برای پرداختن به جزئیات این موضوع، سعید قاسمینژاد که دانشآموخته کارشناسیارشد معماری از دانشگاه هنر اصفهان و عقیل عقیلی، دانشآموختۀ کارشناسی ارشد باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان، یافتههای خود دربارۀ کشف بخشی از حصار کهن شهر اصفهان را شرح دادند.
سعید قاسمینژاد در گفتوگو با ایسنا چنین توضیح داد: برای خانۀ واقع در محلۀ تل عاشقان (یعنی در جنوب بارو) در سال ۱۳۹۴ مجوز تخریب صادر شده بود، تا اینکه اواخر سال ۱۳۹۷ برای تهیه طرح مرمت به من رجوع کردند و با اصراری که کارفرما بر حفظ اثر داشت، عاقبت، این پیگیریها به مرمت بنا ختم شد. من حین بررسی اولیۀ این بنا متوجه بخشی از یک دیوار قدیمی داخل خانه شدم که با دیگر دیوارها و بقایای قدیمی خانه همخوانی نداشت و یک سکوی جدید و اندودی از کاهگل طی سالهای گذشته به آن الحاق شده بود.
او با بیان اینکه مالک این بنای تاریخی از اواسط سال ۱۳۹۸ با ارائه طرح مرمت بنا، پیگیر دریافت مجوز مرمت این بنا از اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان بود، افزود: اواخر سال ۱۴۰۱ در جریان بارندگی شدید و مداومی که اصفهان به خود دید، بخشهایی از آثار تاریخی ازجمله بخشی از بازار و خانههای تاریخی اصفهان و همچنین ضلع شرقی و بخش عظیمی از سقفهای این خانه نیز فروریخت. این خرابیها منجر به ایجاد وقفهای نسبتاً طولانی و صرف هزینه دوچندان جهت مرمت آسیبها شد. پساز این حادثه بود که نهایتاً اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اصفهان با گذشت بیش از ۳ سال از درخواست کارفرما، مجوز مرمت این خانه را صادر کرد و کارِ اجرای طرح به خاطر حسن سابقه و دقت در عملکرد به مهندس بهنام کوچکیان واگذار شد.
حصار شهر از کدام سمت عبور کرده است؟
به گفتۀ قاسمینژاد، وی مطالعات خود را در ابتدای دهۀ ۹۰ به سرپرستی مهندس احمد منتظر، رئیس سابق اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان و از مؤسسین و استادان دانشگاه هنر اصفهان آغاز کرده است و بهصورت پلاک به پلاک در تمامی محدوده شهر تاریخی اصفهان و بهویژه این بخش یعنی در منطقهای که احتمال عبور باروی شهر از آن وجود داشته مشغول مطالعه و بررسی میشود.
او که دانشآموخته کارشناسیارشد معماری از دانشگاه هنر اصفهان است، ادامه داد: در مرحلهای ویروس کرونا و قرنطینۀ عمومی باعث کندشدن و حتی توقف جریان مطالعات شد، اما من مدت یک ماه بهصورت مداوم درگیر تطابق اسناد و نقشههای قدیمی با نقشۀ کنونی شهر اصفهان بودم. باید اشاره کنم که حدود و ثغور توصیفیِ حصار اصفهان در این محدوده از شهر را کمی متفاوت از موارد مطرح است؛ ضمن اینکه بیشتر اسناد مربوط به دیوار، توصیفی بودند و عدم وجود منابع کافی که آدرس دقیقی از دیوار حصار بدهند یا نبودنِ گزارشهای کامل از کاوشهای باستانشناسی در این چند دهه، پیشروی در روند مطالعه را دشوار میکرد.
