به گزارش ایسنا، متن پیشرو نگاهی به دلایل عقبنشینی ارتش رژیم صهیونیستی از نوار غزه از دیدگا روزنامه ایران است که در ادامه میتوانید بخوانید:
ارتش اسرائیل روز دوشنبه اعلام کرده بود که خروج چند هزار نیرو از نوار غزه را حداقل به طور موقت آغاز خواهد کرد که بزرگترین کاهش اعلام شده از زمان جنگ با حماس بوده است. اخیراً المیادین نیز به نقل از منابع میدانی گزارش داده بود، نیروهای اشغالگر اسرائیل از غزه و مناطق شمال نوار غزه به جز دو نقطه، به طور تقریبی در حال خروج کامل هستند. دو منطقه مذکور منطقه التوام و برج المکوسی هستند که به لحاظ اینکه یک مسیر ضروری برای تدارکات و خروج نیروها هستند موجب شده، ارتش حضور خود را در آن حفظ کند. در قسمتی دیگر از گزارش به منطقههایی که به دلیل تراکم نبرد مانعی برای پیشروی ارتش بوده، اشاره شده است.به عنوان نمونه، مناطق البریج، النصیرات، المغازی، المغرقه و جوهرالدیک در مرکز نوار غزه و همچنین خان یونس که اکنون شدیدترین درگیریها را به ویژه در مرکز خود تجربه میکند.در شرق خان یونس، نزدیک دیوار حائل با سرزمینهای اشغالی، در شهرکهای خزاع، آبسان و بنی سهیله، نیروهای اشغالگر به دلیل عملیات مقاومت نتوانستهاند به پیشرفتی دست یابند.
آنچه مشهود است، برآوردهای میدانی رژیم صهیونیستی در قسمت شمالی نوار غزه، ارتش را به خروج از این مراکز سوق داده است. چنین روندی بیشک مؤلفه مهمی در عقبنشینی ارتش خواهد بود که در ادامه به آن پرداخته میشود.
فرار از هزینه جنگ
یکی از مسائلی که صهیونیستها نیز به آن اذعان داشتند، وضعیت وخیم اقتصادی پسا طوفانالاقصی در سرزمینهای اشغالی و به تبع آن مشکلات مالی و هزینههای گزاف دفاعی کابینه جنگ بود. در همین رابطه ارتش رژیم صهیونیستی گفته است: «انتظار میرود این اقدام به طور قابل توجهی بار اقتصادی را کاهش دهد.» تایمزاسرائیل هم در همین رابطه نوشت که هدف از خروج حجم قابل توجهی از نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی از نوار غزه، بازگشت آنها به کار و کمک به احیای اقتصاد اسرائیل است.
وضعیت روحی نابسامان
دومین دلیلی که برای عقبنشینی میتوان متصور بود، وضعیت روحی نظامیان ارتش صهیونیستی است. به اذعان منابع عبری و بر اساس ارزیابیهای میدانی جنگ، سربازان رژیم از بعد روانی شرایط سختی را تحمل میکنند. تاکتیک غافلگیری در عملیات چریکی از سوی حماس و هراس سربازان از ضربه غیر منتظره از یک سو و فشار کابینه جنگ بر بدنه ارتش برای کسب حداقلهای اهداف اعلامی نتانیاهو و ناکامی از دستاوردهای پیشبینی شده، بار هیستریک روانی را بر آنها تحمیل کرده و حماس را به کابوسی شبانه برای آنها مبدل ساخته است. بر همین اساس بود که گروهی از مدیران بیمارستانهای روانی در سرزمینهای اشغالی در نامهای خواستار اعلام وضعیت اضطراری به دلیل وجود وخامت حال و سلامت روانی صهیونیستها شدند.
فشارهای ناشی از تشدید حملات حماس
سومین عامل نیز به تشدید حملات حماس و تحمل تلفات بالای نیروهای صهیونیست بر میگردد. به رغم آنکه رژیم، اهتمامی سیستماتیک در پنهان کردن آمار تلفات و کشتهها و زخمیها برای تثبیت جایگاه قدرتمند خود در اذهان عمومی داخلی دارد، گزارشهای درز کرده میدانی مانند برآورد ۲۰ هزارتایی معلولان جنگی تا انتهای سال ۲۰۲۴ توسط ارتش، از تناقضات فاحش در آمار منتشره از سوی رژیم خبر میدهد. طی روزهای گذشته منابع غربی فاش کردند که حتی خبرگزاری امریکایی سیانان تولیدات خبری را از فیلتر دفاتر رژیم صهیونیستی عبور میدهد و از همین رو، اطلاعات صادره از آن با سانسور همراه است. لذا تصویر خروجی میدان جنگ، منطبق بر دادههای دستکاری شده و منفک از واقعیتهای جاری در میدان نبرد بوده که در بطن خود، بیانگر میزان بالای آسیب وارده به ارتش و اثرگذاری آن در تصمیم به عقبنشینی بوده است.
