به گزارش ایسنا، میزگرد اقتصادی با موضوع رشد اقتصادی به میزبانی برنامه «سبز، سفید و سرخ» در رادیو جوان برگزار شد. در این میزگرد مهدی پازوکی با اشاره به عدم برخورد دستوری و تحکمآمیز با اقتصاد در مورد لزوم رشد اقتصادی مداوم گفت: اگر رشد اقتصادی بالا تداوم داشته باشد منجر به توسعه خواهد شد. برخلاف دیدگاههای سنتی که به رشد اقتصادی توجهی ندارند، اگر با مشکلات اقتصادی برخورد کارشناسی داشته باشیم و بهدنبال رشد اقتصادی مستمر و پایدار باشیم، رشد اقتصادی ما را به سمت توسعه اقتصادی هدایت میکند.
با روشهای سنتی و غیرعلمی به رشد اقتصادی نمیرسیم
او با بیان اینکه با روشهای سنتی و غیرعلمی که به قبل از انقلاب صنعتی برمیگردد به رشد اقتصادی نخواهیم رسید، درباره اثر ثبات بر رشد اقتصادی گفت: رشد اقتصادی با شعار بهدست نمیآید. در همه دنیا سیاست خارجه در خدمت اقتصاد است، اما در ایران برعکس است، یعنی اقتصاد در گرو سیاست و سیاست خارجه است.
این اقتصاددان اظهار کرد: بهترین برنامه قبل انقلاب، برنامه چهارم شاه، بین سالهای ۱۳۴۶ و ۱۳۵۱ است. در این دوره نرخ رشد اقتصادی ایران دورقمی، نرخ تورم زیر ۵ درصد، نرخ بیکاری نزدیک صفر بود، چرا که ثبات نسبی برقرار است و عناصر تکنوکرات در سازمان برنامه، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد وقت حضور دارند. رئیس سازمان برنامه دکتر خداداد فرمانفرما یکی از بهترین اقتصاددانان زمان بود. وزیر اقتصاد دکتر علی نقی عالیخانی، رئیس بانک مرکزی دکتر مهدی سمیعی دکترای فاینانس از یکی از بهترین مدرسان مالی لندن بود. این تیم داشت به خوبی کار میکرد. اما وقتی قیمت نفت بالا رفت، شاه دستور میدهد اعتبارات برنامه دو برابر شود. کارشناسان خدوم اعتراض میکنند، شاه میگوید شما نمیفهمید. شاه در کوچکترین مسائل دخالت میکرد. در نهایت خداداد به دستور شاه عزل میشود.
پازوکی با بیان اینکه بهترین برنامه پس از انقلاب، برنامه سوم است، افزود:این برنامه بین سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۴ در دولت سید محمد خاتمی اجرا شد. من علیرغم انتقاداتی که به آقای خاتمی دارم، ایشان را در اقتصاد موفق میدانم. علت هم این است که ایشان به علم اقتصاد برگشت، ثبات نسبی در اقتصاد بهوجود آورد، سیاست خارجه را در خدمت توسعه اقتصادی درآورد، با دنیا متین و مودب صحبت کرد. خاتمی وقتی دولت را به احمدینژاد تحویل داد، نرخ رشد اقتصادی فزاینده بود، نرخ تورم کاهنده بود، رشد سرمایهگذاری افزایش پیدا کرده بود، سیاست موفق یکسانسازی نرخ ارز اجرایی شده بود.
