زینب یاراحمدی خراسانی اظهار کرد: با توجه به اینکه دادهها و اطلاعات ما نسبت به دین و شخصیت حضرات معصومین(ع) فراوان است و در و دیوارهای شهر پر از دادهها و نمادهای دینی است، چرا در سبک و روش زندگیمان آن اندازه اثرگذاری دیده نمیشود و چه بسا از برخی جهات هم از آموزههای دینی دورتر میشویم؟ در حالی که جامعهشناسان اسلامی نزدیک شدن به سنت دینی را تعریف توسعه اسلامی میدانند، اما آنچه در جامعه خودمان میبینیم، توسعه شکل ظاهری دین، آن هم نه به صورت کامل است و آنچه از آن به روح دین تعبیر میکنیم، در حال کمرنگ شدن است.
وی ادامه داد: آنچه در موضوع آسیبشناسی الگوسازی حضرت زهرا(س) به نظر میرسد این است که ما در معرفی جایگاه و شخصیت این بزرگوار و سایر معصومین تک بعدی عمل کردهایم. بدین معنا که بنا بر ضرورتها و اقتضائات روز جامعه، گاه بر یک یا دو بعد از ویژگیهای شخصیت ایشان تمرکز کردهایم و از دیگر ابعاد غافل ماندهایم؛ به عنوان مثال با کمرنگ شدن حجاب در جامعه بر ویژگی عفاف و حجاب ایشان تأکید و یا با بروز مسئله پیری جمعیت، بر بحث فرزندآوری و بعد مادرانگی ایشان تمرکز میکنیم. در حالی که شخصیت حضرت زهرا(س) باید از ابعاد مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی دیده شود.
این پژوهشگر حوزه زنان بیان کرد: هنگامی که در معرفی یک شخصیت بر یک بعد از ابعاد شخصیت وی تأکید میکنیم، سبب میشود آن یک بعد پر رنگ و متورم شود. در واقع در ذهن مخاطب یک شخصیت کاریکاتوری شکل میگیرد و بسیار طبیعی است که الگوسازی نیز به شکل ناقصی اتفاق میافتد. علاوه بر چنین معرفیهای ناقص و تک بعدی که گاه براساس نیاز جامعه و دغدغه موجود صورت میگیرد، متأسفانه بسیاری از اطلاعات و دادههای ما فاقد قدرت و قوت استدلالی بالا هستند و در برابر پرسشها و ابهامات موجود زمانه، انسجام و استحکام کافی را ندارند.
یاراحمدی ادامه داد: نکته دیگر تسلط نگاه مردانه به مقوله زن است که عموماً سلیقهای عمل و با دغدغهها و ضرورتهای ذهن مردانه به موضوع زن و حضرت فاطمه(س) نگاه کردهاند، درحالی که این روایت نیز کامل نبوده و نیست. بنابراین نرفتن به سوی منابع اصلی و بیواسطه در شناخت شخصیت ایشان زیانهای مختلفی را به بار آورده است که باعث ناکارآمدی الگوهای معرفی شده میشود.
این پژوهشگر حوزه زنان اضافه کرد: اسوهها و حضرات معصومین شخصیتهایی فرازمینی و فراتاریخی هستند و اتفاقی که باید در الگوسازی رخ دهد، این است که ما باید شاخصها، ارزشها و معیارهایی را که در آنها ثابت است، برداشت کنیم و مطابق با واقعیتها و نیازهای امروز جامعه خودمان طراحی و الگوسازی کنیم، زیرا معیارها و ارزشهایی در این اسوهها ثابت است که باید در الگوسازی مورد توجه قرار گیرد، در حالی که این امر کمتر اتفاق افتاده است. به همین دلیل اگرچه به نقل فضیلتهای بسیاری از آنها پرداختهایم، اما نتوانستهایم نزدیکترین راه را برای رسیدن دختر امروزمان نسبت به حضرت زهرا(س) تعریف کنیم.