خانۀ حاج رسولیها (خانۀ سرهنگ)
قاسمینژاد همچنین با اشاره به اینکه از ابتدای کار در جریان مرمتهای خانه سرهنگ بود، چنین بیان کرد: خبر کشف اتفاقیِ دادههای باستانشناسی و پسازآن خبر کشف دادههای سفالی و استخوانی حاصل از خواناسازی در مجاورت دیوار شرقی خانه حاج رسولیها توسط آقای عقیل عقیلی در فضای رسانه و فضای مجازی، با مطالعات مربوط به حصار شهر و تهیۀ طرح مرمت خانهای که در ابتدا به آن اشاره داشتم (خانۀ آقای بنی هاشمیان واقع در داخل حصار؛ در محلۀ تل عاشقان (جنوب بارو)) بهطور اتفاقی مقارن شد.
این معمار افزود: خبر کشف دادههای باستانشناسی و تحلیل یافتههای حاصل از کاوش باستانشناسی در این محدوده از شهر، یعنی محدودهای که پیشتر روی آن مطالعاتی انجام داده بودم، من را بیشازپیش امیدوارتر کرد؛ تا جایی که تصمیم بر این شد تا با تلفیق دادههای حاصل از باستانشناسی شهری و مطالعات پیشین بنده، تحقیقات را برای این محدوده از شهر توسعه بخشیده و به رفع ابهامات موجود بپردازیم.
او تأکید کرد: با توجه به یافتههای حاصل از تجربۀ کاوش آقای عقیلی در کوچۀ حاج رسولیها یعنی محلهای که در پشت باروی شهر ایجادشده بود، از او خواستیم تا همزمان با نظارت باستانشناسی بر عملیات مرمت، به بازدید از دیگر نقاط مشکوک بپردازند و نظر نهایی خود را در پایان بازدید از بقایای دیوار مشکوک به حصار شهر اعلام کند که در خانۀ واقع در محلۀ تل عاشقان قرارگرفته بود.
ضرورت توجه به باستانشناسی شهری
عقیل عقیلی نیز در گفتوگو با ایسنا چنین بیان کرد: در اواسط خردادماه سال ۱۳۹۹ همراه با خانم دکتر عنایتی و هماهنگی با خانم محمدی بازدیدی اولیهای از خانه حاج رسولیها (خانه سرهنگ بخردی) انجام دادیم. به علت موقعیت قرارگیری این خانه و نبودنِ هر نوع فعالیت باستانشناسی ازجمله کاوش دقیق یا یک گزارش کامل از یافتههای مربوط به مداخلات قطار شهری در این محدوده از شهر، در طی بازدید اولیه، تأکید فراوان بر اهمیت این محدوده از شهر در طول تاریخ و نقش تعیینکنندۀ این کشفیات در تعیین حدود و ثغور حد شمالی اصفهان دوران دیالمه و لزوم ثبت، مستندنگاری و توصیف هر نوع یافتۀ احتمالی را داشتم.
او که دانشآموختۀ کارشناسی ارشد باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان است، ادامه داد: متأسفانه مرمتگرِ اولِ مشغول در خانه سرهنگ بخردی که در اینجا از ذکر نام ایشان صرفنظر میکنم، بر این باور بودند که صحبتهای باستانشناسی این چنین اهمیت خاصی نداشته و وی بهعنوان مرمتگرِ یک اثر نفیس تاریخی از دوران اسلامی، با این موضوع از ابتدا به علت کندشدن روند کار مرمت این خانه بهطور واضح مخالفتهای خود را اعلام کردند.
در اصفهان سفالها، با صدای بلند از تاریخ صحبت میکنند!
این باستانشناس موضوع را چنین توضیح داد: دریکی از روزهای تابستان، حدود اواخر تیرماه در ساعت ۷ صبح بود که خانم محمدی در طی تماسی، من را در جریان کشف اتفاقی خورده سفالهایی پراکنده در این محل گذاشتند. این کشف اتفاقی در پی برداشت بخشی از آسفالت کوچه تحت نظارت ادارۀ آب و فاضلاب با هدف بررسی و حذف نم و رطوبت از بدنۀ بنا صورت گرفته بود. بهسرعت خودم را به محل رساندم و درحالیکه کارگران و رانندۀ بیل مکانیکی مشغول برداشت خاک اضافه از کف کوچه و بارگیری بودند، شروع به بررسی تودۀ خاک کردم، نتیجۀ این بررسی کشف یک طاق آجری (به علت بسته شدن کارگاه باستانشناسی در روز سوم به خاطر فشارهای وارده نتوانستیم اطلاعات کافی از ادامۀ مسیر این طاق و فضای احتمالی در زیرزمین به دست بیاوریم)، همچنین کشف تعداد محدودی قطعات کوچک و بزرگ سفالهای لعابدار، بدون لعاب، قطعاتی از چینیهای آبی و سفید و تعداد محدودی یافتههای استخوان انسانی و حیوانی بود.