در اقتصاد بسته ایران، نوبلیستها هم کاری نمیتوانند کنند
وی با انتقاد از چندقیمتی نرخ ارز که فسادآور است، گفت: در اقتصاد بسته موجود در ایران اگر نوبلیستها را هم به ایران وارد کنید، نمیتوانند کاری بکنند. ما نیاز داریم برویم از قطر یاد بگیریم. قطر یکسوم استان هرمزگان است اما در منطقه حرف اول را میزند. در مسائل غزه و بحرانهای خاورمیانه حرف اول را میزند. مردم این کشور از رفاه بالایی برخوردار هستند. قطر، امارات و آذربایجان رشد اقتصادی بالاتری از ایران دارند. علت این است که ما با مسائل کشور بهصورت علمی برخورد نمیکنیم. در واقع پول جایی میرود که امنیت وجود داشته باشد، ثبات وجود داشته باشد. یک مثال واضح سوئیس است که به گاوصندوق دنیا تبدیل شده و علت آن ثبات و امنیت در این کشور است.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه عراق چهار میلیون بشکه نفت بهصورت روزانه میفروشد، گفت: اگر امروز همه تحریمها علیه ایران برداشته شود، ما بیش از ۲.۵ میلیون بشکه نمیتوانیم بفروشیم، علت این است که عراق شرکتهای آمریکایی و اروپایی را برای سرمایهگذاری وارد کشورش کرده است. سال گذشته عراق ۱۱ میلیارد دلار LNG صادر کرده و ایران یک سنت هم صادر نکرده و علت این است که ما این تکنولوژی را نداریم. این تکنولوژی را چین و روسیه هم نمیتوانند برای ایران به ارمغان بیاورند. این را شرکتهای اروپایی و آمریکایی فراهم میآورند.
خط قرمز ما باید منافع ملی کشورمان باشد
پازوکی خاطرنشان کرد: در نتیجه باید بگویم خط قرمز ما باید منافع ملی کشورمان باشد. منافع ملی نیز با ثبات و امنیت به دست میآید که میتواند زمینهساز توسعه اقتصادی شود. رشد اقتصادی مستمر و توسعه حق مردم ایران است و این امر با برخورد کارشناسی با مسائل کشور بهدست میآید.
در این میزگرد همچنین سیدمصطفی موسوینژاد با اشاره به دورههای زمانی پس از انقلاب، در مورد رشد اقتصادی این دورهها اظهار کرد: اگر بخواهیم بعد از انقلاب اسلامی را به چند دوره تقسیم کنیم، اولین دوره را میتوان دوره انقلاب و جنگ نامید. در این دوره رشد اقتصادی با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بود. اما اگر بخواهیم از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸ را بهعنوان یک دهه مورد بررسی قرار دهیم، در این دوره رشد اقتصادی بهطور متوسط منفی ۴.۸ درصد بوده است.
وی ادامه داد: پس از آن در سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۹ یک بازه بیست ساله بوده که متوسط رشد اقتصادی در آن بازه به حدود ۵ درصد میرسد که عدد نسبتا قابل قبولی است. از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۰ هم که رهبر انقلاب از آن بهعنوان دهه تعطیلی نسبی اقتصاد ایران نام میبرند، رشد اقتصاد نزدیک به صفر و حدود ۰.۳ درصد بوده است. پس از دهه نود، رشد اقتصادی سال ۱۴۰۰، ۴.۴ درصد بوده، در سال ۱۴۰۱، ۴ درصد و در سال ۱۴۰۲ رشد اقتصادی به روایت مرکز آمار در بهار ۷.۹ درصد و در تابستان ۷.۱ درصد ثبت شده که نشان میدهد ما از فضای دهه ۹۰ خارج شدیم و روند رشد اقتصادی تغییر کرده است.
تصمیمات سیاسی قطعا بر اقتصاد کشور بهشدت اثر میگذارد
این کارشناس اقتصادی درباره ارتباط تناتنگ سیاست و اقتصاد گفت: تصمیمات سیاسی قطعا بر اقتصاد کشور بهشدت اثر میگذارد. یا برخی اتفاقات سیاسی خارجی مثل تحریمها ناگهان اقتصاد یک کشور را متلاطم میکند. یکی از نقدهایی که به آقای احمدینژاد داریم همین است که وقتی درآمد نفتی بالایی داشتید، باید آن را خرج ساختارهای مقابله با تحریم میکردید. البته در همان دولت آقای احمدینژاد نمونههای موفقی نظیر مقابله با تحریم بنزین صورت پذیرفت و تحریم قبل از اینکه وضع شود، خنثی شد. اما میتوانست در سایر حوزهها هم چنین تصمیماتی گرفته شود. در دولت آقای روحانی هم اگر ما همه تخممرغهایمان را در سبد سیاست خارجه و مذاکره نمیگذاشتیم، آن اتفاقات برای جیب مردم در سالهای بعد از ۱۳۹۷ رخ نمیداد.
