نشست «انتخابات و کنشگری دانشجوی امروز» با هدف برگزاری انتخابات پرشور و با حضور حداکثری مردم در این رویداد ملی، با حضور نمایندگان تشکلهای دانشجویی جامعه اسلامی و مجمع اسلامی دانشگاه اصفهان در خبرگزاری ایسنا برگزار شد. سینا ربیعی، به نمایندگی از جامعه اسلامی و مسعود احمدی به نمایندگی از مجمع اسلامی دانشگاه اصفهان در این جلسه درباره موضوع «انتخابات و کنشگری دانشجوی امروز» به بحث و تبادل نظر پرداختند که متن آن را در ادامه میخوانید:
مجری مناظره: شما فکر میکنید بهترین کنش سیاسی که یک فرد ایرانی در زمان انتخابات باید انجام دهد، چیست؟
سینا ربیعی: مردم در تمام کنشهای اجتماعی و سیاسی نقش ویژهای دارند، اصولاً هر کجا که تمرکز قدرت اتفاق میافتد، ما شاهد فساد هستیم. اما تنها پدیدهای که میتواند از قدرت جلوگیری کند، این است که جمهور وارد شود و آن قدرتی که مردم به یک جامعه میدهند را تقسیم کند. در کشورهای دیگر دیدهایم که وقتی قدرت تقسیم میشود، فساد فرصتی برای ظهور و بروز ندارد و بخشی زیادی از مشکلات حل میشود. هر قدر نقش مردم در حکمرانی بیشتر و فاصله بین مردم و حکمرانی کاسته شود، هر اقدامی که قدرت جمعی برای مردم انجام دهد، مشکلات را کمتر و جامعه را به یک جامعه مطلوب نزدیک میکند.
مسعود احمدی: در حال حاضر دانش و آگاهی مهمترین مسئله است و باید فکر کنیم که چرا به این سمت رفتهایم، اکنون مشاهده میشود که در فضاهای رسمی کسی به مسائل سیاسی توجه ندارد و نمیخواهند به اتفاقات فکر کنند و میخواهند همه چیز را عادی جلوه دهند، در صورتیکه مردم باید از فضای سیاسی کشور و جهان آگاه شوند.
مجری مناظره: باتوجه به نزدیک شدن به انتخابات دو دیدگاه وجود دارد یکی اینکه میگویند نباید شرکت کنیم و دیدگاه دیگر که شرکتکردن در انتخابات را برای اقتدار ملی مهم میداند، از نظر شما در این شرایط، جامعه دانشگاهی و عموم مردم باید چه نوع کنش سیاسی و اجتماعی در پیش بگیرد؟
ربیعی: اینکه آرمانها، اهداف و هویت ملی را به انتخابات گره بزنیم غلط است، ما رأی بدهیم یا ندهیم سپاه وجود دارد و اقتدار و امنیت کشور را تأمین میکند، بنابراین در هر صورت ما اقتدار داریم لذا نباید آرمانها و هویتهای ملی را به صندوقهای رأی گره بزنیم، انتخابات راهحل رسیدن به آرمانها نیست، انتخابات راهحل برون رفت از مشکلات است.
روند روبهرشد کشور از دهه ۳۰ آغاز شده و یکی از عوامل رشد بیشتر آن، نظام سیاسی کشور و انقلاب ۱۳۵۷ است، در دوره پهلوی دوم، تفکرات مردم بهگونهای شکل گرفت که باید یک نظام سیاسی داشته باشند و در این راستا بهنظام جمهوری روی آوردند که دموکراسی در آن جریان داشته باشد و از حالت استبدادی گذشتند، دیکتاتوری به معنی حضور یک پادشاه نیست، به معنی حضور یک اقلیت است، بهعنوانمثال دیکتاتوری ثروتمندان، دیکتاتوری نخبگانی، و... این خطری است که جامعه را تهدید میکند و هیچ راهی برای مقابله با آن نداریم، ما باید از لحاظ نرم، اصلاحات را رقم بزنیم، نهاد انتخابات در کشور و جهان بسیار مهم است و اگر تضعیف شود جامعه دچار دیکتاتوری میشود.
به فرض مثال ۳۰ نفر نماینده تهران که اکنون در مجلس بر سرکار هستند با اقلیت رأی آوردند، جدای از عملکرد آنها، اگر هر جمعی که شکل میگیرد پتانسیل تغییر نداشته باشد به سمت فساد خواهد رفت، افراد نباید احساس کنند همیشه هستند، اگر مردم به انتخابات پشت کنند؛ یعنی میخواهند اقلیت به کار خودشان ادامه دهند.
در حال حاضر عموماً از تأیید صلاحیت افرادی که این دوره از سوی شورای نگهبان انجام شده، ناراضی هستند و به نظر من مسئولان میتوانستند این دوره بهتر عمل کنند؛ اما قطعاً در لیست ۵۰۰ نفره اصفهان نفرات جدید با نظرات جدید وجود دارند. در این ۴۰ سال هرچه نیروی کار بوده با یکدیگر درگیری ایجاد میکردند، ازاین پس زمان پرورش نیروهای جوان فرارسیده است.
