به گزارش ایسنا، پژوهشکده سوانح طبیعی طی گزارشی، نسبت به بررسی وضعیت سیلخیزی و سیل اخیر استان سیستان و بلوچستان اقدام کرده که در آن تاکید شده است دریافت بارش در منطقهای نظیر استان سیستان و بلوچستان که حیات اکوسیستم به قطرههای آب وابسته است، همواره موهبت و فرصتی است که با توجه به پیچیدگیهای محیطی آن منطقه، چنانچه با عوامل متعددی از قبیل دخالتهای نادرست انسان در طبیعت و برداشتهای بیرویه آب زیرزمینی، حفر چاه بدون آگاهی و برنامهریزی، عدم لایروبی و عدم مدیریت صحیح طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری و مکانیابی نامناسب برخی از روستاها و شهرها همراه شود، میتواند به تهدید تبدیل شود و خسارتهای جبرانناپذیری را در پی داشته باشد.
بارشهای زمستانه استان سیستان و بلوچستان
بر اثر بارشهای زمستانی در هفته دوم اسفندماه ۱۴۰۲ و وقوع سیلاب در استان سیستان و بلوچستان، واحدهای مسکونی دچار آبگرفتگی شدند و خسارات فراوانی به زیرساختهای شهری و روستایی وارد شد و تعدادی از راههای ارتباطی اصلی و فرعی و روستایی در جنوب استان مسدود شدند. بیشترین مسیرهای مسدود شده در شهرستانهای «سراوان»، «مهرستان»، «گلشن»، «چابهار» و «قصرقند» واقع شده و در صورت تداوم بارندگی احتمال افزایش مسیرهای بسته شده همچنان وجود دارد.
طبق اظهارات مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان، بیشترین مسیرهای بسته شده در بلوچستان در شهرستانهای «دشتیاری»، «قصرقند»، «فنوج» و «دلگان» واقع شده و بازگشایی آنها نیازمند فروکش کردن طغیان رودخانههای محلی است. ۱۶ شهرستان و ۱۹۴۷ روستا در شهرستانهای نیک شهر، قصرقند، دشتیاری، چابهار، کنارک، خاش، سیب و سوران، فنوج، ایرانشهر، میرجاوه، دلگان، ســراوان، زاهدان، نیمروز، سرباز و مهرستان در استان سیستان و بلوچستان از ۹ اسفندماه سال جاری به شدت تحت تأثیر سیلاب قرار گرفتهاند و با توجه به پر شدن سد زیردان در شهرستان دشتیاری، در بخشهای پیر سهراب و پلان، آبگرفتگی معابر رخ داده و خانهها، زمینهای کشاورزی و دامها نیز از این سیلاب در امان نماندند.
در برخی نقاط مقدار بارش به ۱۹۵ میلیمتر رسیده و بسیاری از ایستگاههای سنجش بارش واقع در مناطق سیلزده، بارش یک ساله خود را در یک یا چند روز دریافت کردهاند. بر اساس برآورد اولیه بیشترین خسارتهای این سیلاب به ترتیب به حوزههای راه، برق، کشاورزی و منازل مسکونی وارد شده و همچنان تیمهای ارزیاب ستاد بحران سیستان و بلوچستان با حضور در مناطق درگیر سیلاب در حال بررسی برآورد دقیق این خسارتها هستند.
محورهای مسدود شده اصلی و فرعی در این استان شامل ۳۰ محور است که تاکنون ۲۹ محور بازگشایی شده و یک محور دیگر در حال بازگشایی است. لازم به ذکر است برخی محورها برای بار دوم یا سوم مسدود شدهاند.
سوابق سیلابهای پیشین منطقه
سیلاب ۱۴۰۱:
در مرداد سال ۱۴۰۱ به دلیل بارندگی ناشی از بارندگیهای سامانه مونسون، شهرستانهای دشتیاری، قصرقند، نیک شهر و چابهار و روستاهای آن درگیر سیل شدند و خسارات زیادی به زیرساختها و تأسیسات، منازل و باغات وارد شد.