موسوینژاد گفت: من متوجه نمیشوم اگر تحریمها در یک دوره بر اثر مودب بودن رئیسجمهور و تیم سیاست خارجه وضع نمیشود، همان تیم مودب مجددا بر سر کار میآید و تحریمهایی وضع میشود که یک میلیون بار از تحریمهای دوره قبل سنگینتر است. تحریمهای دوره احمدینژاد تقصیر احمدینژاد است و تحریمهای دوره روحانی تقصیر ترامپ؟ اینها دوگانگی است. کسی که آمد تحریمها را بردارد در نتیجه عملکرد او تحریمهای سنگینتری علیه ایران وضع شد.
وی ادامه داد: نکته دیگر این است که مقایسه دولتها باید با در نظر گرفتن شرایط آن دولتها باشد. اگر در دوره خاتمی در برخی متغیرهای اقتصادی ثبات بیشتری وجود داشت، علت آن این بود که تحریم دورههای بعد در آن دوره وجود نداشت. علت نبودن این تحریمها هم این است که تحریمها کمکم هوشمندانهتر و پیشرفتهتر شد و اگر به مودب بودن تیم سیاست خارجه بود، همان تیم در دوره روحانی هم سر کار بودند، چرا پس تحریمهای فوقالعاده سنگینتری وضع شد؟
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه متغیر رشد اقتصادی یک متغیر بلندمدت است و نمیتوان آن را در کوتاهمدت بررسی کرد، گفت: وقتی میخواهم عملکرد یک دولت را ببینم میتوانم متوسط هشت ساله آن دولت را ببینم، نه یکی دو سال اول یا آخر آن دولت را. پاسخگو بودن یک دولت هم میتواند در عملکرد دولتها اثر بگذارد. یک نمونه از پاسخگویی دولت رئیسی هم همین نشست فعلی دولت با سران احزاب سیاسی بود. همچنین آقای رئیسی خود را در معرض شنیدن هرگونه نقدی میگذارد.
تداخل جداییناپذیر سیاست و اقتصاد
همچنین سعید لیلاز در مورد عوامل چالشبرانگیز و تقویتکننده رشد اقتصادی در یک دهه گذشته با اشاره به تداخل جداییناپذیر سیاست و اقتصاد گفت: نامحترم شمردن مالکیت، عدم استقلال قوه قضائیه، سیاسی برخورد کردن با صاحبان سرمایه از عوامل چالشبرانگیز در حوزه رشد اقتصادی محسوب میشود. وقتی یک آنفر حرفی میزند و ما میرویم رستوران او را میبندیم، این اتفاق به او سیگنال میدهد که اینجا جای پول درآوردن نیست.
وی درباره عوامل فنی رشد اقتصادی گفت: سرمایهگذاری و بهرهوری دو عامل رشد اقتصادی است. وقتی تشکیل سرمایه به قیمت ثابت در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ حدود ۲۸ درصد تولید ناخالص داخلی بوده و متاسفانه در سالهای اخیر به ۱۷ درصد رسیده، مشخص است که مسیر اقتصاد تغییر کرده است. البته خوشبختانه در سال ۱۴۰۱ اندکی بهبود یافته است. این اتفاقات بخشی بهخاطر سیاستهای توزیعی، بخشی بهدلیل تحریمها و بخشی بهدلیل فرار سرمایه بوده است.
