به گزارش ایسنا، در مطالعهای با عنوان «بررسی تأثیر تغییر تکنولوژی بر رشد بهرهوری کل عوامل تولید در بخش زراعت ایران»، رشد بهرهوری کل عوامل تولید در بخش زراعت محاسبه و سهم تغییر تکنولوژی، کارآیی و مقیاس را در رشد بهرهوری کل عوامل تولید در بخش زراعت ایران تعیین شد.
هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر تغییر تکنولوژی بر رشد بهرهوری کل عوامل تولید در بخش زراعت ایران و تحلیل روند آن طی سالهای برنامههای توسعه بود.
به این منظور ابتدا با استفاده از شاخص ترنکوئیست - تیل، بهرهوری ۱۳ محصول زراعی منتخب که تقریباً ۸۵ درصد سطح زیر کشت محصولات زراعی را شامل میشوند، همچنین بهرهوری کل بخش زراعت ایران محاسبه شد. سپس الگوی اقتصادسنجی منطبق بر ساختار تولید بخش زراعت ایران تعیین شد.
برای تصریح بهترین فرم تابعی، ابتدا توابع سهم نهادهای منطبق بر تابع هزینه ترنسلوگ بهصورت داینامیک برآورد و سپس آزمونهای اقتصادسنجی برای مقایسه انواع مختلف فرمهای داینامیک انجام شده و نهایتاً فرم استاتیک پذیرفته شد.
همچنین با استفاده از توابع سهم هزینه برآورد شده، اثر تغییر تکنولوژی، تغییر مقیاس و کارآیی تخمین زده شد. دادههای مورد استفاده، آمار سری زمانی مربوط به مقدار، سطح زیرکشت و هزینه تولید ۱۳محصول زراعی طی سالهای ۱۳۹۳-۱۳۶۷ است.
*گزارش بهترین بهرهوری برای ۱۳ محصول زراعی در برنامه سوم توسعه
بر اساس نتایج این مطالعه، بهرهوری برآورد شده برای تک تک محصولات زراعی از نوسانات زیادی برخوردار بوده و تنها دورهای که از رشد بهرهوری نسبتاً مناسبی برخوردار بوده، برنامه سوم توسعه است. از آنجا که رشد مداوم بهرهوری بهصورت سالیانه یکی ازمعیارهای سنجش رشد پایدار در بخش کشاورزی محسوب میشود، این امر نشاندهنده نبود پایداری در رشد بخش کشاورزی ایران است که ناشی از سیاستگذاریهای متنوع و متغیری است که در این بخش انجام میشود.
این امر بر ضرورت تدوین یک برنامه جامع استراتژیک و بلندمدت در جهت رشد مداوم بهرهوری تک تک محصولات زراعی تأکید میکند تا در سایه آن بخش کشاورزی رشد پایداری را تجربه کند. بر اساس نتایج بدست آمده، رشد بهرهوری کل عوامل تولید در بخش زراعت ایران طی دوره زمانی ۱۳۹۰-۱۳۶۹ بهطور متوسط سالانه ۱.۱۶ درصد بوده است.
نتایج حاصل از تجزیه رشد بهرهوری هم نشان داد که تغییر تکنولوژی همچنین مقیاس تولید در سطح کلان اثری بر رشد بهره وری این بخش نداشته در حالیکه کارآیی بیشترین سهم را در رشد بهرهوری کل عوامل تولید داشته است. این نتیجه بدان معناست است که در سطح تکنولوژی موجود، نهادهها بهصورت کارآتر مورد استفاده قرار گرفتهاند؛ اما در جهت ارتقای تکنولوژی موجود تلاشی صورت نگرفته و عملاً بخش کشاورزی از حالت سنتی خارج نشده که ایرادی جدی در این بخش محسوب میشود. با وجود اینکه تغییر تکنولوژی عمدهای در بخش زراعت ایران اتفاق نیفتاده و بنابراین تأثیر آن بر رشد بهرهوری بسیار اندک بوده است، اما نتایج تعیین ماهیت تغییر تکنولوژی در بخش زراعت ایران نشان داد که همان تغییر تکنولوژی اندک نیز در جهت مصرف بیشتر نیروی کار و مصرف کمتر ماشینآلات بوده است.
*استفاده کمتر از تکنولوژیها برای رشد بهرهوری بخش کشاورزی کشور طی سالهای ۶۷ تا ۹۳
این نتیجه بدان معناست که طی دوره مورد بررسی تکنولوژیهایی در قالب ماشینآلات، تجهیزات و ابزار کار که بتواند به رشد بهرهوری در بخش منجر شود، کمتر مورد استفاده قرار گرفته است. از اینرو پتانسیل افزایش بهرهوری از طریق ارتقای تکنولوژی وجود دارد.
رشد بخش کشاورزی به دلایلی چون امنیت غذایی، رشد اشتغال، بهبود توزیع درآمد، کمک به رشد تولید سایر بخشها، پتانسیل صادراتی زیاد و قابلیت ارزآوری اهمیت بسزایی دارد. با توجه به کمیابی عوامل تولید، رشد بخش کشاورزی تنها از طریق استفاده از روشهای کارآمدتر و تکنولوژی بهتر یا بهعبارتی افزایش بهرهوری عوامل تولید امکانپذیر است.
معیار بهرهوری آثار سهگانه تغییر تکنولوژی، تغییر مقیاس و تغییر در راندمان استفاده از نهادهها را در بر میگیرد.
شناسایی سهم تغییر تکنولوژی در رشد بهرهوری در هر بخش از جمله بخش کشاورزی، همچنین تعیین سهم سایر اجزا (کارآیی و مقیاس) در کنار آن، اهمیت نسبی اجزای بهرهوری را روشن میکند که از آن میتوان در جهت تعیین عوامل عمده تأثیرگذار بر رشد بهرهوری و تسریع بهبود آن بهره گرفت. از آنجا که تقویت اثر هر یک از اجزا، سیاستگذاری خاصی را میطلبد، بدینترتیب امکان سیاستگذاریهای مطلوب و متناسب با روند تغییرات این مولفهها در جهت رشد بهرهوری فراهم میشود.
انتهای پیام
نظرات