پالایش روایتهای متناقض تاریخی ضروری است
وی گفت: حیا، عفاف و حجاب از ارزشهای ثابت هستند، اما شکل پوشش را نباید در یک نوع پوشش متوقف کنیم، علاوه بر آن بر روی حجابی که از حضرت زهرا(س) برای ما نقل شده، همچنین رنگ و نوع پوشش ایشان بحثهای بسیاری وجود دارد و آن تصویری که برخی شعرا، مداحان و یا منابر از ایشان ارائه میدهند، متناقض با آن چیزی است که از سنت و شیوه زندگی ایشان نقل شده است. بدین ترتیب تناقضات در ذهن مخاطب شروع میشود که چطور خانمی که به هیچ عنوان ارتباطی با اجتماع نداشته، چنانکه در خطبه فدک آمده تا به این اندازه نسبت به اتفاقات اجتماعی آگاه است.
یاراحمدی خراسانی بیان کرد: در برخی نقلها، حضرت زهرا(س) محل رجوع، حتی برای قضاوت بودند، صحابه پیامبر(ص) برای مسائل و سوالات مختلف علمی از ایشان کمک میخواستند. در روایتی دیگر آمده که در غیاب علی(ع) و هنگامی که ایشان در جنگ حضور داشتند، کارهای خانه همچون تهیه آب از بیرون را حضرت زهرا(س) انجام میدادند.
چگونگی تشکیل الگوهای خارج از اعتدال
این پژوهشگر حوزه زنان تصریح کرد: به این دلیل که ما نتوانستهایم طی این سالها یک الگوی کامل، جامع و روزآمد از شخصیت حضرات معصومین، بهویژه حضرت زهرا(س) معرفی کنیم، اکثر زنانمان در جایگاه اعتدال قرار ندارند، بهگونهای که یا به موضوع خانهداری و فرزندآوری پرداختهاند و از پرداختن به نیازهای فردی خود غافل ماندهاند و یا آنقدر به بعد اجتماعی و اشتغال پرداختهاند که از بعد خانوادگی، همسری و مادرانگیشان غافل ماندهاند. جالب آن است که ما حضرت زهرا(س) را سرآمد حیا و عفاف میدانیم، حال آنکه این ویژگی مانع از حضورشان در اجتماع نشده است. اما ما در این زمینه ضعف داریم و در بافت سنتی و مذهبی جامعهمان حضور بانوی با حیا، خلاف حضور در اجتماع تصور میشود و باید گفت در این معنا دچار تناقض هستیم.
فهم اولویتها در چهارچوب رشد همه جانبه اتفاق میافتد
وی اظهار کرد: هنگامی که دختران و زنان سرزمینمان رشد همه جانبه داشته باشند، بدین معنا که وقتی بانوان، تمامی ابعاد وجودیشان را بر طبق الگویی که همه جانبه به آنها معرفی شده رشد میدهند، به یک نوع فهم در تشخیص اولویتهایشان میرسند. بنابراین فهم اولویتها در چهارچوب رشد همه جانبه رخ میدهد. اینکه بانوان ما دچار سردرگمی میان مادری، ادامه تحصیل و یا اشتغال هستند به این دلیل است که رشد همه جانبه برایشان صورت نگرفته است.
یاراحمدی ادامه داد: اجتماعی بودن زهرا(س) در نگاه و منطق اسلام، جدای از حضور فیزیکی زن در جامعه است، به این معنا که یک زن میتواند در خانه باشد، اما کاملاً آگاه به ضرورتها و واقعیتهای اجتماعی و سیاسی جامعه باشد، اجتماعی بودن لزوماً به معنای حضور در اجتماع نیست، بلکه به این معناست که به یک بینش و درک اجتماعی رسیده باشد.
اهمیت دادن به دانش و علم؛ از مهمترین ویژگیهای زهرا(س)
در ادامه این نشست هدی مصطفایی، پژوهشگر حوزه زنان، اظهار کرد: ضرورت داشتن الگو، به ویژه در دنیای مدرن امروز که افراد دچار کثرتگرایی و تنوع در انتخابها هستند و ممکن است اینگونه تصور کنند که حضرت زهرا(س) آنگونه که باید تأمینکننده الگو برای همه افراد نیستند. بخشی از این اتفاق به این دلیل است که تبلیغات متناسب با فضا و شرایط زمانی، حتی گاه اقتضائات حکومتی پیش میآید که برای کنترل شرایط، یک سری از ویژگیهای خاص این بزرگواران را برجسته کردهایم که خود سبب فاصله گرفتن عدهای از انتخاب این افراد به عنوان الگو شده است.
