به گزارش ایسنا، سه نکته درباره «مصرف بالای لوازم آرایشی» در ایران می توان ذکر کرد. یکی از این نکات به روایت سید جواد میری این است که «روایت رسمی، تلاش دارد زن برتر یا انسان برتر را در جنسیت مردانه یا زنانه با یک الگووارهای در صدا و سیما، برنامههای دولتی و رسمی نشان دهد که آن الگوها بین جوانان و نوجوانان (اعم از زنان، مردان، دختران و پسران) چندان مقبولیتی ندارند. درواقع، چون افراد میخواهند تمایز خود را از روایت رسمی نشان دهند، روی بدن خود یا پوشش و گفتار و رفتار خود تغییراتی ایجاد میکنند. «بدنمند شدن سوژه ها» فضایی را ایجاد میکند که افراد بتوانند اراده خود را به نوعی اعمال و محقق کنند.»
موسی احمدزاده، رئیس انجمن تولیدکنندگان لوازم آرایشی و بهداشتی در یک جلسه خبری گفت: «تحقیقات انجمن نشان میدهد ایرانیها پنج برابر کشورهای خاورمیانه محصولات آرایشی و بهداشتی میخرند. ایران در رتبه اول پر مصرفترین کشور دنیا از نظر مصرف مواد آرایشی است. از نظر کل لوازم آرایشی و بهداشتی در جهان، رتبه هفتم را داریم و در منطقه خاورمیانه بعد از عرستان دوم هستیم. البته مصرف بالای عربستان به دلیل تردد زائران است و در واقع ایران اکنون رتبه اول مصرف مواد آرایشی را در منطقه دارد.»
یکی از موضوعاتی که در کنار افزایش مصرف لوازم آرایشی و بهداشتی جلب توجه میکند، مسئله اصالت و کیفیت کالاهایی است که به اسم وارداتی در بازار وجود دارد. علی گرجی رییس کمیسیون آرایشی انجمن صنایع شوینده، بهداشتی و آرایشی ایران، معتقد است تنوع محصولات آرایشی ایرانی توانسته است در سالهای پس از ممنوعیت واردات، سهم مناسبی را از بازار در اختیار گرفته و خریداران این نوع محصولات را راضی کند، اما نگاهی به وضعیت بازار لوازم آرایشی و دادههای نیروی انتظامی نشان میدهد که قاچاق لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی در کشور همچنان ادامه دارد.
احمدزارده در این خصوص میگوید: «متاسفانه لوازم قاچاق و تقلبی در ایران، اقتصاد پنهانی را به وجود آورده؛ در این بازار بیشترین کالاهای مصرفی رژ لب، مژه مصنوعی، رژ گونه، لاک و ریمیل است. رقم ورود لوازم آرایشی قاچاق به کشور به ۲ میلیارد و ۱۰۰میلیون دلار رسیده و نتیجه آن بیکاری ۸۰۰۰ نفر در این صنعت است»
بر اساس اعلام ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز کشور، در ۹ ماهه ابتدایی امسال، کشفیات لوازم آرایشی قاچاق ۱۸ درصد افزایش داشته و رقم کشفیات به ۴۲۶۹ میلیارد ریال رسیده است. همچنین، اخیرا، معاون صنایع عمومی وزارت صمت، محمدمهدی برادران گفته است در یک سال گذشته فقط از یک برند خارجی معروف که در ایران تولید میشود، ۳۰ گروه تولیدکننده مشابه تقلبی شناسایی شده است. قاچاق کالاهای بهداشتی و ارایشی در کشور محدود به یک استان خاص نیست.
