نوشتن از شهدا همواره سخت است زیرا قلم در برابر ایثار و از خودگذشتگی آنها قاصر است و کلمات نمی تواند ابهت و عظمت آن همه ایثار را آنگونه که شایسته است، به تصویر بکشد.
هر قطره خون شهید، دریایی از معرفت است و امروز ما در برابر تمام خونهایی که در راه حفاظت از این مرز و بوم بر زمین ریخته شده؛ مسئولیم.
از این سخنان می گذریم و قدم در راه میگذاریم تا به بنبست ۳۰ متری آسمانی ها برویم.
رشت را پشت سر می گذاریم و پس از آستانه اشرفیه شریف و لاهیجان لطیف، به لنگرود سبزقامت معطر میرسیم؛ شهرستان خُرّمی که ۶۴۰ شهید دارد و از اهالی مهربانش، سراغ کومله را می گیریم. شهری کوچک اما با مردمانی دریادل. در کومله کمتر کسی است که بنبست آسمانیها را نشناسد.
همان کوچه کوچک ۳۰ متری با ۶ خانوار که ۹ شهید را در دفاع مقدس تقدیم کردند و امروز به برکت خون همان شهدا، حال و هوای این بنبست تو را به آسمان می برد. به دیوارهای عاشق که نگاه می کنم درمی یابم که چرا نام کوچه شهیدان صیقلیها را بنبست ۳۰ متر تا آسمانی ها نامیدند.
کوچکترین شهید این جمع آسمانی، شهید قاسم اصغری با ۱۶ سال سن و بزرگترین آنها شهید محمد صیقلی ۳۸ سال داشت که مصداق همانها شدند که خداوند متعال در آیه ۱۶۹ از سوره مبارکه آل عمران فرمود: "هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند؛ آسمانی هایی که رزق آن ها در معنای گسترده "عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ است.
شهیدان محمد نیکنام، ایرج صیقلی، ناصر و محمود نیکنام، حسینعلی نیکنام، قاسم اصغری همچنین فریدون، محمد و غلامرضا صیقلی همان پسران دیروز و آزادمردان خدای امروز این کوچه کوچک هستند که نام معطرشان را در صفحه زرین دفاع از وطن برای همیشه ثبت کردند.
کوچه بوی گلاب می دهد، بوی بهشت، عطر صبوری مادران و پدرانی که با شجاعت پارههای تن خود را بدرقه جبهه های جنگ کردند.
و امروز ما هستیم که باید راه و نام این دلیرمردان را ادامه دهیم و حفظ حرمت خون شهدا سرلوحه کارهایمان باشد.
انتهای پیام
نظرات