عقیلی اضافه کرد: کماکان مرمتگر مذکور از توقف کار و شروع فعالیت محدود باستانشناسی تحت نظارت میراث سرباز میزد. سریعاً مراتب را به اداره کل میراث فرهنگی استان اعلام کردیم و یگان حفاظت سازمان میراث به محل رسید. پس از مدیریت چالشها و مسائل به وجود آمده، طی نامهای، بنده تحت نظارت کارفرمای حاضر در خانه سرهنگ بخردی و با حضور یگان حفاظت میراث و مسئول باستانشناسی اداره کل میراث فرهنگی، مسئول خوانا سازی و پاکسازی اولیه شدم. دادههای سفالی و استخوانهای انسانی و حیوانی به دلیل لایههای مضطرب تحتتأثیرِ کشیدن خط تلفن یا عبور لولۀ گاز از این بخش در طی دهههای اخیر خورد شده بودند.
او تأکید کرد که ازجمله مسائلی که در باستانشناسی شهری باید به آن توجه داشت مسئلۀ مداخلات شهری، بسته شدن بعضی گذرها و معابر در محلهها و البته حمایت همهجانبۀ اداره کل میراث فرهنگی از باستانشناس است، و همین مسائل بود که کار کاوش و پیشروی را بسیار دشوار میکرد.
عقیلی سپس ادامه داد: رویهمرفته دادهها پس از پیگیری و ممارست بنده، نهایتاً از اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان به منظور مطالعه، تصویربرداری و ثبت و ضبط دقیق به دستِ من رسید و قرار بر این شد که در محل موزۀ هنرهای تزئینی به این کار بپردازم. در طی مطالعات خود به مکاتبه همفکری و دریافت نظرات از طرف امین اموال موزههای بزرگی چون British Museum ، Victoria & Albert و Royal Ontario Museum پرداختم. برخی قطعات تقریباً کامل بودند، شباهت در آثار سفالی، اعم از امضاها یا جزئیات کارشده روی قطعات شکسته از چندین ظرف یا جزئیات موجود در یک ظرف، کاملاً قابلمقایسه با دیگر آثار موجود در مجموعۀ آرشیو دیجیتالی شده در این موزهها بود.
این باستانشناس گفت: بیشتر از مطالعه، ناراحتِ این مسئله بودم که میتوان چنین دسترسی فوقالعادهای را برای آثار ارزشمند کنونی موزهای یا حاصل از کاوشهای باستانشناسی داخلی هم انجام داد و همۀ این آثار را بهصورت دیجیتال همراه با ابعاد و اندازۀ دقیق تصویربرداری و ثبت کرد تا در دسترس پژوهشگران بینالمللی قرار گرفته و بهراحتی نیز قابلمطالعه باشند، ولی متأسفانه تاکنون این اتفاق نیفتاده است و عزمی نیز بر انجام آن وجود ندارد.
تلاقی پژوهشها و ایدهها
در ادامۀ گفتوگو با این دو جوانِ پژوهشگر، عقیلی بیان کرد: پس از مطالعات باستانشناسی و تهیۀ یادداشتی در قالب مقاله برای جامعۀ باستانشناسی ایران، روزی با آقای قاسمینژاد به بازدید از محلۀ تل عاشقان رفتیم. صیح سرد زمستانی در دیماه ۱۴۰۱، در حین همین بازدید بود که دیوار مشکوک دیگری علاوه بر دیواری که آقای قاسمینژاد در منزل رؤیت کرده بودند، در محل زمینی که پیشازاین دو پلاک مسکونی حدفاصل سالهای ۱۳۸۱ الی ۱۳۸۴ در آن تخریبشده بودند توسط من موردبررسی قرار گرفت و به نمونهبرداری از درون دیوار، تصویربرداری دقیق و شبیهسازی دیجیتالی بهصورت سه بٌعدی از آن دیوار پرداختیم.