۲۲ مهر ۱۴۰۲ بود که سرهنگ مهدی افشاری، رئیس پلیس امنیت اقتصادی تهران بزرگ از کشف بیش از ۱۰ هزار قلم لوازم آرایشی و بهداشتی قاچاق از خانهای در محدوده خیابان جمهوری اسلامی تهران خبرداد. بر اساس گزارش پلیس، درصد قابل توجهی از این محصولات آرایشی و بهداشتی غیراستاندارد و غیربهداشتی نیز بود ودر صورت مصرف میتوانست عوارضی را برای مصرف کنندگان درپی داشته باشد. ۱۲ دی ماه سال جاری، نیز، سرهنگ رضا نقدی، فرمانده انتظامی شهرستان جاجرم از کشف ۸۰۰ قلم لوازم آرایشی و بهداشتی قاچاق و دستگیری پنج نفر متهم در این رابطه خبر داد.
با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که چرا مصرف لوازم آرایش در ایران تا این حد بالا است و به عنوان یک پدیده اجتماعی چگونه قابل تحلیل و بررسی است؟ سید جواد میری، جامعه شناس و استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به پرسشهای فرارو پاسخ داده است:
خاستگاه مصرف گرایی در ایران
سید جواد میری به فرارو گفت: «جامعه ایرانی در دورهای مشخص (از اواخر دهه ۱۳۵۰ شمسی تا اواخر دهه ۱۳۶۰)، تبدیل به جامعهای آرمانی شده بود. این جامعه تلاش میکرد با روشهای گوناگون از یک جامعه مصرفی (که به عنوان امپریالیسم، کاپیتالیسم و نظام سرمایه داری و استکباری تعریف میشد)، فاصله بگیرد. جالب این که تمام تلاش طبقه حاکمیت نیز بر این بود که نمودها، نشانهها و سمبلهای جامعه مصرفی را به حداقل برساند. فضای عمومی ما حتی از روی نشانگان پوششی قابل تشخیص بود و زنان و مردان پوشش مشخص و خاصی داشتند. برای مثال؛ مردان یک پیراهن و شلوار ساده میپوشیدند و ریش، تسبیح یا انگشتری هم داشتند. همه این سمبلها نشان میداد این جامعه، یک جامعه ضدمصرفی است و با مصرف هیچ ارتباطی ندارد. اما به مرور و با ورود به دهه هفتاد، هم طبقه حاکمیت و هم افراد جامعه (به تبعیت از طبقه حاکم)، به تدریج به سمت مصرف گرایی (Consumer Society) رفتند و اتفاقا کالاها یا نحوه مصرف، تبدیل به معیاری شد برای تعیین تمایز در اختلاف بین طبقات جامعه. برای مثال در حوزه خانه و مسکن، افرادی که در تهران زندگی میکردند، نسبت به روستاییان و شهریها تمایزی را حس کردند و در خود شهر تهران نیز افرادی که در مناطق بهتری از شهر زندگی میکنند، با افرادی که در مناطق سطح پایین تری بودند احساس تمایز کردند.»
وی افزود: «حتی اگر برخی از افراد جامعه، امکان تهیه مسکن در نقاط خاصی از شهر را نداشته باشند با خرید خودروهای مدل بالا یا پوشش و لهجه متمایز، به دیگر افراد جامعه نشان میدهند که با آنها متفاوتند. هر اندازه که به اواخر قرن حاضر میرسیم، میبینیم که مصرف گرایی و کالایی شدن جامعه، تقریبا به یک نقطه اوج میرسد. یکی از مولفهها یا نشانههای تمایز، که خود، نمادی از مصرف گرا شدن جامعه است، چهره و صورت افراد و آرایش کردن است. لوازم آرایش از یک سو و عملهای زیبایی از سویی دیگر، به نوعی، بدن را یک «صحنه» یا «میدان» تعریف میکند که فرد میتواند از طریق آن، تمایز خود با دیگری را نشان دهد.»