احمدی: عدهای هستند که از مردم برای شرکت در انتخابات و رأیدادن به نامزد منتخب خودشان، دعوت میکنند، همیشه در انتخابات افرادی هستند که رای نمیدهند و مسائل سیاسی برای آنها اهمیتی ندارد، اما موضوع بسیار جالب این است که ما همیشه افراد را برای رأیدادن تشویق میکنیم، اما نمیگوییم به چه کسی رأی بدهند، دوگانه وقتی مصرف میشود که پشت سر خودش زنگ خطری را به وجود میآورد. ما بحرانی در رابطه با شرکت در انتخابات داریم، اینکه اساساً چرا شرکت در انتخابات باید مورد توجه باشد؟
مجری مناظره: به نظر شما چرا روند مشارکت نسبت به دهههای گذشته، نزولی شده است؟
ربیعی:اکنون توقعات سیاسی مردم تنزل پیدا کرده است، البته این مسئله نه فقط در ایران بلکه در آمریکا هم وجود دارد، اگر به مناظرههای انتخاباتی نگاه بیندازید اکنون مردم بیشتر کسی را میپسندند که رقبای خود را تخریب کنند، این مسائل فضای سیاسی کشور را مسموم میکند و عواقب دیگری دارد، تخصص این وسط ذبح میشود، اکنون دیگر نمیشود مملکت را با شعار اداره کرد، مملکت نیاز به متخصص دارد، در حال حاضر چه تعداد اقتصاددان در کشور حضور دارد؟ آیا آنها راهحل خروج از بحرانهای اقتصادی را نمیدانند؟ آیا فرصتی برای بروز و ظهور تخصص در کشور ایجاد نشده است؟ جواب این سؤالات در این خلاصه میشود که حلقه گمشده مملکت ما اکنون تخصصگرایی است، تخصص یعنی اجماع نخبگانی، وقتی نخبگان اقتصادی ما دور هم بنشینند و ببینند خروج از بحران به چه صورت رقم میخورد ما دیگر شاهد راهحلهای زیگزاگی نیستیم، اجماع نخبگانی به این دلیل شکل نگرفته که احزاب به دنبال تخریب حریفان خودشان میگردند. مملکت ما نیاز دارد از دو قطبیهای کاذب عبور کند، حزبها باید بیایند و نیروهای متخصص تربیت کنند. در این صورت نظام متخصصان خودشان را برای انتخابات میفرستند و این مسئله رقابت تخصصی میان احزاب، شکل میدهد، اما زمانی که این مسئله اتفاق نمیافتد، نباید انتظار داشت احزاب نیروی متخصص معرفی کنند.
جبهه اصلاحات این دوره با لیست دادن مخالفت کرده که این اقدامشان کاملاً تحسینکننده است، دوقطبی اصلاحطلب و اصولگرایان پدر مملکت ما را درآورده است. باید از این مسئله عبور کنیم تا فضایی برای نخبگان در کشور ایجاد شود، این دور جبهه اصلاحات با لیست ندادن اقدام بسیار خوبی انجام داده است و ایکاش بقیه احزاب هم لیست نمیدادند. مردم از احزاب توقع دارند که راهحل ارائه دهند، اکنون حزبی وجود ندارد؛ چون احزاب در راستای تخریب یکدیگر فعالیت میکنند، تکصدایی باید از جامعه بیرون برود.
نباید بگوییم آزادی وجود ندارد، آیا جبهه اصلاحات اکنون حرفی برای گفتن دارد؟ در سال ۱۳۹۲ داشت و به نتیجه نرسید، اما اکنون جبهه اصلاحات هیچ راهکاری ندارد. وقتی یک حزب راهکاری نداشته باشد صلاحیت حمایت از مردم را ندارد، ما اکنون فقدان راهکار داریم، نیروی متخصص پراکنده وجود ندارد و باید متخصصان در قالب حزب باشند تا بتوانند مردم را نمایندگی کنند. اصلاحات دیگر حرفی برای گفتن ندارد، مردم نباید به این خاطر در انتخابات شرکت کنند، کشور باید از سیاستزدگی به سیاست برسد. اکنون فرصت است از جریاناتی که به درد مردم نمیخورد عبور کنیم.
اگر انتظار داشته باشیم مردم به جریان اصولگرا و اصلاح طلب برگردند غیرممکن است، اکنون مردم به این درک رسیدند که هیچکدام از جریانات به درد نمیخورند. بر این اساس جریانات تازه باید روی کار بیایند تا مردم را نمایندگی کنند، مردم شایسته هستند بهترینها نماینده آنها باشند. آسیبی که از بالادست، مردم را درگیر کرده دوگانگی است و باید این مسئله کنار گذاشته شود. کشور با شعار و مهر پابرجا نیست، تخصص کشور را نجات میدهد.