فشارهای داخلی
همچنین میتوان چهارمین دلیل برای عقبنشینی ارتش از نوار شمالی غزه را تغییر معادلات درونی صهیونیستها به حساب آورد. نتانیاهو به سبب فشارهای فزاینده داخلی بویژه از سوی خانواده اسرای صهیونیستی برای آزادی اسرا، تلاش میکند که از طرق مختلف این متغیر مهم را از جریان جنگ پیش رو به حاشیه براند. خانوادههای اسرا به همراه هزاران نفر در سرزمینهای اشغالی با حضور در تظاهرات سریالی علیه نتانیاهو از کابینه این رژیم خواستند تا اسرای در غزه را بازگردانند. در این بین، اشغال بخشی از شمال نوار غزه در کنار عدم دستیابی به مکان اسرای اسرائیلی که در زمره اهداف اعلامی نتانیاهو قرار داشت، به حجم اعتراضات افزود و ناتوانی کابینه جنگ را به نمایش گذاشت. لذا از منظر کابینه صهیونیستها خروج از شمال غزه میتواند تاحدودی از التهابات پیش آمده و انتقادات جاری علیه نتانیاهو کاسته و مدیریت را به سمتی دیگر سوق دهد.
کاهش شکافها با امریکا
پنجمین عامل در این اقدام، در زمره گامهای نتانیاهو برای کاهش اختلاف و کسب رضایت کاخ سفید قرار میگیرد. اشغال و کنترل نوار غزه پس از جنگ یکی از مسائل مورد مناقشه رژیم صهیونیستی و امریکاست که بارها به جدال کشیده و مقامات امریکایی را خشمگین کرده است. امریکا خواستار اداره غزه به دست تشکیلات خودگردان یا شورای ائتلافی از اعراب منطقه و در سوی مقابل نتانیاهو خواستار تصرف و تسلط کامل اسرائیل بر غزه است. از این رو، میتوان به این اشاره کرد که این عقبنشینی پاسخی از سوی صهیونیستها به درخواست امریکا و بر اساس هماهنگیهای پشت پرده در جهت پایان دادن به برخی اختلافات فیمابین باشد. چرا که بسیاری از مفسران غربی تداوم اختلافات میان امریکا و رژیم صهیونیستی را در برهه کنونی به ضرر رژیم و پیچیدهتر شدن اوضاع برای کابینه جنگ میدانند. چنانچه یکی از اولویتهای تور خاورمیانه بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا نیز در همین راستا و ارائه پیشنهاداتی برای رفع کشمکشهای موجود قلمداد شده است.
فشارهای خارجی
در میان انبوه اعتراضات خارجی و فشار افکار عمومی جهانی برای پایان دادن به جنگ، نشان از فاکتور کردن آسیبهای وارده به پیکره رژیم صهیونیستی در جهت کاستن از این فشار علیه تل آویو در جهان دارد. به معنایی رژیم تلاش میکند که عنصر فشارهای بینالمللی برای برقراری آتش بس را در ازای رفع اشغال بخشی از شمال غزه به حداقل برساند.
این دلایل در شرایطی نتانیاهو را مجبور به عقبنشینی کرده که در مقابل برخی تحلیلگران صهیونیستی این عقبنشینی را نوعی تاکتیک دانستهاند که در آن نیروها از غزه به سمت مرزهای شمالی سرزمینهای اشغالی جهت آمادگی در برابر حملات فزاینده نیروی مقاومت لبنان گسیل شدهاند. به معنایی این اقدام در تلاش برای جابهجایی کانون درگیری از شمال غزه به سمت مرزهای لبنان تعبیر شده است. این در حالی است که هم ایالات متحده به عنوان فرمانده اصلی و هم نخبگان صهیونیستی، از جنگی تمار عیار با لبنان به دلیل مخاطرات غیر قابل پیشبینی اجتناب داشتهاند. چرا که قابلیتهای ارتقا یافته نظامی حزبالله و موشکهای نقطه زن که حتی میتواند از سپر گنبد آهنین گذر کند، در مقابل کاهش شدید منابع و داراییهای نظامی اسرائیل و فرسودگی ارتش، نبرد را برای صهیونیستها سهمگینتر کرده و شکست نبرد۲۰۰۶ را تداعی خواهد کرد. در همین رابطه بود که یوآو گالانت، وزیر جنگ اسرائیل اعلام کرد که دولت نتانیاهو مسیر حلوفصل دیپلماتیک با لبنان را ترجیح میدهد.
در نتیجه آنچه مشهود است، رژیم صهیونیستی همچنان در لوای انکار صدمات و تلفات وارده بر خود، تلاش میکند با تبلیغاتی و رسمی کردن عقبنشینی آن را در طبقه تاکتیک جاسازی کند. این در حالی است که عوامل مذکور بر شکست میدانی رژیم صهیونیستی و جبر عقبنشینی دلالت میکند.
انتهای پیام
نظرات