این تحلیلگر اقتصادی با بیان اینکه در نیمه دوم دهه ۸۰، سرمایهگذاری کافی در اقتصاد انجام نشد، گفت: ما در ایران هم دخالت در اقتصاد داریم هم تصدیگری در اقتصاد. مثلا هر خودروسازی غیردولتی در ایران مجبور است با دخالت دولت خودروی خود را با یک قیمت خاص بفروشد. شواهد نشان میدهد هرگاه درآمد نفت در ایران بالا رفته، تصدیگری دولت در اقتصاد بالا رفته و هرگاه درآمد نفت پایین آمده، دخالت دولت در اقتصاد افزایش پیدا کرده است. در هر دو حالت یک بیثباتی رخ میدهد که جلوی سرمایهگذاری در اقتصاد را میگیرد.
وقتی درآمد نفت بالا میرود فساد افزایش پیدا میکند
لیلاز با بیان اینکه دولت وقتی پول نفت دارد، از مالیات و رای مردم بینیاز میشود، گفت: در آن صورت رشد اقتصادی هم برونزا میشود و این خوب نیست. همچنین وقتی درآمد نفت بالا میرود فساد افزایش پیدا میکند. وقتی درآمد نفت در دوره محمدرضا پهلوی هم بالا رفت، اسدالله اعلم به شاه گفت قیمتها سه برابر شده، شاه گفت اشکالی ندارد، ما در دروازههای تمدن هستیم. همین شاه وقتی درآمد کافی نداشته، بهجای اینکه پنج نفر را به یک نشست بینالمللی بفرستد سه نفر را میفرستد و میگوید ملت ایران پول ندارد پنج نفر را بفرستد.
وی با طرح موضوع لزوم اتکا به علم اقتصاد گفت: در کشور افغانستان نرخ ارز رو به بهبود است و طالبان شروع به اصلاح امور اقتصادی خود کرده است. در ایران هم در حال سپری کردن دوره گذار هستیم و من آینده را بسیار روشن میبینم.
این تحلیلگیر اقتصادی با دفاع از دولت روحانی بیان کرد: تحریمی که در سال ۱۳۹۷ به ایران تحمیل شد، در تاریخ بیسابقه است. تحریمهای روسیه در مقابل ایران شوخی است. تعداد تحریمهای روسیه بیشتر است، اما تحریمهای ما بسیار سختتر است. در اوج تحریمها، بدترین نوع کرونا هم به ایران اصابت کرد. هیچ کشوری در دنیا چنین شرایطی را تحمل نکرده بود. این بدترین حملهای بود که از دوران مغول به ایران رسیده بود.
لیلاز خاطرنشان کرد: آقای روحانی میتوانست یک میلیون بار بهتر کار کند، چنان که آقای رئیسی هم چنین است. اما از ابتدای تحریمها در سال ۱۳۹۷ تا رسیدن ایران به رشد اقتصادی مثبت فقط ۲۰ ماه طول کشید. یکی از عیوبی که ما داریم این است که دورهها را تقطیع میکنیم، زمان را هم تقسیم میکنیم به دورههای احمدینژاد، روحانی، خاتمی. درحالیکه ملت ایران دچار مشکل شده است. از بهمن ۱۳۹۸ رشد اقتصادی ایران از سر گرفته شد و تا شهریور سال ۱۴۰۰ حجم تولید ناخالص داخلی ایران به رکورد سال ۱۳۹۶ برگشت.
وی ادامه داد: لذا اگر بخواهیم این بازی را سیاسی و جناحی نبینیم، اثر تحریم دوم که یک میلیون بار سختتر از تحریم اول بود، کرونا هم اضافه شده بود، به مراتب کمتر از تحریم اول است؛ چرا که اولا آمادگی تحریم را داشتیم، ثانیا دولت پاسخگوتری داشتیم. برگشت ایران به حجم تولید ناخالص داخلی قبل تحریم، کمتر از دو سال طول کشید، در حالیکه بریتانیا بدون تحریم، بعد از کرونا چهار سال طول کشید تا به جای قبلی برگردد. آقای رئیسی در حال پیگیری موفقیتهای دو سال آخر آقای روحانی هستند و ما از آن سال بیوقفه با رشد اقتصادی چهار درصد همراه بودیم.
انتهای پیام
نظرات