سیلاب ۱۴۰۰:
در ماههای تیر و مرداد این سال چندین مرتبه سیلاب در شهرستانهای مختلف خساراتی را به باغات و برخی از منازل روستایی وارد کرد.
سیلاب ۱۳۹۸ :
در سال ۱۳۹۸ رخدادی در این استان رخ داد که ۳ تن کشته شدند و ۱۴ شهرستان «ایرانشهر»، «چابهار»، «خاش»، «دلگان»، «زاهدان»، «سرباز»، «سراوان»، «سیب و سوران»، «فنوج»، «کنارک»، «مهرستان»، «میرجاوه»، «نیک شهر» و «هیرمند» درگیر این سیلاب شدند.
سیلاب ۱۳۹۵:
در مرداد ۱۳۹۵ به دلیل طغیان رودخانههای فصلی به دنبال بارندگی طولانی در مناطق مختلف استان و مجددا رخداد سیلاب در دی حدود ۳۰۰۰ خانه در مناطق ایرانشهر، سرباز، نیک شهر، کنارک و غیره آسیب دیدند. همچنین ۳ روستا به دلیل همجواری با رودخانه کاملا تخلیه شدند.
گزارش هواشناسی و تحلیل جوی سیلاب اخیر
استان سیستان و بلوچستان از نظر آب و هوایی به ۴ حوزه اقلیمی تقسیم میشود:
حوزه شمالی که تحت تأثیر خصوصیات اقلیمی و جغرافیایی حوزه هیرمند و شامل حوزه دشت سیستان و مناطق همجوار آن است. میزان نزولات آسمانی در این حوزه بسیار کم و معمولا بین ۴۵ تا ۶۰ میلیمتر در سال است. حوزه شمالی تحت تأثیر تودههای هوایی تروپیکال ابری از شمال و جریان گرم و خشک کویری از منشأ کویر با افغانستان قرار دارد. وزش باد ۱۲۰ روزه که از اوایل خرداد تا پایان شهریور از سمت شمال غربی در این حوزه جریان دارد، اصلیترین عامل فرسایش طبیعی محسوب میشود.
حوزه میانی که شهرستانهای زاهدان، خاش و شمال سراوان را دربرگرفته، شرقیترین حوزه آبریز کشور محسوب میشود، اختلاف ارتفاع در این حوزه از ۹۰۰ تا حدود ۴۰۰۰ متر متغیر است. دور بودن منطقه از جریان مرطوب تابستانی اقیانوس هند و تأثیر جریان هوای سیبری در آن، باعث استیلای اقلیم خشک و کویری شده است.
حوزه میانی غربی که محدوده آبریز شرق جازموریان و مناطق گرم سراوان است، در فصل تابستان تحت تأثیر تودههای هوای تروپیکال خشک از شمال غرب و جریان مرطوب اقیانوس هند از جنوب و جریان خشک و گرم عربستان قرار دارد.
حوزه جنوبی که محدوده شهرستان چابهار، بخش وسیعی از نیک شهر و بخشهای سرباز، راسک و پیشین را در بر میگیرد، کاملا متأثر از خصوصیات توپوگرافیک کوههای بشاگرد و جریان برخاسته از دریای عمان و اقیانوس هند است. دامنه نوسانات بارندگی در چابهار از ۱۱۴ میلیمتر تا ۱۸۵ میلیمتر در سال متغیر است. این منطقه دارای هوایی گرم است و از جریان هوایی جنوب شرقی-جنوب غربی و جریان مانسون تأثیر میپذیرد.