این پژوهشگر حوزه زنان بیان کرد: موضوع الگو، تنها در کشور ما مطرح نیست، حتی در جوامع پیشرفته صنعتی بسیار بیشتر از جوامع در حال توسعه این مسئله برایشان اولویت دارد. زیرا با الگوسازی بسیاری از اهدافی که دارند را به شیوههای مختلف و با درایت پیگیری میکنند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر الگو از منظر جامعهشناسی اهمیت دارد. الگو، رفتاری که یک فرد یا گروه دارند، خود به مثابه محرکی است که افراد نگرشها و افکارشان را نسبت به مسائل براساس آن الگو تنظیم میکنند، براساس آن اقدام به عمل انجام میدهند، به نوعی این الگو برایشان الهامبخشی دارد و براساس آن رویه زندگیشان را میچینند. در نگاه کلان، الگوسازی در فرهنگ سازی و جامعهپذیری افراد در شرایط مختلف چه به لحاظ خانوادگی و چه به لحاظ اجتماعی مؤثر است.
مصطفایی در خصوص انطباق کارکردهای الگو با وجود و نمودی که از حضرت زهرا(س) به عنوان الگو مطرح میکنیم، گفت: باید دید چقدر این نمود به ویژه در جوامع امروزی با آنچه انتظار داریم، فاصله دارد و یا ندارد، با در نظر گرفتن این موضوع که مؤلفههایمان نسبت به جوامع گذشته متفاوت است.
وی اظهار کرد: آنچه اغلب در فضای جامعه مدرن مطرح است، بحث سوژگی زنان است. عاملیت و سوژگی که اکنون برای خانمها بسیار پر رنگ شده و اهمیت یافته است، اما اغلب تصویری که از حضرت زهرا(س) برایمان به نمایش گذاشتهاند، مسئله حجاب یا دیده نشدن است، جدای از آنکه این روایت به لحاظ سندیت، ایراداتی وارد است، در سیره خود حضرت چنین مصداق، ظهور و بروزی را نمیبینیم، حتی پیامبر اسلام(ص) ایشان و منزلشان را محل رجوع و پناهگاه جامعه اسلامی و افراد اجتماع، به ویژه در دوران جنگ قرار داده بودند.
این پژوهشگر حوزه زنان بیان کرد: اغلب حضرت زهرا(س) را طوری ترسیم میکنند که اولین تصویری که به ذهن بسیاری از افراد میآید، تصویر زنی پخته و میانسال است، تصور دختری ۱۸ یا حداکثر ۲۵ سال که در این سن کم به چنین ظهور و بروزی یافته است. نکته دقیقی که میتواند برای دختران ما در ردههای سنی پایینتر زمینهسازیها اتفاق بیفتد تا در آن سن به تبلور برسند. اینکه در این سن به تشخیص اقتضائات خود، خانواده و جامعه برسد و به لحاظ اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تربیتی بتواند اثرگذار باشد. حضرت زهرا(س) با حرکتی که انجام دادند، پایهگذار مسیر جاری تشیع بودند.
مصطفایی ادامه داد: برای در نظر گرفتن یک فرد به عنوان الگو، به ویژه برای حضرات معصومین که انسان کامل هستند، باید ویژگیهایی شاخص که در تمامی ادوار ثابت است و خود میتواند تعیینکننده و مرجعی برای پرورش فکر افراد باشد، قدرت تشخیص و انتخاب به آنها بدهد. در یک تشبیه میتوان به تفاوت تربیت باغبانگونه و تربیت مجسمهگونه اشاره کرد. گاه در تربیت فقط از یک فرد، یک قالب میسازیم و گاه ذهنش را طوری فعال پرورش میدهی که در موقعیتهای غیرمتشابه هم بتواند به تناسب موقعیت انتخاب و تصمیمگیری کند.
وی با اشاره به برخی از ویژگیهای بارز حضرت زهرا(س) افزود: ما صرفاً ویژگیها را مدنظر قرار میدهیم و شاید انطباق عین اتفاق را برداشت نکنیم. یکی از این ویژگیها موضوع اهمیت دادن به دانش و علم است. از این منظر که در جامعه جاهلی آن زمان که به شدت نگاه به زن جنسیتی بوده و شرایط برای زنان مناسب نبوده است، اما این زمینه که ایشان کلاس درس و بحث برگزار میکنند و به وجهی از پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) تعلیم مییافتند، نشان از اهمیت دادن به این مسئله و قائل شدن آن برای سایرین است، زیرا این موضوع پایه و اساس کسب آگاهی و توانمندسازی زن است که در مواقع و شرایط مختلف بتواند بروز و ظهور متناسب داشته باشد.
