطارپژوه و استاد ادبیات، احترام به فضیلتهای انسانی و اخلاقی است. ویژگی دکتر اشرفزاده این است که یک عرفان متعین و متجسم هستند. هر گاه پای صحبت ایشان هستم، احساس میکنم اگر قرار بود عطار شاگردی پرورش دهد که عرفان در وجودش بنشیند، اشرفزاده یکی از آن شاگردان است و باید به او گفت «مرحبا ای هدهد هادی شده».
وجود ابیاتی در مختارنامه که با گفتمان عرفانی سازگار نیست
وی موضوع سخن را به صحت نسبت مختارنامه به عطار نیشابوری معطوف و اضافه کرد: شبههای که در مورد مختارنامه مطرح شده است و پرسش این است که آیا به راستی مختارنامه از آن عطار است؟ علت طرح این پرسش وجود ابیاتی در مختارنامه است که به هیچ عنوان با گفتمان عرفانی و منظومه فکری عرفا سازگار نیست و در بسیاری اوقات در مقابل آن قرار دارد. به عنوان مثال نویسنده مرصادالعباد که یکی از اولین کسانی است که از خیام سخن میگوید، در توصیف خیام، او را «آن گمراه تیغ ضلالت» خطاب میکند. عرفا تقریبا چنین ذهنیتی در مورد خیام، دستگاه فکری و جهاننگری خیامی دارند.
وی بیان کرد: با مروری بر مختارنامه بسیاری از ابیات آن به ابیات خیامی مانند است. بنابراین این پرسش به ذهن میرسد که شاید این اثر از آن عطار نباشد، چون اندیشههایی که در مختارنامه آمده با منظومه عرفانی سازگار نیست. چند ویژگی شاخص در جهان بینی خیامی وجود دارد که عرفا درست نقطه مقابل آن هستند.
زرقانی ادامه داد: نخست آنکه در جهانبینی خیامی حق پرسش و حق اعتراض انسان به رسمیت شناخته میشود، مثلاً خیام به خود اجازه میدهد در برابر خداوند بایستد و این رباعی را در توصیف انسان بسراید «جامی است که عقل آفرین میزندش/ صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش/ این کوزهگر دهر چنین جام لطیف/ میسازد و باز بر زمین میزندش». گویا این پرسش مطرح میشود که خدایا برای چه این کار را انجام میدهد. اگر بد است چرا میسازی و اگر درست کردی، چرا میشکنی؟ «در کارگه کوزه گری رفتم دوش/ دیدم دوهزار کوزه گویا و خموش/ ناگه یکی کوزه برآورد خروش / کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش» سوالاتی چنین در برابر خالق متعال و اعتراض به هستی ویژگیهای نگرش خیامی است « چندین سر و پای نازنین از سر دست/ از مهر که پیوست و به کین که شکست». در واقع بدین گونه در منظومه فکری خیام حق پرسش و اعتراض انسان به رسمیت شناخته شده و تعین و تبلور یافته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: عرفا به همین علت با خیام موافق نیستند. زیرا منظومه عرفانی استوار بر نظام احسن است و اصلا جای سوال باقی نمیگذارد و معتقد است از این که وجود دارد، بهتر امکان ندارد، چنانکه غزالی میگوید «لیس فی الامکان ابدع مما کان» و از نظر عرفا امکان محقق شدن آفرینش بهتر از آنچه وجود دارد، نیست. بدین گونه گفتمان خیامی و گفتمان عرفانی نقطه مقابل هم قرار میگیرند.
وی گفت: ویژگیهای دیگری نیز همچون «دم غنیمت شمری» «حال را دریافتن» «به رسمیت شناختن زندگی انسان در دنیا» در تفکر و دغدغه جهانبینی خیامی هست، در حالی گفتمان عرفانی عمدتا معطوف به آخرت است. دنیا مجاز و فقط پلی برای رسیدن به آن است. در نظر عرفا تنها ابتدا و انتهای پل مهم است و بقیه پل است، اما در دستگاه فکری خیامی خود پل و مدت زمان زندگی برآن اهمیت و موضوعیت دارد. بدین ترتیب میتوان گفت خیام و عطار دو دستگاه فکری متباین و دو گونه تفسیر متفاوت از هستی هستند که به راحتی با هم جمع نمیشوند.