مجری مناظره: آیا احزاب واقعاً کارکرد دارند که بخواهند کار کنند، آیا بهاندازه کافی قدرت دارند؟
احمدی: احزاب دیگر نمیتوانند کار کنند و اساساً فعالیت حزبی در کشور ما وجود ندارد و جلوی شکلگیری آنها به راههای مختلف گرفته شده است، انتخابات محل انتخاب متخصص نیست، محل انتخاب نماینده است که کارش نمایندگی یک جمع است و مردم باید بین این نمایندگان انتخاب کنند، در دوره شاه متخصصان بسیاری وجود داشتند؛ اما شاه ایده سیاسیاش مشکل داشت، این مسئله ناشی از جریانات سیاستزدایی است که مردم اساساً نباید به مسائل سیاسی فکر نکنند، این ایدهها غیرسیاسی هستند، تخصص ارتباطی با انتخابات ندارد، اکنون جلوی فرآیند نمایندگی گرفته شده است، یک سری افراد هستند که میتوانند جریاناتی را نمایندگی کنند.
مجری مناظره: به نظر شما آیا در میان افراد تأیید صلاحیت شده، کسانی هستند که مردم برای آنها در انتخابات شرکت کنند؟
احمدی: تخصصگرایی سکولار و ضد دین است و تضاد عمیقی با خطهای فکری دارد، ما نباید به هرکسی که کاندیدا شده رأی بدهیم، ما با برچسبزنیها انقلاب را نابود میکنیم من از ایدههای سیاسی دفاع میکنم نه جریان اصلاحات، جریان اصلاحات اشتباهات زیادی کرد. جالب اینجا است، اکنون عدهای بهشدت دنبال رد جبهه مخالف هستند در این راستا صدای افراد اصولگرا هم از وضع موجود درآمده است.
من در این شرایط از بر آمدن جریانات سیاسی دفاع میکنم به همین دلیل باید مطالبه کنیم، اگر انتخابات کنونی را با انتخابات کشورهای دیگر یا دیگر انتخابات خودمان مقایسه کنیم، همیشه ایدهها در مورد زدن حزبها بسیار پررنگ بوده؛ اما این مسئله در جامعه ما هر روز کمرنگتر میشود.
افراد گاهی بهقدری نسبت به سیاست بیتفاوت هستند و ایدهئولوژی نگاه میکنند که گاهی تصور میشود انقلابی نیستند و این مسئله ما را نابود خواهد کرد. این سؤال ایجاد میشود که چرا گاهی چند سلبریتی نماینده مردم میشوند؟ بهاینعلت است که این سلبریتیها بهخاطر جریان سیاستزدایی از کشور، نماینده مردم میشوند. زمانی که سیاست به معنای واقعی تبیین نشود اجازهای به رشد آگاهی و رشد اندیشه داده نمیشود و باعث پیشآمدن جریانات مبتذل میشود.
مجری مناظره: آیا از نظر شما فضای کنونی دانشگاهها شور و حال انتخاباتی دارد؟
ربیعی: اگر مشارکت کاهش پیدا کرده، بخش بسیار زیادیاز آن به عواملی بازمیگردد که سیاسی نیستند، وقتی که مشارکت در شورای صنفی به حدنصاب نمیرسد چه انتظاری میرود که نسل جدید در انتخاب کشوری شرکت کنند. نسل جدید با سازوکار مشارکت بیگانه هستند و دنبال سوپر من میروند، مشکل این مسئله این است که پتانسیل فساد قدرت به یک فرد گره میخورد.
در این راستا نقطه ایدهآل و جایگزین این مسائل رأیدادن به ساختار است، اینگونه تغییر در بین افراد نماینده به وجود میآید. در انتخابات ما به کسی رأی میدهیم که نمیداند چهکار باید انجام دهد، پس رأیدادن چه کاری است. در حال حاضر سازوکارهای مشارکت مردم در کشور اشتباه است و باید سازوکارهای نوین طراحی شود تا مردم با رأیهایی که میدهند تغییرات را حس کنند، قطعاً چنین کارهایی مشارکت را افزایش میدهد.
مجری مناظره: از نظر شما اصلاحاتی که گفته شد، باید چه باشد و چگونه باید رقم بخورد؟
احمدی: قطعاً اصلاح نظام ساختار انتخابات و برقراری آزادیهای اساسی باعث میشود جریانها بهبود پیدا کند. ما نیاز داریم احزاب آزادانه فعالیت کنند، مردم آزادانه صحبت کنند و تا زمانی که آزادی نباشد اتفاق مثبتی رخ نمیدهد، این فرد و آن فرد فرق نمیکند، ما نباید فکر کنیم اگر فرد دیگری آمد شرایط فرق میکند.
ربیعی: این مجلس اگر به همین روندی که میخواهد ادامه پیدا کند، طرحهایی همچون صیانت تصویب میشود و مردم باید از ادامهدادن فعالیت این افراد جلوگیری کنند.
انتهای پیام
نظرات