به گزارش ایسنا، پژوهشگران قطب اقتصاد کشاورزی کشور، پژوهشی با عنوان «بررسی اثر تغییر نرخ ارز بر قیمت تمام شده تولید در بخشهای مختلف اقتصادی با تأکید بر بخش کشاورزی»، انجام دادهاند.
این پژوهشگران با استناد به نتایج پژوهش، برای کاهش اثر منفی شوکهای ارزی بر زیربخشهای کشاورزی، بسته به اینکه اثر از طریق چه بخشی و چه مسیری منتقل میشود، توصیه کردند میتوان سیاستهای مختلفی را اتخاذ کرد. بهطور کلی، یارانه دادن به نهادههای واسطهای، بهدنبال شوک ارزی، از طریق تخصیص نرخ ارز ترجیحی یا عرضه این نهادهها با قیمت یارانهای، برای محصولاتی مانند محصولات دام و طیور که بیشتر نهادههای واسطهای آنها وارداتی است، از آنجمله است.
از سوی دیگر، پرداخت مستقیم به خانوارهای کمدرآمد میتواند راهی برای کاهش اثرات منفی شوک نرخ ارز بر امنیت غذایی باشد، بهویژه در مواردی که بیشترین افزایش هزینه تولید ناشی از افزایش هزینه عوامل اولیه تولید است. افزایش بهرهوری در استفاده از نهادههای واسطهای و اولیه نیز میتواند به کاهش اثرات منفی افزایش نرخ ارز منجر شود.
نتایج این پژوهش نشان داده است که میزان اثرگذاری افزایش نرخ ارز بر قیمت بخشهای اقتصادی با استفاده از الگوی SAM بیشتر از الگوی «داده – ستانده» است که این امر نشان میدهد اثر افزایش نرخ ارز تنها از طریق افزایش قیمت کالاهای واسطهای وارداتی منتقل نمیشود بلکه خانوارها و عوامل اولیه تولید نیز نقش بالایی در این انتقال دارند.
بر اساس نتایج بدست آمده، در بین بخشهای مختلف اقتصادی، بیشترین اثرپذیری از افزایش نرخ ارز، مربوط به زیر بخشهای صنعت بوده و پس از آن زیر بخشهای کشاورزی و زیر بخشهای خدمات قرار دارند. میان زیربخشهای کشاورزی نیز محصولات دام و طیور بیشترین واکنش را در برابر شوک نرخ ارز داشته است.
نتایج تجزیه ساختاری مسیر نشان داد که اثر افزایش نرخ ارز بر قیمت محصولات کشاورزی عمدتاً از طریق افزایش قیمت وارداتی محصولات هفت بخش اقتصادی منتقل میشود. مسیرهایی که از طریق آنها شوک نرخ ارز به هزینه تولید و در نتیجه قیمت محصولات کشاورزی منتقل میشود دو کانال جداگانه هستند.
افزایش قیمت واردات «مواد و محصولات شیمیایی»، «محصولات زراعی» و «محصولات غذایی» بر قیمت محصولات کشاورزی از طریق خود این بخشها منتقل میشود، چون این محصولات بهعنوان نهاده در فرآیند تولید آنها بهطور مستقیم یا غیر مستقیم استفاده میشود. از سوی دیگر، افزایش قیمت واردات «منسوجات و چرم» و «ماشینآلات و تجهیزات» بهطور غیرمستقیم بر هزینه تولید محصولات کشاورزی تأثیر میگذارد به این صورت که سبب افزایش قیمت عوامل اولیه تولید در پی افزایش هزینههای زندگی برای صاحبان این نهادهها میشود.
نرخ ارز در ایران طی دو دهه اخیر با افزایش قابل توجهی روبهرو بوده که این امر، به افزایش هزینه تولید مواد غذایی در ایران منجر شده است. چون انتظار میرود نرخ ارز در آینده نیز افزایش یابد، تعیین اینکه کدام گروه از محصولات تولید شده در زیربخشهای مختلف کشاورزی به این تغییرات حساستر هستند و تعیین مسیرهای عمدهای که از طریق آنها افزایش نرخ ارز به محصولات مختلف کشاورزی منتقل میشود، اهمیت دارد.
برای دستیابی به این اهداف، الگوهای قیمتی «داده – ستانده» و ماتریس حسابداری اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. ماتریسهای حسابداری اجتماعی (SAM) به دو صورت کالا در کالا و کالا در فعالیت، بر مبنای آخرین جدول «داده – ستانده» منتشر شده در سال 1390 توسط مرکز آمار ایران، تهیه شدند. SAM کالا در کالا دارای ابعاد 110 × 110 و SAM کالا در فعالیت نیز دارای ابعاد 347 × 347 است که حسابهای مختلفی دارند.
سه حساب برای عوامل تولید (نیروی کار، زمین و سرمایه)، شش حساب خانوار (خانوارهای روستایی و شهری به تفکیک سه گروه کم درآمد، متوسط درآمد و بالا درآمد) ، یک حساب دولت، یک حساب سرمایه، یک حساب دنیای خارج و نهایتاً، در SAM کالا در کالا، یک حساب برای کالاها شامل 49 کالای داخلی و 49 کالای وارداتی و در SAM کالا در فعالیت، یک حساب کالاها شامل 120 کالای داخلی و 120 کالای وارداتی و یک حساب فعالیتها شامل 95 فعالیت داخلی در نظر گرفته شد.
انتهای پیام
نظرات