زرقانی یادآور شد: افرادی که معتقدند مختارنامه از عطار نیست شواهدی از ابیات مختارنامه مثال میآورند که همه اندیشههای خیامی در آن است، چطور چنین چیزی ممکن میشود. به این پرسش میتوان با استفاده از تحقیقات نسخه خطی پاسخ داد که در حوزه تخصصی من نیست، اما در حوزه تخصص خود که مطالعات تاریخ ادبی است، میخواهم از منظر تاریخ ادبیات به این سوال پاسخ دهم که آیا میتوان گفت که مختارنامه واقعاً از آن عطار است؟
وی اظهار کرد: از منظر تاریخ ادبی عطار نشانه پایان دوره گذار است. قرن ۴ و ۵ دورهای است که خرد فلسفی ارسطویی در ادبیات بسیار غلبه دارد که از آن شاهنامه و اشعار فرخی و خیام بیرون میآید. آن نگاهی که عقل ارسطویی یا نزدیک به آن را خیلی مهم میشمارد و فرهنگ ما در دوره اول عمدتا معطوف به دنیا است و بسیاری دانشمندان درجه دنیوی ما در آن قرن رشد کردهاند. این فرهنگ معطوف به دنیا استدلالی نزدیک به ارسطویی است. از نیمه قرن ۵ تا پایان قرن ۶ به مدت ۱۵۰ سال، دوره گذار است که در آن از یک فضای فرهنگی وارد فضای فرهنگی کاملا متفاوتی میشویم.
عطار ظهور دوره جدید و پایان دوره گذار است
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: پس از دوران گذار، گفتمان مسلط در فرهنگ ایران تصوف و عرفان است و از ابر تصوف که بر سرتاسر قلمرو ایران سایه افکنده، باران تصوف میبارد و هر کس به اندازهای از آن متأثر میشود. بنابراین از قرن ۶ به بعد در فرهنگ ما به سرعت عرفان تولید میشود، کسانی چون عطار، سنایی، مولانا پدید میآیند. عطار در واقع پایان دوره گذار است. عطار ظهور دوره جدید و پایان دوره گذار است.
وی ادامه داد: افرادی که در این دوره گذار زندگی میکنند باید دو ویژگی داشته باشند. نخست آنکه بخشهایی از سنت فرهنگی قبلی را در خود نهادینه کرده باشند، دوم آنکه بخشهایی از سنت فرهنگی بعدی را در خود نهادینه کرده باشند، در غیر این صورت شاعر دوره گذار شناخته نمیشوند. عطار و سنایی دو نفری هستند که در ویژگیهای دوره گذار و تبدیل کردن نشانههای این دوره به کدهای زبانی از بقیه موفقترند.
زرقانی گفت: به نظرم مختارنامه از آن متعلق به عطار است که نماینده این بعد شخصیت اوست. اگر مختارنامه را از شخصیت عطار حذف کنیم، در تاریخ ادبیات حلقه مفقوده خواهیم داشت، کسی که پارههایی از دوره قبل و پارههایی از دوره بعد را در آثارش نهادینه کرده باشد و عطار در مختارنامه این کار را انجام داده است. مختارنامه آن ضلع از شخصیت عطار است که به گذشته معطوف است. مثنویهای عطار متعلق به دوره بعد هستند و عطار در وسط دوره گذار ایستاده و به عنوان نماینده دوره گذار مختارنامه، الهینامه، مصیبتنامه و منطقالطیر را سروده است.
وی با طرح این پرسش که آیا در باقی آثار عطار میتوان نشانههایی از تفکر و جهانبینی خیامی مشاهده کرد، پاسخ دیگری به این سوال داد و گفت: اگر به راستی عطار نماینده دوره گذار است باید در بقیه آثار او نیز جلوههایی از این نوع تفکر بتوان دید. این اتفاق افتاده است، در آثار عطار یک تیپ شخصیتی به نام عقلای مجانین وجود دارد که به ظاهر دیوانهاند، اما حقیقتاً بسیار عاقلند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی با ذکر نمونهای از ابیاتی که از زبان عقلای مجانین آمده است، بیان کرد: چنین سخنانی متعلق به همین ضلع از شخصیت عطار است که در مختارنامه بسیار بهتر از دیگر آثار او تعین و تجسم یافته است؛ بنابر این دو دلیل نباید در انتساب مختارنامه به عطار تردید کرد.
انتهای پیام
نظرات