این پژوهشگر حوزه زنان ادامه داد: رفتن به سوی کسب علم و دانش ضروری است؛ علمی که موجب توسعه فردی شود، حتی برای فردی خانهدار ضرورت دارد، بهجهت اینکه بتواند تأثیرگذاری لازم را برای خود، اطرافیان و جامعه داشته باشد. بنابراین باید کسب دانش را جزئی از برنامهریزی در عرصههای مختلف خود قرار دهد. چنانکه خطبه حضرت زهرا(س) ۳۰ سال پیشتر از اولین خطبه حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه بوده است و پختگی آن نشان از شخصیت غنی علمی ایشان و وقوف به مسائل و اهمیت بدانها است. موضوعی که بانوان امروز میتوانند آن را محل رجوع خود قرار دهند و از آن الگو برگیرند.
استقلال رأی و قدرت تصمیمگیری حضرت زهرا(س)
وی بیان کرد: ویژگی دیگر بحث استقلال و قدرت تصمیمگیری است که به واسطه آگاهی و البته فضایی که از طرف خانواده برای ایشان ایجاد شده بود. این قدرت به ایشان داده شده و ایشان نیز پذیرفته بودند. چنانکه در ظاهر امر حضرت علی(ع) با توجه به شرایطی که بر ایشان تحمیل شد، بیعت را میپذیرد، اما حضرت زهرا(س) استقلال رأی خود را در اعلام نظر و پیگیری در این دست موارد حفظ کردند و این همه اتفاق نمیافتاد، مگر اینکه در ویژگی آگاهی، اندیشه و علم ورود یافته بودند. در واقع اگر وظیفه حضرت علی(ع) به عنوان امام جامعه سکوت بوده، وظیفه و اولویت حضرت زهرا(س) واکنش نشان دادن و اعلام موضع بوده است. هنگامی که حضرت زهرا(س) به سراغ همسران انصار و مهاجر میرود، بهگونهای این انتظار را دارند که همسران آنها این تأثیرگذاری را داشته باشند.
روایت در قالب قصه تأثیرگذار است
زهره صداقت، پژوهشگر حوزه زنان در ادامه گفتوگو نیز با مرور حوادث تاریخی همچون غصب فدک، یادآور شد: گوش دادن به حالات و نوع رفتار و برخورد حضرت زهرا(س) در این مواقع برای دختران و بانوانمان میتواند این پیام را داشته باشد که حضرت به رشد در تمامی ابعاد میرسد به گونهای که در سن ۱۸ یا ۲۵ سالگی به بلوغ فکری شهادت نائل میشوند. هنگامی که در دنیای مادی، تمام صفات و مراحل دنیای مادی را پشت سر گذاشته است و به نقطه آخر یعنی شهید شدن میرسد.
صداقت با بیان اینکه متأسفانه دختران جامعه ما پرورش نمییابند و تنها آموزش میبینند، گفت: در واقع ما اگر میخواهیم ایشان را الگو قرار دهیم، باید صفات ایشان همچون مهربانی، امابیها بودن و... را آموزش دهیم و نه کارهای مادی که به اقتضای هر دوره و زمان بشر میآموزد. به واقع باید وجه تمایز و فصل انسان و حیوان، یعنی صفات الهی را آموزش دهیم. نیت، در تجلی و بروز صفت الهی نقش اساسی دارد.
وی افزود: در یک مثال میتوان تفاوت نیت الهی با نیت فطری و غریزی را اینگونه توضیح داد که با نیت فطری و غریزی هیچ مادری حاضر نیست فرزندش را به جنگ بفرستد، اما هنگامی که مادرانگی در خدمت نیت الهی قرار میگیرد، تو انتخاب میکنی که فرزندت را بفرستی.
این پژوهشگر حوزه زنان در پایان گفت: از دیگر ویژگیهایی که میتواند به زنان امروز سرزمین من روحیه دهد، استقامت حضرت فاطمه زهرا(س) در برابر تمام اتفاقات ناخوشایندی است که رخ داده است.
انتهای پیام
نظرات