اگرچه بر روی تابلویی عنوان «شهرک صبا» نصب شده است، اما اگر از اهالی، نام محله را بپرسید میگویند «پیرکُلاچای». همانقدر که کوچه پس کوچههای خاکی و گاهی بینام محله برای اهالی آشناست، نام جدید شهرک صبا برایشان نامأنوس است.
از وقتی شهرداری رشت، معبر اصلی این محله حاشیه شهر را آسفالت کرد، حالا راه میانبری برای خروج از ترافیک شرق شهر به سمت خروجی جاده رشت- کوچصفهان ایجاد شده است.
حالا محلهای که روزگاری تماما باغ چای بود، یکی از محلات حاشیهنشین رشت شده است. محلهای با تراکم جمعیتی بالا و اهالی کم برخوردار از امکانات شهری؛ کوچه پس کوچههای خاکی، خیابانی بدون پیادهرو، خانههای کوچکی که از نما و ابعادش میتوان فهمید بدون پروانه ساخت و بیهیچ نظارتی از سوی شهرداری، از باغ و بیجارهای به ارث رسیده سربرآورده است و خیابان باریکی که آسفالت پیچ در پیچش به خیابان لاهیجان و خروجی رشت میرود و سوی دیگر خیابان، به سمت خیابان چمران میرود.
محله «پیرکُلاچای»، در نقشههای تفضیلی، جزء محدوده شهر رشت و جزء منطقه سه شهرداری محسوب میشود. اما این محله انگار همان باغهای چای فرسودهای است که از شهر و امکانات شهری دور افتاده است.
این را از وجه تسمیه نام قدیمی محله هم میتوان فهمید. «پیر کُل چای». «کُل» در زبان گیلکی به معنی تپه و جای مرتفع است و از آنجا که بوتههای چای در سطوح شیب دار بهتر رشد میکنند، میتوان فهمید این محدوده باغ چای فراوانی داشته است.
این را یکی از اهالی سالخورده محله هم یادآور میشود و میگوید: این منطقه در گذشته تماما باغهای چای بود و به همین دلیل نام آن برگرفته از بوتههای چای و اسم محله از نظر اهالی تغییری نکرده است.
امروز اما خبری از باغهای چای نیست. در مسیر، شالیزارهایی که از ساخت و سازهای نسق در امان مانده و در این فصل سال، ساقههای خشک برنجش به اِشکل نشسته است را میشود دید. در انتهای محله پیرکلاچای به سمت جاده لاهیجان، زمینهای بایر زیادی دارد که صنوبرکاری شده است.
در میانه جادهی پیچ در پیچی که به سمت جاده لاهیجان میرود، تابلوی کوچکی کنار جاده نصب شده و با یک فلش راهنما، اهالی را به تنها مرکز مذهبی محله رهنمون میشود؛ «بقعه آقامیرقریش» .
در انتهای این جاده فرعی، مسجد، بقعه و گورستان بزرگ محله است که دورتادورش محصور شده و بر سردرب ورودی هم مناره های کوچکی نصب شده است.
اهالی پیرکلاچای، صاحب مزار را فردی به نام «سید قریش» معرفی میکنند و بر اساس شجره نامهای که در صحن و سرا نصب شده، او را به نوادگان امام موسی کاظم(ع) منتسب میدانند.
اگرچه کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، قدمت این بقعه را بیش از ۴ قرن تخمین زدهاند، ولی بنای قدیمی از نوسازی در امان نمانده است. تنها بخش قدیمی این بقعه، درختان آزاد کهنسال حیاط است.
در حیاط گورستان، دو اصله درخت آزاد بسیار تنومند وجود دارد که شاخههای بلند و کهنسال آن را بریدهاند اما بر بدنه قطور آن پارچههای سبزی بسته شده و نشان میدهد مردم پیرکلاچای نیز به «آقادار» باور دارند و درختان کهنسال را مقدس پنداشته و رازهای خود را با درخت در میان میگذارند.
به سمت بقعه میروم، بنایی با گنبد و مناره و ساختمانی آجری که دورتا دور محوطهاش سنگ گورهای قدیمی و جدید خودنمایی میکند. حیاط و محوطه این مکان، به عنوان گورستان محله کاربری دارد. در کنار بقعه، مسجدی هم هست که محل رجوع و تجمعهای مذهبی اهالی است.
به گفته اهالی، بجز این مسجد فضای دورهمی دیگری در محله پیرکلاچای وجود ندارد. آنگونه که اهالی میگویند، فضای سبز کوچکی در سال ۱۳۹۴ توسط شهرداری رشت ایجاد شد ولی وسعت کم «بوستان فجر آزادگان»، کفاف جمعیت بالای این محله حاشیهنشین را نمیدهد. اهالی میگویند در سال یاد شده، شهرداری وسایل ورزشی مدرن و نیمکتهای چوبی شیکی در بوستان نصب کرده بوده، ولی گذر سالیان و سعی باد و باران و آفتاب، رنگ از رخ آنها برده و بعضا نیاز به تعمیر دارد.
«سرای محله»، مکان دیگری بود که شهرداری رشت در سال یاد شده در محله پیرکلاچای احداث کرد. این ساختمان، یادگار روزهایی است که شهرداری سعی داشت با ایجاد سرای محله در ۵۵ محله رشت و ایجاد شورایاریها، مشارکتهای مردمی را در اداره محله بالا ببرد. اما این طرح نیز با تغییر مکرر شهرداران، از همان ابتدا با شکست مواجه شد.
اهالی میگویند سال ۱۳۹۵ سرای محله با حضور شهردار و مدیران منطقه ۳شهرداری افتتاح شد، ولی از همان ابتدا هم فعالیت بخصوصی در این مرکز ندیدیم. قرار بود برای بچههای محله، کلاسهای آموزشی گوناگون برگزار کنند ولی خبری نشد.
محله پیرکلاچای اگر نام شهرک صبا به خود گرفته اما محله کم برخورداری است که فقدان امکانات شهری، تنها یکی از آسیبهای آن است.
انتهای پیام
نظرات