در تلاش برای تمایز با روایت رسمی
سید جواد میری گفت: «برای فهم این که چرا در ایران لوازم آرایشی نسبت به دیگر کشورهای همسایه بیشتر است از دید من تا حد زیادی باید به این نکته دقت کنیم که این موضوع به مفهوم جامعه مصرفی و اسارت زده پیوند دارد. یک نکته دیگر را هم میتوانم اضافه کنم که شاید درتوصیف علت این شرایط بی تاثیر نیست. روایت رسمی، تلاش دارد زن برتر یا انسان برتر را در جنسیت مردانه یا زنانه با یک الگووارهای در صدا و سیما، برنامههای دولتی و رسمی نشان دهد که آن الگوها بین جوانان و نوجوانان (اعم از زنان، مردان، دختران و پسران) چندان مقبولیتی ندارند. درواقع، چون افراد میخواهند تمایز خود را از روایت رسمی نشان دهند، روی بدن خود یا پوشش و گفتار و رفتار خود تغییراتی ایجاد میکنند. «بدنمند شدن سوژه ها» فضایی را ایجاد میکند که افراد بتوانند اراده خود را به نوعی اعمال و محقق کنند.»
ذهن به اسارت گرفته شده
این جامعه شناس در ادامه گفت: «درباره این که چرا زنان بیشتر از مردان به سمت لوازم آرایش گرایش دارند نیز این را اضافه میکنم که تحقیقات اخیر نشان داده است که حتی مردان، هم در ایران به سمت لوازم آرایش میروند و عملهای زیبایی توسط مردان نیز انجام میشود و فقط مختص زنان نیست. اما به طور کلی زنان به علت محدودیتهایی که عرف، اخلاق، قانون، شرع و ... برای آنان تعیین کرده است، لوازم آرایش را روشی برای نشان دادن زیبایی چهره، انتخاب میکنند. این تغییرات نشان از این دارد که جامعه ایرانی که در دهه ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ به سمت ریاضتی شدن میرفت و تلاش میکرد از هر نوع علائم و نشانگان مصرف گرایی فاصله بگیرد، اکنون، به نقطهای رسیده است که مصرف را به عنوان یک مولفه تمایز و نشانگان تمایز طبقاتی میشناسد.»
وی افزود: «اما ابعاد دیگری نیز در این معادله وجود دارد. برای مثال چرا دختران و زنان ایرانی با جراحی زیبایی بینی تلاش میکنند ظاهری شبیه به اروپاییها پیدا کنند؟ این پرسش را میتوان با نظریه ذهن به اسارت گرفته شده یا «اسارت ذهنی»، که سیدحسین العطاس، جامعه شناس مالزیایی مطرح میکند، تا حدودی توضیح داد. در این نظریه العطاس میگوید وقتی استعمار وارد آسیای جنوب شرقی شد (مشخصا در نقاطی مثل مالزی)، برخی معیارها را نهادینه کرد. برای مثال تعریف فرهنگ را تحت تاثیر قرار داد. یا معیارهایی مثل خوش تیپی یا زیبا بودن، زندگی خوب و خودرو خوب را تعریف کرد. همه اینها مجموعهای است که استعمارگر با خود آورده است. بعدها که مالزیاییها میجنگند و استقلال کشور خود را به دست میآوردند، گرچه از استعمار سیاسی آزاد شده اند، اما از استعمارهای فرهنگی، فکری، زیبایی شناختی و ذهنی، آزاد نشده اند و همچنان اسیر و درگیر الگوهای استعماری هستند. به نظر میرسد در جامعه ایرانی نیز نشانههایی از ذهن استعمار زده یا اسیر وجود دارد.»
استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: «ما فکر میکنیم همه چیزهای خوب در اروپا و آمریکاست و از معیارهای زیبایی شناختی آنان نیز الگو میگیریم. جالب این که زندگی روزمره غربیها تا این حد درگیر آرایش و عمل جراحی زیبایی نیستند. اما مدلهای زیبایی غربی که از طریق رسانهها و هالیوود، تبلیغ میشوند، به نوعی ذهن و زبان شرقی را اسیر خود میکند و افراد نیز فکر میکنند از این طریق به طرز تفکر ذهنهای برتر دست پیدا کرده اند. اینها را میتوان از چیدمان خانهها دید که به سمت چیدمان اروپایی رفته تا رسید به گفتار و رفتار و پوشش افراد.»
انتهای پیام
نظرات