منطقه سیستان و بلوچستان با توجه به موقعیت جغرافیایی، از یک طرف تحت تأثیر جریانهای جوی متعدد مانند جریان بادی شبه قاره هند و به تبع آن بارانهای موسمی اقیانوس هند است و از طرف دیگر تحت تأثیر فشار زیاد عرضهای متوسط قرار دارد که گرمای شدید مهمترین پدیده مشهود اقلیمی آن است.
عمده بارندگی در زمستان صورت میگیرد و دو فصل متمایز زمستان با درجه حرارت معتدل و خنک در ماههای آذر، دی و بهمن و تابستان گرم ملموس است. در تمام شهرهای استان حداکثر دمای سالانه، بالای ۴۰ درجه سانتیگراد گزارش شده است که در ماه تیر است و در ایرانشهر به ۵۱ درجه سانتیگراد میرسد. کمترین حد دمای استان در ماههای آذر و دی ثبت شده و میانگین حداقل دمای سردترین ماه سال بین ۱۲ تا ۱۳ درجه سانتیگراد متغیر است.
به علت بالا بودن متوسط دما و وزش بادهای موسمی، میزان تبخیر در این استان زیاد است و به طور متوسط ۴ میلیمتر در روز گزارش شده است. بارندگی عمدتاً در ماههای زمستان صورت میگیرد و به طور متوسط در هفت ماه از سال در این ناحیه اثری از باران مشاهده نمیشود. میزان بارندگی از طرف شرق به غرب استان افزایش مییابد و متوسط سالیانه بارندگی آن حدود ۷۰ میلیمتر و بسیار نامنظم است. بیشترین نزولات جوی، در شهرستانهای خاش و زاهدان و متوسط سالانه آن ۱۲۰ میلیمتر است. کمترین مقدار بارندگی در شهرستان زابل روی داده و متوسط سالانه آن ۵۱ میلیمتر است.
وضعیت سیلخیزی استان
در سالهای اخیر رشد روزافزون جمعیت و رویکرد جوامع بشری به الگوهای مصرفگرایانه، نیاز به آب و مواد غذایی را دوچندان کرده است. انسانها برای تأمین نیازهای آنی خود به بهرهبرداری از عرصههای منابع طبیعی روی آوردهاند. این بهرهبرداریها در بیشتر موارد چنان سریع، نامعقول و منفعت طلبانه بوده که باعث برهمزدن نظم و تعادل سیستمی حوزههای آبخیز شده است.
بهرهبرداری از این منابع، بدون توجه به توان طبیعی آنها سبب پسرفت و کاهش نفوذپذیری خاک، زوال پوشش گیاهی، افزایش سیلاب، تشدید فرسایش، رسوبگذاری در پاییندست، وقوع خشکسالیهای مکرر، کاهش توان تولید، هدر رفت بخش قابل ملاحظهای از سرمایههای طبیعی و بروز مشکلات و مسائل اقتصادی و اجتماعی شده است.
امروزه در ایران خطرات ناشی از وقوع سیلاب و فرسایش خاک بیشتر احساس میشود و برای رفع این معضل تلاشهای مختلفی در سالهای اخیر صورت گرفته است. اجرای عملیات آبخیزداری در بخشهای وسیعی از کشور با هدف نفوذ رواناب، کاهش دبی اوج سیلاب و جلوگیری از رسوبگذاری در پشت سدها از جمله این تلاشها است.
مدیریت حوضه آبخیز به عنوان یکی از اقدامات تلفیقی در کنترل سیلاب مطرح است که با بهرهگیری از روشهای بیولوژیکی و مکانیکی نقش مؤثری در تغییر رفتار سیلاب در پاییندست و مناطق خطرپذیر دارد. مدیریت ریسک سیلاب و کاهش آسیبپذیری مناطق با اجرای اقدامات پیشگیرانه در حوزههای آبخیز بالادست در قالب طرحهای آبخیزداری، دبی اوج سیلاب را که اثر زیادی در ایجاد خسارت و تلفات دارد، کاهش میدهد.
انتهای پیام
نظرات