قاسمینژاد نیز دربارۀ دیوار مورد نظر چنین توضیح داد: هر دو دیوار موازی با گذر پشت بارو بودند و متأسفانه به علت مداخلات عملیات عمرانی، ساختوساز بدون آگاهی و عدم نظارت کارشناسان فنی، همسایگان از هر دو طرف و پیش و پسِ این دیوار به آن تعرض کرده و بخشهای زیادی از دیوار را تخریب یا تراشیده بودند. ازاینرو جهت افزایش اطمینان از اعلام نتیجۀ نهایی و در پی نمونهبرداری، ثبت بقایای دیوار، نظر مهندس منتظر را در رابطه با رد یا تائید اینکه بقایا از همان حصار بهجامانده است یا خیر جویا شدیم که نظر ایشان هم دراینباره مثبت بود.
این معمار افزود: با حذف الحاقات فاقد ارزش تاریخی نظیر اندودهای سیمانی که در دهههای گذشته بر روی بقایای بجا مانده از دیوار درون خانه کشیده شده بود و با آواربرداری، موفق به آزادسازی و درنهایت حفاظت از دیوار موجود در خانه واقع در محلۀ تل عاشقان شدیم و مقدمات حفاظت و استحکامبخشی آن توسط مجری طرح مرمت عملی شد. از ابتدای بررسی و مطالعات در این محدوده، معاونت محترم سازمان جناب آقای موسوی موحد و ناظر محترم اداره کل میراث فرهنگی اصفهان و آقای هادی الهیاری برای نظارت باستانشناسی بر روند مرمت بنا در جریان این مسئله قرار گرفتند.
سپس عقیلی گفتوگو را چنین ادامه داد: انجام باستانشناسی شهری هرچند محدود، در محلۀ پشت بارو (کوچۀ حاج رسولیها)، توانست به کشف این حلقۀ گمشده کمک کند و روشنیبخش این محدودۀ تاریک در باستانشناسی شهر اصفهان باشد، در پی بررسی این یافتههای جدید، عقیلی توانست با بررسی دقیق جزئیات در اسناد تصویری هوایی بجامانده از تقریباً یک قرن گذشته از این محدوده، تصویر بهجامانده از دیوار حصار پیش از تخریب کامل آن را مشاهده و با بقایای دیوار مکشوفه تطابق بدهد.
این باستانشناس تأکید کرد: دادههای جدید باستانشناسی از کوچۀ حاج رسولیها واقع در غرب چهارباغ پائین، به همراه سوابق مطالعات صورت گرفته توسط آقای قاسمینژاد و سپس یافتههای جدیدی که از تصاویر هوایی و از پردازش دیجیتال تصاویر به دست آمدند، همراه با مکاتبات و گفتوگوهای شخصی با مهندس منتظر، محل اصلی دیوار در این منطقه را تائید میکردند. ازاینرو یادداشتی که تحت عنوان، «ضرورت توجه به باستانشناسی شهری؛ نگاهی به یافتههای فرهنگیِ محلۀ پشت باروی اصفهان (خانۀ بخردی)»، به رشتۀ تحریر درآمد و این بار بهصورت فعالیتی توسعهیافته بهصورت فعالیتی تیمی بین یک دانشآموختۀ رشتۀ باستانشناسی گرایش دوران تاریخی و یک دانشآموختۀ رشتۀ معماری از دانشگاه هنر اصفهان در مجلۀ جامعۀ باستانشناسی ایران ارزیابی شد که درنهایت موردپذیرش قرار گرفته و منتشر شد.
انتهای پیام
نظرات