روز گذشته در هوای سرد آخرین روز دیماه، گرمای دبیرخانه و جلسات نگارش طرح فیلمنامه از ۹ صبح تا ۱۲ ظهر بچههای سینما را به خود خواند. سرزندگی و فعالیت گروهی در کلاسها و راهروها از صبح پدیدار شده، بچهها در حال تلاش برای سروشکل دادن به ایدههایی بودند که تا نیمه راه فیلمنامه آمده و حالا در مرحله ای قراردارد که باید روندِ پیشرفت شخصیتهای فیلم، به نیمه رسیده و خود را برای رسیدن به نقطه اوج آماده کند.
المپیاد، تلاش نسل گذشته و نسل آینده
دبیرخانه، به پشت صحنه جذاب تلاش نسل گذشته و نسل آینده سینمای ایران مبدل شده بود. این تعریف، از همکاری جالب و مهرآمیز مربیها، بچهها و کادر هنری بیشتر به چشم میآمد. این امر، نشان از آموزههای مهم کار جمعی دارد. افراد میکوشند تا با تعامل با هم از صبح تا شب، به کلماتی که تبدیل به فیلمنامه میشوند جان ببخشند تا درنهایت امر، فیلمهای کوتاه ساخته شوند. بنابراین، هدف صرفا نوشتن فیلمنامه و ساختن فیلم نیست. باهم بودن، برای درکنار هم بودن است.
در هر کلاسی داستانی در جریان است
در هر کلاسی داستانی در جریان است. نوجوانهای سینمایی روی بسط و گسترش ایدهها به فیلمنامههایی که قرار است در روزهای آینده منسجم شود به توافق رسیدهاند. بسیاری از آنها به همراه مربیهایشان برای بازدید از لوکیشنها رفته و با یک تیر، دونشان زده اند: هم با بافت شهری آشنا شده و هم به سنجش موقعیت شخصیتهایشان در موقعیت واقعی پرداختهاند. عدهای از آنها به میدان نقش جهان و کوچهها و بافت تاریخی پیرامون آن رفتهاند، عدهای دیگر به سبزه میدان و کوچههای اطراف آن رهسپار شدهاند. عدهای هم در ستاد جشنواره مشغول جدل منطقی برای برطرفکردن حفرههای موجود در فیلمنامهها هستند.
برخی از بچه ها که ریزبین ترند، رفتار و حرکات مردم را هم زیرنظرگرفته اند. حواسشان به دیالوگها، رنگ و نور، نحوه تعامل آدمها باهم و با محیط هم بوده است. آنها، کار عملی را اینگونه یاد میگیرند.
سفر عروسکهای خمیری در المپیاد فیلمسازی
انیماتورهای آینده، در کلاس مشغول ساخت عروسکهای خمیری بودند و حالا آماده میشدند تا سفرِ قهرمانی شخصیت داستانیشان را برای روزهای آینده تکامل ببخشند. آنها از نگاه جالب رهگذران برای پروژه فیلمبرداریشان هم سخن گفتند؛ از تعجب رهگذران و از خنده ملیحی که بر لبان برخی از آنها نقش میبسته است.
انتهای پیام
نظرات